به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد همکاریها، حجت الاسلام حسین درودی در تحلیل بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با طلاب، به تشریح چند راهبرد تبلیغی و آسیب شناسی استحاله فرهنگی پرداخت و نوشت:
مقام معظم رهبری در دیدار با اهالی تبلیغ دین و آرمانهای انقلاب اسلامی فرمودند: «من فرصت نکردم که یک قدری بیشتر فحص کنم و مراجعه [کنم] ــ یعنی وقت نکردم مراجعه کنم ــ با کمبود وقت آن مقداری که حالا در ذهن من بود» از این جمله معظم له بی نهایت امیدآفرینی برای مسئولین جهادی استشمام می گردد که مسئولیت و مدیریت در نظام اسلامی اگر برای استقبال از طلوع خورشید عظمای ولایت باشد انسان جهادی را در چنان مقام انگیزشی قرار می دهد که در فرآیند خدمت رسانی سر از پای خود نمی شناسد و زمان را شرمنده خود می کند؛ اما چرا کلید واژه تبلیغ و مبلغ را اولویت دادند و از مهمترین وظیفه حوزههای علمیه خواندند و با نیز توجه دادن به ملزومات تبلیغ اثر گذار و همچنین بهروز یعنی «مخاطب شناسی، شناخت آرایش حقیقی دشمنان درعرصه تبلیغات بین المللی جهت موضع تهاجمی و خروج از کلیشه تدافعی و برخورداری از روحیه جهادی و ضرورت مهم تبلیغات خلاقانه و متکی بر شیوهها و ابزارهای نوین؛ جهت حمایت و هدایت نسل نوجوان و جوان در مقام صاحبان و سازندگان آینده کشور تاکید کردند.
چرایی اولویت اولی تبلیغ
امروز نگاه رایج در حوزههای علمیّه این است که تبلیغ در مرتبهی دوّم قرار دارد. مرتبهی اوّل چیزهای دیگر است [مانند] مقامات علمی و امثال اینها؛ «تبلیغ» در مرتبهی دوّم است. ما از این نگاه باید عبور کنیم. تبلیغ، مرتبهی اوّل است؛ من این را میخواهم عرض بکنم. چرا این را میگوییم؟ برای اینکه ما هدف دین را چه میدانیم؟ دین خدا آمده است با ما انسانها چه بکند؟ خب یک هدف نهایی داریم که عبارت است از اینکه ما را در مسیر خلیفةاللهی، در مسیر انسان کامل ارتقاء بدهد، بالا ببرد ــ حالا هر چه ظرفیّت داشته باشیم ــ این هدف نهایی دین است. هدفهای میانی و ابتدائی هم وجود دارد؛ مثلاً اقامهی قسط: لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛ یا تشکیل نظام اسلامی: وَ ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ اللَه؛ مرکز اطاعت، دین است؛ این یعنی تشکیل نظام اسلامی؛ این جزو اهداف دین است؛ هدف میانی است. یا فرض کنید که اقامهی معروف، اشاعهی معروف، ازالهی منکر، ترویج کَلِم طیّب و عمل صالح: اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ العَمَلُ الصَّالِحُ یَرفَعُه. خب اینها اهداف دین است؛ هر کدام از اینها را که شما نگاه کنید، وسیله و ابزار رسیدن به آن، تبلیغ است؛ بدون تبلیغ نمیشود. حالا بله یک وقتی استثنائاً یک نفری با یک اشارهی الهی، یک نوری در دلش وارد بشود، آن یک حرف دیگر است، یک چیز استثنا است، امّا دین خدا با این هدفها و امثال این هدفها برای مردم، جز با تبلیغ تحقّق پیدا نمیکند؛ پس تبلیغ شد مرتبهی اوّل، درجهی اوّل. لذا شما در قرآن میبینید روی مسئلهی تبلیغ تکیه شده.
شالوده تبلیغی قرآن کریم
من به فهرست های قرآنی مراجعه کردم؛ کلمهی «بلاغ» یا «بلاغ مبین» در قرآن حدود دوازده سیزده جا آمده. «بلاغ مبین» یعنی آن رساندنی که جای شبههای باقی نگذارد: وَ ما عَلَینا اِلَّا البَلاغُ المُبین؛ باید جای شبهه باقی نگذارد. بلاغ، [یعنی] رساندن، رساندن پیام به گوشها و به دلها، این در قرآن بارها تکرار شده؛ دوازده سیزده مورد تکرار شده؛ از قول پیغمبران تکرار شده: ما عَلَینا اِلَّا البَلاغُ المُبین؛ از قول خدای متعال خطاب به پیغمبر تکرار شده: فَاِنَّما عَلَیکَ البَلاغ از همین مادّهی بلاغ، «اَلَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَهِ وَ یَخشَونَهُ وَ لا یَخشَونَ اَحَداً اِلَّا اللَه [هم هست] ــ آیهای که [قاری محترم] تلاوت کرد ــ و آیات متعدّد دیگری هم در این زمینه هست: اُبَلِّغُکُم رِسالاتِ رَبِّی، بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّک تعبیرات موازی و هممعنای با «بلاغ» هم در قرآن الیٰماشاءالله [هست] : تبلیغِ «دعوت» چقدر در قرآن تکرار [شده] : اُدعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَ المَوعِظَةِ الحَسَنَة؛ اِستَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم، و همینطور آیات متعدّد دیگری با تعبیرِ عنوان «دعوت». آیات متعدّد فراوان با عنوان «انذار و تبشیر»؛ ترساندن و بشارت دادن. همهی اینها دعوت است دیگر، همهی اینها تبلیغ است. سطح گستردهی قرآن کریم را که شما نگاه کنید، میبینید تکیه روی تبلیغ است. اصلاً قرآن کریم، پیغمبران را مسئول تبلیغ میداند؛ ورثهی پیغمبران چطور؟ «اِنَّ العُلَماءَ وَرَثَةُ الاَنبیاء»؛ شماها هم که ورثهی انبیا هستید، اُسّ و اساس وظیفهی شما عبارت است از تبلیغ؛ باید تبلیغ کنید؛ باید پیام دین را، پیام خدا را به دلها و گوشها برسانید؛ دل و گوش چه کسی؟ همهی بشر. البتّه اولویّتهایی وجود دارد؛ طبعاً جامعهی خودتان اولویّت بیشتری دارد، یک جاهایی اولویّت دارد، یک جاهایی کمتر اولویّت دارد، ولی باید به همه برسد. ما به اهمّیّت تبلیغ اینجوری نگاه کنیم.
مبلغین عالی رتبه اجتماعی
لذاست که شما میبینید در حوزههای علمیّه از اوّل، از هزار سال پیش، سنّت تبلیغ وجود داشت. البتّه من فرصت نکردم که یک قدری بیشتر فحص کنم و مراجعه [کنم] ــ یعنی وقت نکردم مراجعه کنم ــ آن مقداری که حالا در ذهن من بود، فرض کنید از زمان مثلاً شیخ صدوق، این کتابهای متعدّد شیخ صدوق (رضوان الله علیه) همه تبلیغات است: امالی تبلیغ است، خصال تبلیغ است، عیون اخبار الرّضا تبلیغ است؛ همهی اینها تبلیغات است. فقط هم تبلیغِ مذهب نیست؛ تبلیغِ اخلاق است، تبلیغِ دین است، تبلیغِ توحید است؛ همینهایی که ما باید انجام بدهیم. تعدادی از رسالههای شیخ مفید (رضوان الله علیه) در جواب سؤالات بلاد مختلف ــ که اینها چند سال پیش در کنگرهی شیخ مفید چاپ شد ــ تبلیغات است. شیخ طوسی، در کنار آن فقهِ عمیقِ عریقِ آنچنانی، امالی دارد؛ امالیِ شیخ، تبلیغ است، امالیِ سیّد مرتضیٰ، تبلیغ است. عرض کردم، حالا من مجال نکردم مراجعه کنم ببینم ــ شماها بیشتر وقت دارید و بیشتر حوصله دارید [میتوانید مراجعه کنید] ــ که در قرون بعدی در حوزههای علمیّه تبلیغ چه جوری انجام میگرفته؛ لکن مثلاً در قرون اخیر، مجلسی (رضوان الله علیه) ــ مجلسی آدم باعظمتی است؛ مجلسی را دستِکم نباید گرفت، خیلی آدم باعظمتی است ــ در کنار کتاب بحار و کتب متعدّدی که ایشان در مسئلهی حدیث و تبیین حدیث و بیان حدیث و مانند اینها دارد، مثلاً کتاب حقّالیقین و حیاتالقلوب که کتابهای فارسی [است دارد]؛ اینها برای چیست؟ تبلیغ است دیگر. مرحوم نراقی [هم] کتاب فارسی دارد، بعدها هم البتّه بوده که حالا مواردی در ذهنم هست؛ مثلاً فرض کنید تفسیر منهجالصّادقین و امثال اینها فارسی است؛ فارسی برای کیست؟ فارسی برای علما و فضلا و مانند اینها نیست؛ تبلیغ است برای آحاد مردم؛ یعنی علما به سنّت تبلیغ اهمّیّت میدادند. حالا این را هم که منبر و شکل تبلیغی منبر از کِی بوده، بنده مجال نکردم [ببینم]؛ دلم میخواست اگر بتوانم مراجعه کنم، امّا مثلاً همین ملّاحسین کاشفی سبزواری در قرن نهم و دهم یا مثلاً واعظ قزوینی در قرن دهم ــ که شاعر بزرگی هم هست ــ در ذهن من [اینجور] هست که اینها اهل منبر بودند و میرفتند صحبت میکردند و از آن وقتها این سنّتِ منبر وجود داشته. ملّا حسین کاشفی صاحب روضة الشّهدا است، و ما که روضهخوانی میکنیم، در واقع گرفتهشدهی از کتاب آن بزرگوار است. و همچنین بعداً علمای بزرگی مثل شیخ جعفر شوشتری [اهل منبر بودند]. شیخ جعفر شوشتری معروف به وعظ است؛ ملّا است، فقیه بزرگی است امّا خب اهل منبر بوده؛ که البتّه با شیخ جعفر کاشفالغطاء اشتباه نشود. یا مرحوم حاج آقا رضای همدانی واعظ، ملّای بزرگ ــ که باز با حاج آقا رضای همدانی صاحب مصباح الفقیه اشتباه نشود؛ او کس دیگری است ــ صاحب هدیّة النّملة الی رئیس الملّة، واعظ بوده است. در زمان خود ما مرحوم آمیرزا ابوالحسن قزوینی فیلسوف، که امام در دورهی جوانیاش پیش ایشان یک مقدار فلسفه خوانده بود، ملّای بزرگی بود. ایشان را خود من دیده بودم. در همین مسجد جامع تهران، در یک شبستانی نماز میخواند، منبر میرفت و مردم مینشستند منبر ایشان را گوش میکردند. قبل از ایشان، مرحوم شاهآبادی، استاد امام ــ که خب ما ایشان را درک نکردیم ــ در همین مسجد جامع منبر میرفتند. اینها کسر شأن نمیدانستند منبر رفتن را. در مشهد خود ما، مرحوم حاج میرزا حسین سبزواری، مرحوم حاج آقا حسن قمی منبر میرفتند. یعنی سنّت تبلیغ، حالا چه به شکل نگارش، چه به شکل منبر رفتن، چه به شکل شعر گفتن، در حوزههای علمیّه وجود داشته؛ این اهمّیّت این را نشان میدهد.
تبلیغات متکی بر تحقیق
امام جامعه اسلامی تعریف تبلیغ صحیح را با استناد به آیات شریفه قرآن کریم؛ منوط بر فعالیت های با پشتوانه تحقیقی دانستند به سبب آنکه ابعاد و ظرائف دین خدا درسطح توده های مردم بدین روش و منش محقق می گردد.
«هم به موعظه احتیاج داریم، هم به تحقیق احتیاج داریم؛ اگر تبلیغ ما متّکی به تحقیق نباشد، خنثیٰ و ابتر خواهد شد.»
تبلیغات پس از تشکیل جمهوری اسلامی
مقام عظمای ولایت با توجه به اهمیت سنت دیرینه و زیر پایه کهن تبلیغ در حوزه های علمیه و سیره سلیم علما و زعمای بزرگ اشاره داشتند فرآیند تبلیغ و مجموعه هم پوشان آن پس از تشکیل انقلاب اسلامی مضاعف شده و علت آن را متوجه بزرگ نظامی بر بنیان و بنیاد سیاست آمیخته به دین معرفی کردند و از همین رو دشمنی استکبار جهانی با اسلام را ایجاد و افزایش داده است.
«امروز این تقابل وجود دارد. این تقابل بین دو جبهه است؛ اگر این دو جبهه را درست بشناسیم، بعد تشخیص خواهیم داد که آن پدیدهای که در مواجههی با ما قد علم کرده، خودش مستقل است یا وابستهی به آن جبههی مقابل است. این دو جبهه چه هستند؟ یک جبهه، جبههی «نظام اسلامی» است ــ که بعد دو سه کلمه عرض میکنم ــ یک جبهه، جبههی دروغگویی است که خودش را «لیبرالدموکراسی» نامگذاری کرده، در حالی که نه لیبرال است، نه دموکرات؛ به دروغ میگوید لیبرالدموکراسی. اگر شما لیبرال هستید، چرا استعمار کردید؟ استعمارِ سنّتیِ قدیم و استعمارِ جدید و استعمارِ فراجدید و فرانو. شما چطور لیبرالی هستید، آزادیخواهی هستید، آزاداندیشی هستید که مثلاً یک ملّت چندمیلیونی مثل هند را سالهای متمادی، بیش از صد سال، استعمار میکنید، در تصرّف خودتان نگه میدارید، همهی داراییهایش را از او بیرون میکشید، تبدیلش میکنید به یک ملّت فقیر؟ اینها حرفهای نهرو است؛ نهرو ــ جزو مبارزین هند که بعد هم نخستوزیر هند شد ــ مینویسد و شرح میدهد که هند قبل از آمدن انگلیسها، وارد شدن انگلیسها، چه بود و بعد از آمدن آنها چه شد. شما لیبرالید؟ این لیبرالیسم است؟ یا فرانسویها در الجزایر بیش از صد سال جنایت کردند، آدم کشتند. تعداد آدمها را البتّه گفتهاند، نوشتهاند، مشخّص است، [منتها] من حالا یادم نیست؛ اینها [کشتار] هزاران نفر ــ شاید دهها هزار کشته ــ در طول چند سال در الجزایر، عمدتاً در تونس و همینطور بعضی جاهای دیگر در شمال آفریقا را مرتکب شدند. دموکرات هم نیستند، دروغ میگویند؛ برای خاطر اینکه حکومتهایی را بر یک جاهایی تحمیل میکنند؛ طرفدار دموکراسی نیستند. با دموکراسیای که در خدمت آنها نباشد صد درصد مخالفند؛ این یک جبهه است. ببینید، کسی نگوید اینها گذشته؛ بله، از قضیّهی هند صد سال گذشته، از قضیّهی الجزایر شصت هفتاد سال گذشته، امّا خوی [امروز] آن کسی که در الجزایر و در هند آن کارها را کرده، همان خوی آن روز است. امروز هم اینها حاضرند یک ملّتی مثل ملّت بیچارهی بیپناه اوکراین را بیندازند جلو، برای اینکه جیب کمپانیهای اسلحهسازی آمریکا پُر بشود؛ قضیّه این است»
آیا حفظ نظام از اوجب واجبات است
رهبر انقلاب اسلامی ایمان مردم را بر پایه قوام نظام اسلامی دانستند چراکه حفظ نظام اسلامی حفظ ایمان مردم را در بر دارد از همین رو آن را از اوجب واجبات معرفی کردند؛ بدین منظور معظم له با توجه به انواع و اقسام شیوه های متکی بر علم و گسترش ابزارها از جمله اینترنت و هوش مصنوعی و گسترش فراگیر آن اولویت اهالی تبلیغ را به حکم عقل مقدمات پیشگیری جهت مقابله با شمشیرهای خونریز تبلیغاتی دشمنان توصیه کردند.
«از جهت اینکه در نظام اسلامی پایه و قوام نظام، مردمند، ایمان مردم است و اگر چنانچه ایمان مردم نباشد، نظام نخواهد بود»
پیشرفت تبلیغات در جهان غرب
رهبری انقلاب اسلامی با موقعیت شناختی تبلیغات درغرب اشاره داشتند که غربی با استفاده از علوم مختلف از جمله روانشناسی پیام های صددرصد دروغ را به عنوان حرف درست در ذهن مخاطبان جاسازی می کنند؛ حال با توجه تبلیغ شناختی معظم در غرب؛ وظیفه این است که تکنیک و تکنولوزی که قدرتی برای نظام غربی ایجاد کرده در دستور کار برنامه ریزی تمام دستگاههای مرتبط اولویت گذاری گردد و علاج واقعه را قبل وقوع کرد.
«امروز، هم سختافزارهای مخالف، معارض و معاند تطوّر پیدا کرده، پیشرفت پیدا کرده که اشاره کردم، هم نرمافزارها؛ شیوههای باورپذیر کردن پیام را ــ چیزهایی که در گذشته، هیچ کس بلد نبود ــ با پشتیبانی علمیِ روانشناسی و امثال اینها رایج کردند؛ اینها ابزارهای نرمافزاری است، اینها خیلی مهم است. جوری حرف میزند، جوری فیلم درست میکند، جوری صحنهسازی میکند، جوری در روزنامه تیتر میزند که کسی که ملاحظه میکند، تردید نمیکند که این درست است؛ در حالی که صد درصد غلط است. ما امروز با اینها مواجهیم.»
استحاله فرهنگی چیست؟
اگر امروز حوزهی علمیّه از اهمّیّت تبلیغ و حسّاسیّت تبلیغ و مضاعف بودن وظیفهی تبلیغ غفلت بکند، دچار عارضهای میشویم که جبرانش بهآسانی ممکن نیست؛ نمیگویم محال است امّا بهآسانی ممکن [نیست] و دچار استحالهی فرهنگی میشویم. اگر لاسمحالله استحالهی فرهنگی پیش بیاید، درست کردنش، جبران کردنش دیگر کار یک ذرّه و دو ذرّه نیست. امام در یک مواردی مکرّر میفرمودند که اگر چنین اتّفاقی بیفتد، اسلام یک سیلیای خواهد خورد که تا سالهای متمادی اثرش بر روی او باقی خواهد ماند؛ قضیّه این است. اگر چنانچه ما غفلت بکنیم این پیش میآید. اگر غفلت بکنیم، از گناهان بزرگ قبحزدایی میشود، از کبائر قبحزدایی میشود، عادی میشود. میبینید که در غرب شده؛ در غرب همینطور قدم به قدم دارند پیش میروند. آدم دوست ندارد تعبیرات رایج اینها را تکرار بکند، یعنی واقعاً شأن حرف زدن انسان و زبان انسان بالاتر از این است که اینها را تکرار کند؛ امّا هست دیگر. اگر تبلیغ را دستِکم بگیریم، اینها دامن جامعهی ما را خواهد گرفت.
دوران افول تبلیغات خانوادگی
امام انقلاب اسلامی تبلیغ بدون توجه به سطح فکری و نیازهای مخاطب را بیاثر خواندند و همچنین انتقال معارف سنتی و خانوادگی را درموقعیت آشفته بازار انبوه صداهای مختلف در فضای مجازی و تکثر رسانه ایی رو به کاهش دانستند؛ زیرا کاهش تاثیر حرف و آموزش مستقیم و غیر مستقیم پدران و مادران به فرزندان را یک آفت واقعی می دانند؛ از این رو به نقش انتقال معارف اثر گذار اعضای خانواده بر یگدیگر پی می بریم که تبلیغ والدین در کانون خانواده جایگرین ندارد و همین رو مسئولین امر را بر این مهم می دارد که لوازم تبلیغات خانوادگی را احیاء کنند.
اهمیت لسان قوم در تبلیغات
مقام عظمای ولایت مبلغ ناموفق را در مواد و شیوه تبلیغ نامناسب با سطح و نیاز مخاطبان معرفی کردند؛ پس با توجه به برداشت معظم از آیه شریفه چهارابراهیم به نیازهای هر سطح از مخاطبان مبلغان توجه داده است که باید زبان مشترک قبل از تبیلغ ایجاد گردد سپس مراحل تبلیغ اقدام شود.
«سابق ما نصیحت میکردیم جوانها را و برحذر میداشتیم از رفیق بد، مصاحب بد؛ حالا مصاحب بد داخل جیبش است، صفحهی مصاحبِ بد جلوی چشمش است، همه چیز در آن هست. این مخاطب را بشناسید. اگر چنانچه ما موادّ تبلیغیمان و شیوهی تبلیغمان متناسب با این وضعیّت مخاطب نباشد، ناموفّق خواهیم بود. این نکتهی اوّل. احتمال دارد که یکی از مصادیق یا یکی از معانی این آیهی شریفهی «وَ ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا بِلِسانِ قَومِه».
تبلیغات ترکیبی دفاعی و تهاجمی
حضرت آیت الله خامنه ای در ضرورت پرهیز از موضع صرفا دفاعی و ضرورت تهاجم به مبانی فکری جبهه دشمنان مطالبه شناخت پشت صحنه خوانی فعالیت های جاری در فضای مجازی را لازم و واجب دانستند که آیا این «تبلیغی – رسانهای – مجازی» مستقل عمل میکند یا توسط صحنه گردانان مخفی پشت صحنه عملیات می کنند؛ ایشان با این کالبد شکافی از اقدامات سطحی و به دست فراموشی سپردن محاسبات دشمنان هشدار دادند که در برخی موارد دشمنان را در ایصال به خواسته هایشان تسهیل گر بوده اند.
«در تبلیغ، موضع تهاجم لازم است. اگر چنانچه این موضع تهاجمی به معنای واقعی کلمه بخواهد تحقّق پیدا کند، لازمهاش شناخت صحنه است؛ یعنی شما باید بدانید که وقتی با انبوه شبهه در ذهن جوانها مواجه میشوید، با چه کسی طرفید؛ ما با چه کسی طرفیم؟ حالا فرض کنید که یک شبههای را فلان سرمقالهنویس یا فلان ستوننویسِ فلان روزنامه یا مثلاً فلان توییتزن در فلان شبکه یک چیزی را مطرح کرده؛ ما با چه کسی طرفیم؟ این کیست؟ آیا این خودش است که این کار را دارد میکند؟ احتمال قوی هست که اینجور نباشد، احتمال قوی هست که این یک پشتِصحنهای داشته باشد؛ آن پشتِصحنه کیست؟ باید او را شناخت.»
تبلیغات دروغین جبهه مقابل نظام اسلامی
رهبر معظم انقلاب تبلیغات لبیرال دموکراسی جبهه مقابل نظام اسلامی را جبهه ای دروغگو و کذاب می دانند چراکه جبهه مقابل ملت ایران، ضد آزادیخواهی و آزاد اندیشی و مخالف هر نوع دموکراسیِ و وابسته به مستکبران از سوی ایشان می باشند از همین رو معظم له مبارزه ملت ایران و نظام اسلامی در برابر این جبهه دروغ پرداز را مبارزه تمدنی و جهانی معرفی کردند و از این تحلیل امام انقلاب اسلامی به آینده روشن انقلاب مردم ایران رهنمون می شویم.
تبلیغات جهادی لِلّه و بالله و فیالله
امام انقلاب اسلامی اهمیت و عظمت روحیه جهادی را برای فهم و درک صحیح صحنه و رفتار تبلیغاتی مؤثر دانستند و عنصر مجاهدت در کنار نگاه و کار علمی، را تضمین کننده تاثیر تبلیغ معرفی کردن؛ از همین رو دشمنان از تبلیغات مد نظر رهبری بسیار وحشت دارند چرا که چالشه های آنان توسط مبلغان جهادی مبدل به فرصت ها می گردد
«خاصیّت عمل جهادی این است. در حاشیه نشستن و گاهی مثلاً یک اشارهای کردن، یک نصیحتی کردن، یک پیامی دادن، مثل روحانیّت مسیحی، کافی نیست. حالا البتّه روحانیّت مسیحی چند جور هستند؛ بعضیشان در کلیساها محبوس بودند، [یعنی] خودشان را محبوس کردند، بعضی بعکس، پیشقراول استعمار شدند. در آمریکای لاتین و در آفریقا و مانند اینها قبل از اینکه استعمارگرها پا بگذارند و نیروهای نظامی بروند جلو، کشیشها رفتند، مردم را آماده کردند برای اینکه آنها بیایند پدرشان را دربیاورند؛ بعضیشان هم اینجوری وارد شدند. امّا خب روحانیّت اسلام باید وسط میدان جهاد لِلّه و بالله و فیالله قرار بگیرد و مأیوس هم نشود. وقتی این عنصر مجاهدت با نگاه علمی، با کار علمی همراه بشود، حتماً تأثیر تبلیغ تضمینشده است»
سبک تبلیغی علامه طباطبایی و شهید مطهری
«صحبتِ پنجاه شصت سال قبل است ــ تودهایها فعّالیّت میکردند؛ فعّالیّت تبلیغی و غیره. ظاهر مطلب این بود که این یک جوانِ تودهای است، به منِ مثلاً فرض کنید که جوانِ آخوند یا غیر آخوند رسیده و مثلاً میخواهد حرف خودش را بر ذهن من غالب کند؛ این ظاهر قضیّه بود، امّا باطن قضیّه این نبود. باطن قضیّه این بود که حزب توده اساساً متّکی بود به یک دستگاه فکری و سیاسیِ گستردهای به نام «شوروی»؛ تودهایها اصلاً از آنجا استفاده میکردند، تغذیه میشدند، ارتزاق مادّی و فکری میکردند؛ با منبع مارکسیسم مواجهید. لذا اینجا دانشمندان هوشمند آن روز ما، مثل مرحوم علّامهی طباطبائی، نرفتند سراغ اینکه جواب اینها را بدهند، جواب مارکسیسم [را دادند]؛ این روش رئالیسم جواب مبانی فکری مارکسیستی است؛ مبنای فکری نقطهی مقابل را پیدا کنند، آن را هدف قرار بدهند؛ بسیاری از کارهای مرحوم شهید مطهّری از این قبیل است؛ یعنی صحنه را بشناسیم، بدانیم چه کسی با ما طرف است.»
تبلیغات فراگیر برای قشرها
حضرت آیت الله خامنه ایی حضور روحانیت را در وسط میدان کاملا ضروری خواندند و همچنین روحانیت اسلام را همیشه امیدوار و پر تحرک و جهادی در وسط میدان معرفی کردند که با این توصیف معظم له نیاز است مبلغان سطح در میدان بودن خود را شاخص گذاری و به روز آوری کنند چرا که فردای کشور متعلق به نسل نوجوان و جوانانی است که باید با ذهن بدون شبهه به ساخت آینده کشور بپردازد.
«روحانیّت باید وسط میدان باشد، باید مأیوس نشود؛ خاصیّت عمل جهادی این است. در حاشیه نشستن و گاهی مثلاً یک اشارهای کردن، یک نصیحتی کردن، یک پیامی دادن، مثل روحانیّت مسیحی، کافی نیست.»
بستر سازی مساجد برای تبلیغات
امام جامعه اسلامی پیرامون کارکرد مساجد که فقط وقت نماز باز باشد انتقاد کردند و توصیه فرمودند که مسجد باید محل رفت و آمد دائم مردم باشد. رهبر انقلاب تبلیغات مورد نیاز التزام عملی جوانان به اعمال عبادی و اجتناب از گناه را مهم برشمردند و نقش مساجد و هیاتها را در این زمینه موثر خواندند.
«ابزارهای ترغیب جوانان به التزامِ عملی به دین، خیلی مهم است. ما گاهی جوانی داریم که حماسه و علاقه و شور حسینی مثلاً فرض کنید او را میکشاند به یک راه درستی، به راه مجاهدت، امّا در اعمال عبادی ضعیف است. خب اعمال عبادی خیلی اهمّیّت دارد. نماز خیرالعمل است دیگر؛ از همهی اعمال بالاتر است دیگر؛ فلاح است، خیرالعمل است؛ مثلاً فرض کنید از نماز گاهی غفلت میکند؛ از این قبیل داریم. [برای اینکه] چیزی بتواند این جوان را به اعمال عبادی و اجتناب از گناهان تشویق کند، عواملی، جاذبههایی وجود دارد؛ یکی از این جاذبهها مسجد است، یکی از این جاذبهها هیئت است؛ اینها مهم است. آباد کردن مساجد، زنده نگه داشتن مساجد، یکی از کارهای واجب است. البتّه ما در سطح کشور نسبت به جمعیّت، مسجد که کم داریم امّا همانی هم که داریم، بعضیهایش یا شاید بسیاریاش، معمور نیست، آباد نیست. حدّاکثر [این است که] وقت نماز باز میکنند، نماز آنجا خوانده میشود، بعد درِ مسجد بسته میشود! این [طور] نمیشود. مسجد بایستی محلّ رفت و آمد دائمی مردم باشد. البتّه هیئتها خوبند؛ هیئت هم یکی از چیزهایی است که مشوّق جوانها است.»
مواد تبلیغات اهالی سینما
مقام عظمای ولایت پیرامون مطالبات بدون مواد از برخی قشرهای جامعه فرموند گاهی اوقات ما از برخی اقشار توقع زیادی داریم؛ حال آنکه که در تهیه معارف و خوراک فکری لازم برای مخاطبان از جمله اهالی سینما کوتاهی کردهایم؛ با توجه تبیین رهبری مبلغان باید محتوا سازی را مقدم بر سخنرانی صرف بدانند تا زحمات آنان ماندگار گردد.
«یک وقتی چند سال قبل از این، تعداد زیادی، شاید پنجاه شصت نفر یا بیشتر از سینماگرهای کشور آمدند اینجا، در بالای این حسینیّه با بنده ملاقات داشتند؛ حرفهایی میزدند، گلههایی داشتند. من به این نتیجه رسیدم که ما گاهی توقّع زیادی میکنیم از اینها؛ ما کِی معارف لازم را در اختیار اینها گذاشتیم که حالا گله کنیم که چرا بر اساس این معارف شما فیلم نساختید؟ مواد را ما باید بدهیم؛ یکی از کارها این است. اینها درست است».
ایجاد کانون عظیم تبلیغی در حوزه علمیه
مقام معظم رهبری ضرورت ایجاد یک کانون عظیم حوزوی (ابتدا در حوزه علمیه قم سپس در حوزههای بزرگ دیگر) برای گسترش کمی و ارتقای کیفی و علمی تبلیغات دینی را تبیین فرمودند و سه ماموریت برای این کانون بیان کردند: تهیه و تولید مواد تبلیغاتی بهروز و نوآورانه، تنظیم شیوه های پیشرفته و اثرگذار تبلیغاتی و تربیت موثر به معنای حقیقی کلمه.
«تشکیل کانونی با مأموریّتِ اوّلاً «تهیّهی موادّ تبلیغیِ بهروز». یک چیزهایی هست که امروز مناسب است در منبر گفته بشود، فردا ممکن است از اثر بیفتد، بیفایده باشد؛ پارسال میگفتیم مناسب بود، امسال [نه]؛ یعنی دنیا اینجوری دارد پیش میرود و حوادث، اینجوری دارد پیدرپی به وجود میآید. موادّ تبلیغیِ لازمِ بهروز تولید بشود. در این زمینه، منابع کتاب و سنّت اینقدر پُرعمق و پُرمغز است که هرگز تمام نخواهد شد.»