به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد همکاریها، متن مصاحبه رضامراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش با روزنامه قدس به شرح زیر است:
وزارت آموزش و پرورش را باید یکی از مهمترین و در عین حال پرچالشترین وزارتخانههای کشور دانست؛ نهادی که قرار است پاسخگوی دغدغه تعلیم نسل آیندهساز و تأمینکننده سرمایه انسانی مولد، بانشاط و متعهد به کشور باشد.
به همین دلیل و دهها دلیل دیگر، مدیری که بر کرسی این وزارتخانه تکیه میزند باید ضمن شناخت کامل از این مجموعه و مخاطب خود، مسیر گذشته را اصلاح و برای ترمیم آن گامهای هوشمندانهتری بردارد.
رضامراد صحرایی که نهم خرداد امسال با رأی اعتماد ۱۶۷ نماینده مجلس شورای اسلامی بهعنوان هفتادمین وزیر آموزش و پرورش کشور و هفدهمین وزیر این وزارتخانه بعد از انقلاب انتخاب شده، در گفتوگویی اختصاصی با ما از اولویتهای خود در این مسئولیت گفته است.
دولت سیزدهم وارد سومین سال فعالیتش شده است، تفاوت رویكرد این دولت با دولت گذشته در حوزه آموزش و پرورش را چگونه ارزیابی میكنید؟
اجازه دهید ابتدا در خصوص تفاوت رویکرد دولت آقای رئیسی با دولتهای گذشته مقدمهای عرض کنم. در دولت قبل، حل مسائل کشور در قالب دالی مرکزی دنبال میشد و آنهم این بود که کلید حل مشکلات داخل ایران نیست، خارج کشور است و جنس کلیدی هم که نشان داده شد، ایرانی نبود، چه در حوزه اقتصاد، چه فرهنگ و چه آموزشوپرورش. برای مثال، در آموزشوپرورش سندی به نام «سند تحول بنیادین» متناسب با نیازهای آینده تعریف کردیم. دولت پیشین سیاست خود را در آموزشوپرورش به سند۲۰۳۰ گره زد و نخستین پیامدش این بود که سند تحول بنیادین روی زمین ماند. دلیلش همان نگاه حل مسئله از بیرون و گشتن دنبال راهحل از بیرون نظام بود. نکته دوم، منفعلبودن و واکنشیبودن دولت گذشته است. انگار تلاش این بود کاری انجام نشود و وضع موجود حفظ شود. همین سیاست را در اجرا نکردن بعضی کارها میبینید. برای مثال، قانون رتبهبندی معلمان اجرا نشد. رتبهبندی اساساً از سند تحول میآمد. لایحه را هم دولت وقت نوشت؛ ولی گویا برای اجرا نکردن نوشته بودند. سند تحول نیز چنین وضعیتی پیدا کرد. در دولت جدید، سیاست و رویکردها به این باور که رفع مسائل و مشکلات با بهرهگیری از توان و ظرفیتهای داخل حلشدنی است، تغییر کرد. نتیجه این نگاه راهبردی را در دیپلماسی مشاهده میکنیم. دولتمردان این دولت زمانی به بلد نبودن گفتوگو با دنیا متهم میشدند؛ در حالی که اکنون میبینیم چه سیاست فعال و پویایی در عرصه بینالمللی شکل گرفته است. دولت قبل با توجه به ترکیب کابینه، تکرار یکی از دولتهای گذشته بود؛ انتصاب مدیرانی سالخورده که تلاش داشتند مدیریت دوران جوانی خود را تکرار کنند. دولت سیزدهم برای اجراییسازی تحولات بزرگ و کارهای بزرگ با تکیه بر گذشته، آن را نقطه اتکایی برای حرکت بهسمت آینده ایران قوی لحاظ کرد. دولت مردمی در چند نشست خارجی اخیر نشان داد زبان گفتوگو با دنیا غیرانگلیسی هم میتواند باشد.
میتوانید چند نمونه از همین رویكرد را در برنامههای وزارت تحت مدیریتتان بیان كنید؟
من بعضی از اقدامات مهم را با همین رویکرد جدید، یعنی رویکرد ایستادن روی پای خود در آموزشوپرورش بیان میکنم. برای نمونه، در آموزش متوسطه یکی از رویکردهای جدیدمان که کشور به آن نیاز مبرم دارد، این است که آموزشوپرورش را بهسمت نیازهای آینده کشور سوق دهیم. ازجمله اقدامات در این زمینه تقویت فنیوحرفهایها، ارتقای عدالت آموزشی و توسعه متوازن آموزش دوره دوم متوسطه است. افزایش ۱.۲درصد سهم آموزش فنیوحرفهای و ارتقای سهم رشته ریاضی و فیزیک در شاخه نظری به حدود ۸.۱ درصد را شاهد هستیم. تقویت علوم پایه و تقویت موضوع پژوهشگری که از مسائل گمشده آموزشوپرورش بود هم از موضوعات مهمی است كه در این دولت پیگیری شد؛ مثل افزودن ۲۱ پژوهشسرای جدید دانشآموزی. پژوهشسراها ظرفیت بسیار زیادی دارند که پژوهش را از کودکی به بچهها میآموزند. بچهها باید از سن کم، تفکر، استدلال درست، انتقاد سازنده و مطالبهگری درست را یاد بگیرند. همچنین در سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در سال ۱۴۰۱ با ۲۰مدال طلا ركورد تاریخی زدیم.
چندی پیش از آمار مربوط به کمبود معلمان و نیاز به جذب بیش از ۵۰ هزار مربی پرورشی گفته بودید؛ موضوعی که تازگی ندارد و در طول سالهای گذشته شاهد غفلت و یا کمتوجهی به موضوع پرورش در نظام تعلیم و تربیت بودهایم. برنامهتان برای جبران این کمبود چیست و چقدر زمان برای حل این مسئله لازم دارید؟
در دولتهای پیشین، معاونت پرورشی کاملاً جمع شد؛ اکنون معاونت پرورشی در دست احیاست. البته ما نزدیک به ۶۰ هزار مربی و مشاور در مدارس کم داریم که باید جبران شود. این کمبودی نیست که یکساله ایجاد شده باشد؛ در نتیجه، جبرانش زمانبر است.
مهم این است که قطبنمای ما بهسمت تأمین مربی پرورشی رفته و اینکه هر مدرسه یک مربی پرورشی داشته باشد، در دستور کار است.
بخشی از ضعف حوزه پرورشی در مدارس، علاوه بر کمبود یا نبود مربیان پرورشی، متوجه نوع و کیفیت برنامههای فرهنگی است. جالب آنکه در مقطعی صحبت از تعطیلی برخی از برنامههای پرورشی یا اردوگاهی به میان میآمد. برای رونق بخشیدن به این بخش و اینکه این موضوع تنها به محیط مدرسه محدود نشود چه باید کرد؟
در این خصوص، فعالیتها و برنامههای فرهنگی را از كار مقطعی و خطی به فرایندی تغییر جهت دادیم؛ یعنی کاری کردیم که برنامههای فرهنگی همسو با برنامه درسی باشد. اردوها هم نقش مهمی در تربیت دارند.
در دوره گذشته، اردوگاههای بسیاری تعطیل شدند. سال گذشته ۶۴ اردوگاه به چرخه فعالیت برگشتند و امسال ۱۰۰ اردوگاه بازگشایی خواهند شد. در سال گذشته ۴میلیون نفر به اردوی یکروزه رفتند. شاید همه ما این را درک کردهایم که اردوهای دانشآموزی یکروزه خاطرهانگیزترین روزهای تحصیل است. همچنین ۱۱۰کانون و ۵۰۰دارالقرآن در فاز نخست فعال شده است. اردوهای راهیان نور، راهیان پیشرفت و زیارتاولیها نیز برگزار شد. یکی از بخشهای اثرگذار در حوزه عدالت آموزشی، سازمان نوسازی مدارس است. سال گذشته، نزدیک به ۷هزارو۲۰۰ پروژه آموزشی و پرورشی با حدود ۳۵هزار کلاس راهاندازی و افتتاح شد.
از شما به عنوان مؤلف کتابهای درسی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی یاد میکنند؛ نهادی که مسئولیت برنامهریزی و تدوین و انتشار کتابهای درسی را بر عهده دارد. برای تحول این مجموعه و تحول در برنامهریزی و تدوین و انتشار كتاب های درسی چه فکری کردهاید؟
واقعیت این است که نقطه عزیمت تحول در آموزشوپرورش، سازمان پژوهش است. به همین منظور، نقشه راه اجرای برنامه درسی ملی در مدرسه را تدوین کردیم. حدود ۴۰کتاب در یک سال و با توجه به نیاز بچهها تدوین شد. بهعلاوه، اتفاقی تاریخی افتاد که هیچ سابقه قبلی در این سطح ندارد و آن هم این است که ۷۰درصد کاغذهای کتابهای درسی را از کارخانههای داخلی تأمین کردیم. هماکنون، بیش از ۱۵۰میلیون جلد کتاب تولید میکنیم و با قیمت مناسب با کاغذ داخلی به دست مردم میرسانیم. یکی از کارهای کلیدی در حوزه ابتدایی، تقویت قوه شناخت کودکان این سرزمین است. به همین منظور، طرحی به نام شهید همت تدوین شد تا معلمان ابتدایی سراسر کشور دورههای آموزشی جدید بگذرانند. با جدیت به دنبال آن هستیم كه در هر کلاس درس یک کتابخانه داشته باشیم. اسم این طرح را گذاشتیم یار مهربان که کتابها بهشیوه کاملاً کودکپسند روی دیوار قرار میگیرد. در این رویکرد، کتابی را وارد کلاس میکنیم که هویت و اراده و اعتمادبهنفس بچهها را تقویت کند.
احتمالاً شما بیش از وزیران سابق آموزش و پرورش با اُفت و خیزهای دانشگاه فرهنگیان آشنا باشید؛ مهمترین دلیلش هم حضورتان به عنوان رئیس این دانشگاه است. شاید این آشنایی بتواند به پیشبرد برنامه دولت برای جذب نخبگان در آموزش و پرورش و تقویت دانشگاه فرهنگیان کمک کند. چگونه میتوان به وضعیت این دانشگاه سروسامان داد؟
یکی از بخشهایی که در این دولت به تحول چشمگیری رسید، دانشگاه فرهنگیان بود. دانشگاه فرهنگیان به تعبیر رهبر معظم انقلاب، مرکز ثقل اصلی نظام آموزشوپرورش است. متأسفانه، در دولت پیشین در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ به سمتی رفتند که دانشگاه فرهنگیانی که سال نخست فعالیتش با سال نخست دولت قبل همزمان شد و کار خود را با حدود ۲۲هزار دانشجو شروع کرد، ظرفیتش به زیر۴هزار نفر رسید. البته اگر به همان صورت ۲۲هزار معلم تربیت میشد، بسیاری از مشکلات کنونی را نداشتیم؛ كار به جایی رسید که رهبر معظم انقلاب شخصاً به دانشگاه فرهنگیان تشریف آوردند. دولت قبل به «تأمین معلم» اعتقاد داشت، نه «تربیت معلم». نگاه تعلیم و تربیتی این است که معلم باید تربیت شده باشد و هویت معلمی یافته باشد. این نگاه رهبر معظم انقلاب به دانشگاه فرهنگیان، نشاندهنده اهمیت این دانشگاه است. در حال حاضر مشغول تهیه آییننامهای هستیم که دانشجویان ممتاز سال آخر، بورسیه دانشگاه فرهنگیان شوند. همچنین زمینه جذب استعدادهای ممتاز و المپیادهای ملی به دانشگاه فرهنگیان را دنبال میکنیم. آییننامه صلاحیت حرفهای را نیز تدوین کردهایم. هرکس میخواهد معلم شود، باید صلاحیتهای حرفهای معلمی را کسب کند.
بخشی از مأموریت و افق ترسیم شده دانشگاه فرهنگیان و البته مأموریتهای امیدبخش نظام تعلیم و تربیت در سند تحول آموزش و پرورش تعریف میشود. سندی که بیش از یک دهه از تصویب آن میگذرد اما هنوز از اجرایی شدن کامل آن خبری نیست. برای تحقق مفاد این سند و بهویژه خط مشی دانشگاه فرهنگیان بر اساس اهداف آن چه برنامهای دارید؟
برای سند تحول بنیادین، قرارگاه اجراییسازی در این دولت شکل گرفت. این قرارگاه فعالیتش را با این پرسش اصلی شروع کرد که چرا سند تحول بهدرستی اجرایی نشده است.
برای اجرای سند چندین قانون لازم است که یکی از آنها رتبهبندی است؛ رتبه بندی قانونی است که در سال نخست، دولت ۴۲هزار میلیارد تومان از آن حمایت کرد و الان جزئی از بودجه سنواتی است. برای تحقق سند تحول بنیادین آموزش و پرورش چندین قانون دیگر از این دست نیز لازم داریم، شاید نزدیک به ۲۰قانون برای این كار نیاز است. سهم همه دستگاههای همکار در سند تحول بنیادین آموزش دیده شده است. آموزشوپرورش به اجراییشدن این سند کمر بسته است. در فصل هشتم این سند، دستگاههای دیگر هم در نظر گرفته شدهاند. در جلسه شورای عالی آموزشوپرورش که با حضور رئیسجمهور در ابتدای تشکیل دولت برگزار شد، ستاد راهبری اجرایی سند تحول با ریاست معاون اول پیشبینی شد که در حال حاضر در آستانه تشکیل جلسه هستیم. در دوره پیشین، جلسات شورای عالی آموزشوپرورش از سطح وزیر بالاتر نرفته است. در دانشگاه فرهنگیان برای نخستین بار پس از تأسیس، جلسه هیئتامنا با حضور رئیسجمهور تشکیل شد. گرهگشاییهای بسیاری هم شد از مسائلی که در ۱۰سال تأسیس دانشگاه، آزاردهنده بود. همین الان هم شاخصهای اندازهگیری پیشرفت در سند در دست انجام است. گروهی هم برای بازنگری در سند تلاش میکنند. زمینهای را فراهم کردیم که خود مردم در چارچوب سند تحول در اداره مدرسه همکاری کنند. خیریهها و تعاونیهای آموزشی و نهادهای مردمی مدرسههای بسیاری راهاندازی کردند. نزدیک به ۸۰۰مدرسه وابسته به نهادهای مردمی در این موضوع به ما کمک میکنند. انجمن اولیا و مربیان تقریباً تعطیل شده بود که احیای آن در دستور کار است. همچنین پویش نوشتافزار ایرانی را داشتیم که طی آن یکمیلیون نوشتافزار مناطق محروم تأمین شد، در حال حاضر سرانههای آموزشی تقریباً به سه برابر رسیده و با نگاه ویژه به مدارس شبانهروزی و عشایری، موضوع تغذیه سال گذشته خیلی خوب دنبال شد. موضوع ترویج آموزش دانشآموزان مستعد بااستعداد فراتر از عادی مناطق محروم نیز در دستور کار قرار دارد. و حرف آخر...
رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) در یکی از سخنرانیهای خود فرمودند: «این چیز(سختی)هایی که شما میبینید، اینها حوادث طبیعی یک راه دشوار به سمت قله است؛ هیچ انتظار نباید داشت که اگر ما میخواهیم برویم به قله توچال یا قله دماوند، در راه، چاله نباشد، سنگ نباشد، باد نباشد، دود نباشد، گاز نباشد؛ مگر میشود؟ اما داریم میرویم، داریم میرویم، عمده این است. اصلاً نگران نباشید؛ این حوادث وجود دارد؛ اگر این حوادث نبود باید تعجب میکردید». دیروز به ما میگفتند صنعت موشکی را کمرنگ کنید تا به مذاکرات آسیب نخورد، امروز فتاح را رونمایی و مذاکره میکنیم. دیروز در آموزش و پرورش حرف از ۲۰۳۰ بود امروز حرف اول و آخر را سند تحول بنیادین میزند و اینها یعنی ایران قوی.
۳۵ سفراستانی در دو سال گذشته، برای گفتوگوی مستقیم با مردم یعنی دولت مردمی. شنیده شدن پیام انقلاب اسلامی ایران از روسیه، چین و اندونزی تا قلب آمریکای لاتین یعنی دیپلماسی عزت و این راه ادامه دارد.