به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد همکاریها، محمد حسن اعتصام نیا در مقاله ای به موضوع «تأثیر رابطه اجتماعی بر زندگی جوان» پرداخته که بدین شرح است:
مقدمه
شاید یکی معضلاتی که در کشور ما یا حتی سراسر جهان وجود دارد نقص در رابطه اجتماعی بویژه در نوجوانان و جوانان است. این نقص باعث شده که یک نوجوان هیچ فهمی نسبت به یک رابطه اجتماعی سودمند و دارای تاثیر نداشته باشد و وقتی این فهم در ان شکل نگیرد قطعا در دوران جوانی، که در واقع عمق حضور جوان در جامعه است این نقص حس می شود و تا پایان عمر خود این کج فهمی و نقص در روابط اجتماعی با او همراه است.
دوران جوانی عموما ابتدای فعالیت در عرصه جامعه است یک جوان پس از به سر بردن دوران بلوغ و تحصیل برای تشکیل یک زندگی مستقل و ایده ال نهایت تلاش خود را به کار میبندد تا بتواند از زندگی خود لذت ببرد او ناچار است که برای تشکیل یک زندگی وارد جامعه شود و با افراد متعدد با عقاید و افکار گوناگون رابطه داشته باشد در غیر اینصورت باید دور یک زندگی مستقل را خط بکشد چرا که تشکیل یک زندگی و ورود به یک زندگی جدید کاملا ارتباط مستقیم با جامعه و افراد گوناگون دارد و اگر بخواهد یک جوان از این لازمه مهم برای ادامه بقا و زندگی چشم بپوشد باید از خیلی از موقعیت های دیگر هم در زندگی چشم بپوشد.
یک جوان باید بداند که اولا در برابر خودش و جامعه حقوقی دارد و در برابر هر دو وظیفه تام دارد و چه بخواهد و چه نخواهد این وظیفه ها را باید به نحو احسن انجام دهد چرا که خود جوان در ابتدا وظیفه دارد تمام توان خود را در سنین جوانی برای زمینه سازی و تشکیل یک زندگی بگذارد و همچنین برای تشکیل این زندگی، نیاز اساسی ان مواجهه با جامعه و تاثیر مثبت در ان است.
ثانیا یک جوان باید یک ارتباط اجتماعی خوب و تاثیرگذار را اموزش ببیند و بکار ببندد. این جوان مدام باید در تکاپو باشد که به چه شکل و از چه راه هایی می تواند در مواجه با جامعه یک فرد اجتماعی و تاثیرگذار به نظر بیاید و باید در تمام موقعیت ها به دنبال افزایش این قوه و مهارت باشد چرا که تا زمانی که ما به دنبال پرورش این مهارت کاربردی نرویم او هیچگاه پرورش و گسترش پیدا نخواهد کرد.
نکته
در متن فوق چندین بار از واژه (مهارت) برای روابط اجتماعی خوب استفاده شد، اما باید بدانیم که رابطه اجتماعی خوب برای طیف جوان فقط یک مهارت نیست بلکه اگر از ان مهارت بهره ای برده نشود تا اخر عمر این ضعف احساس می شود. این مهارت یک لازمه است یا به زبانی دیگر یک مهارت لازمه است که باید هر شخصی از ان بهره مند باشد تا بتواند در خانواده، تحصیل، کار، ازدواج و در نهایت تربیت یک فرزند صالح و خوب، موفق باشد.
اگر بخواهیم اهمیت رابطه اجتماعی را در زندگی به صورت کلی تبیین کنیم باید بگوییم، رابطه اجتماعی نقش تاثیر گذاری در زندگی هر فرد دارد و این اهمیت باعث دوام یک زندگی فردی می شود در حقیقت روابط بین فردی چیزی فراتر از دوست داشتن، عشق و همکاری است. جوامع انسانی دارای رتبه و طبقات متفاوت و گوناگون است مدیران ارشد، کارمند ها، خدمت کارها ، منشی ها، کاراموز ها و... که بر طبق رشته و محل کار خود تغییر طبقات پیدا می کنند از این رو روابط اجتماعی قدرت و اهمیت زیادی دارد به دلیل اینکه هرکس با توجه به ارتباط اجتماعی که با دیگران پیدا می کند شخصیت اجتماعی پیدا می کند به طور مثال کسی که با مردم به صورت اداری و رسمی ارتباط برقرار می کند عموما شخصی است که در کار خود بسیار جدی و قانونمند است و بیشتر اوقات با همه اشخاص رابطه صمیمی برقرار نمی کند. انسان در ابتدای تولد خویش تمایل به تشکیل یک ارتباط دارد این تمایل عموما در سن های ۴ سال شاید شروع شود در این زمان کودک تمایل به ارتباط با هم سن و سال های خود دارد و مدام به دنبال یک فردی میگردد که بتواند با بازی کردن با او ارتباط برقرار کند با مرور زمان و افزایش سن کودک، این ارتباط وسیع تر و به شکل های دیگر خود را نشان میدهد به طوری که در سن نوجوانی و جوانی افراد به دنبال ارتباط گوناگون و متفاوت هستند و خواستار ارتباطات مختلف با ادم های جدید و متنوع هستند.
دین مقدس اسلام مکررا مارا به معاشرت و رابطه اجتماعی دعوت کرده و در اصل همین روابط اجتماعی یکی از دغدغه های پیامبر و اهل بیت ( علیهم السلام ) بوده است چرا که سوق دادن مردم به سمت راه راست و روش هدایت انها، تنها با روابط اجتماعی امکان پذیر است به طور مثال هنگامی که پیامبر مکرم اسلام ( ص) رسالت خود را یک امر اجتماعی نشان داد کفار با او مخالفت کردند در صورتی که اگر پیامبر (ص) فقط به واجبات دینی و خطبه های متعدد می پرداخت کفار کاری به رسول خدا (ص) نداشتند زمانی این مخالفت ها به اوج رسید که مبحث تبلیغ، پرورش دین و جامعه در دین مطرح شد .
از سوی دیگر از روایات می توان اهمیت معاشرت و روابط اجتماعی فهمید: رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله أسعَدُ الناسِ مَن خالَطَ کِرامَ الناسِ / خوش بخت ترین مردم کسی است که با مردمان بزرگوار معاشرت کند. ( بحارالانوار ۷۴/۱۸۵/۲)
و همچنین امام علی علیه السلام. عِمارَةُ القُلوبِ فی مُعاشَرَةِ ذَوی العُقولِ / آبادانی دلها، در معاشرت با خردمندان است ( غرر الحکم : ۶۳۱۳.]
از توصیه های اهل بیت (علیهم السلام) در مورد اهمیت ارتباط اجتماعی بسیار زیاد می توان گفت فقد در همین قدر می توان کفایت کرد که ما بدانیم ما در هر شرایطی نیاز به ارتباط داریم و همیشه به اجتماع و جامعه وابسته هستیم؛ در حالی که کسانی که دارای فقدان رابطه اجتماعی هستند و نخواهند این حقیقت را بپذیرند که جامعه و ارتباط ما با ان یک لازمه اساسی است، مداما اسیب های مخرب انها را تهدید می کند و همیشه در زندگی ضربه اساسی می خورندو این اسیب ها کاملا می تواند برای ما خطرساز شود.
از نگاه جامعه شناسان و روانشناسان خودکشی بیش از اینکه از بیماری های حاد روحی و تنگدستی باشد از کم و کاستی ها در رابطه اجتماعی میباشد. انقدر این رابطه اجتماعی دارای اهمیت است که (روی بامیستر) روانشناس و متخصص روانشناسی میگوید (همه ما با احساس طلب، تشکیل دادن، و حفظ یک رابطه اجتماعی قوی متولد می شویم.
جوان و رابطه اجتماعی
از دیدگاه روانشناسی رشد افرادی که بین ۱۸ تا ۲۵ است جوان گفته می شود. البته در این معیار و بازه سنی کاملا اختلاف وجود دارد یعنی بعضی اشخاص تا سن۴۰ سال هم جوان میدانند، در کل می توان میزان بازه سنی جوان را متغیر گرفت در هر صورت زمانی که شما از سن نوجوانی که می توان ۱۷ سال گفت خارج میشوید شما جوان محسوب می شوید.
سن جوانی شاید از پرتکاپو ترین و از روی دیگر این سن یکی از مهم ترین بازه سنی در انسان است چرا که خارج شدن از دوران کودکی و نوجوانی و پرورش ذهن برای شکل گیری یک زندگی مستقل باعث اهمیت این دوره می شود. در ابتدای دوران جوانی تحولات چشم گیری در جوان دیده می شود از جمله از این تحولات می توان به تحولات جسمی، روانی، رفتاری و تحولات اجتماعی اشاره کرد. این تحولات باعث می شود که رفتارها و فکرهای جدید از یک جوان دیده شود چرا که ذهن ان از برهه کودکی و نوجوانی پرورش یافته و وارد یک عرصه جدیدی شده است.
یک جوان به تدریج روحیه کنجکاوی، وظیفه شناسی و وظیفه پذیری، برنامه ریزی، و تفکر در مورد بهتر جلوه دادن و پیشرفت زندگی، در ان شکل میگیرد. از این رو دوره جوانی یک زمان بسیار مهم و طلایی محسوب می شود تا پایه زندگی خود را سفت و محکم شکل بگیرد چرا که فرصت جوانی شاید در هیچ برهه از زندگی دیگر نشود یافت. یک شخص در جوانی راه خود را معین و مشخص می کند در نتیجه این دوره تا حد زیادی باعث تعیین یک زندگی موفق یا ناموفق می شود.
اهل بیت (علیهم السلام) بسیار زیاد در مورد اهمیت و نقش ان در زندگی پرداخته اند
شَیئانِ لایَعرِفُ فَضلَهُما إلاّ مَن فَقَدَهُما : الشَّبابُ وَ العافِیَةُ / دو نعمت است که ارزش آن ها را نمی داند، مگر کسی که آن ها را از دست داده باشد : جوانی و تندرستی (غرر الحکم و درر الکلم، ح ۵۷۶۴).
چنانچه اگر بخواهیم جوانی را در دو بیت از زبان سعدی خلاصه کنیم باید بگوییم
همه کس را تن و اندام و جمال است و جوانی وین همه لطف ندارد تو مگرسرو روانی
نظر آوردم و بردم که وجودی به تو ماند همه اسمند و تو جسمی همه جسمند و تو جانی
یکی از تحولات چند گانه در دوران جوانی که بخشی از ان در بالا اشاره شد، تحول اجتماعی است. قبل از بیان تحول اجتماعی در انسان، باید بدانیم طبق گفته جناب اروین ولیام و دیگر روانشناسان هریک از ما در هستی در حقیقت تنهاییم ولی می توانیم در درد تنهایی خویش با همدیگر شریک شویم همانگونه که عشق از درد تنهایی میکاهد در نتیجه باید درک کنیم که انسان به طور فطری یک فرد تنهایی است.
جناب بوبر میگوید یک رابطه خوب و صمیمی بر دیوار های سر به فلک کشیده تنهایی ادم رخنه می کند و بر قانون بی چون چرایی آن چیره می شود و بر فراز پست و وحشت انگیز عالم وجود خود به وجود دیگر پل می زند.
یکی از استدلال هایی که می توان برای تنهایی فطری انسان آورد برقراری ارتباط با انسان هایی است که پس از مدتی رابطه انها دچار مشکل می شود، وقتی در روابط آنها کنکاش می کنیم خواهیم دید که هیچ وجه تفاهم و توافقی بین دو فرد نبوده و فقط بخاطر انکار و وحشت از تنهایی به هم روی اورده اند در نتیجه باید بدانیم که انسان در اصل مفرد و تنها است و باید آن را بپذیرد که یک موجود واحد است منتهی به دلیل اینکه ارتباط، برای ادامه زندگی و تکامل نیاز است پس مجبور به اجتماعی شدن می شود در نتیجه یک انسان و مهم تر از ان جوان در زمان زندگی اش جامعه و محیط های اجتماعی را ارزشمند میداند و سعی می کند که حضور خود را در این عرصه پر رنگ کند. همانطوری که در بالا ذکر شد چون به ان نیاز دارد مدام تلاش برای پر رنگ کردن خود می کند اما نکته مهم اینجا است که رفتار جوان به مرور تبدیل به میل به کار گروهی و تیمی تغییر می کند و به تدریج هر چه میگذرد افق های زندگی اجتماعی موثر در او افزایش پیدا می کند.
جوان در این حالت سعی می کند که به عضویت گروه های مختلف و با کارکرد های گوناگون در بیاید و در ان همکاری کند. از این مطالب می توان یک نتیجه کلی گرفت، که این اجتماعی بودن در اصل فطرتا در انسان وجود ندارد و برای پرهیز از تنهایی به آن روی می آورد و همچنین این اجتماعی بودن در دوران جوانی خودش را به بیشترین بروز را می دهد.
یک جوان به دلیل اینکه نوپا است و تازه در جامعه حضور پیدا می کند درای تجربه کافی نیست به همین دلیل ممکن است که در ارتباطات خود دچار مشکل شود و یا حتی این مشکلات به شکست های ارتباطی و عاطفی منتهی شود به همین دلیل یک جوان نباید از این شکست های احتمالی هراس داشته باشد بلکه باید بکوشد تا روش ارتباط مثبت و موثر را بیاموزد نه اینکه از ان عقب نشینی کند؛ البته نا امیدی خیلی از اوقات به سوی جوان ممکن است هجوم بیاورد که مدام به خود تلقین می کند که هیچ وقت نمی تواند یک ارتباط اجتماعی خوب داشته باشد این هراس برای بعضی اشخاص تبدیل به یک بحران اساسی شده به همین دلیل ترس از این موضوع و بزرگ جلوه دادن آن، باعث می شود که خیلی از جوان ها حضور خود را در اجتماع کم رنگ کنند و خود را نمی خواهند در محیط اجتماعی وفق دهند، در صورتی یک جوان در مرحله اول عدم موفقیت خود را در حیطه ارتباط با اجتماع را نباید بزرگ کند و در مرحله دوم به مزایای متعدد و حیاتی ان وقتی فکر کند در این صورت هیچ وقت دست از ان نخواهد کشید.
رشد روابط اجتماعی و جامعه پذیری در هر شرایطی می تواند تاثیراتی مانند کسب مهارت های اجتماعی، تقویت و رشد شخصیت، بروز برخی از استعداد های ناشناخته، ایجاد زمینه استقلال، رفع احساس تنهایی، پیشگیری از انواع بیماری روانی، ایجاد افق وسیع در دید و بینش و... بگذارد.
باید برای یک جوان ثابت شود که رابطه اجتماعی و پذیرش درست جامعه یک نوع ترقی و پیشرفت شمرده می شود به شرط اینکه این روابط دارای چارچوب و پختگی باشد در غیر اینصورت کاملا نتیجه عکس به همراه خواهد داشت پس باید منافع متعدد اجتماع و حضور در آن برای یک جوان یقینی شود تا به ان روی بیاورد.
جامعه به طور کلی دارای تقسیمات متفاوتی است و از لحاظ های متفاوت ممکن است تقسیم شود اما تقسیم بندی که در حال حاضر مد نظر ما هست معیار اجتماعی در جامعه است و تکرار کلمه جامعه فقط از نگاه وضعیت ارتباطی و اجتماعی است. جامعه با توجه به روابط و تعامل بین افراد شامل خانواده، تحصیل، کار، ازدواج،تربیت فرزند که همه این اجزا در حقیقت تقسیم بندی جامعه است که یک فرد با ان در طول زمان مواجه می شود این مواجهه از ارتباط با خانواده شروع می شود و به تولد فرزند شما ختم می شود و این ارتباط مستقیم با جامعه تاثیر مهم و مستقیم در ارامش ذهنی شما دارد، در نتیجه فرار کردن از آن هم طبیعتا منجرب به گوشه نشینی می شود و گوشه نشینی هم باعث بروز مشکلات گوناگون روحی، جسمی، اجتماعی و فرهنگی خواهد شد.
تاثیر رابطه اجتماعی در خانواده
خانواده در حقیقت قطب زندگی ما می توان محسوب شود، اساسا خانواده شاید مرکزیت مهم برای زندگی ما محسوب می شود انسان در روند زندگی ممکن است از خیلی از چیز ها چشم بپوشد ولی هیچ انسانی نمی تواند از خانواده و اصالت خود فرار کند و ان را انکار نماید در نتیجه خانواده یک اصل مهم در زندگی ما محسوب می شود و همچنین اولین اصل در برقراری ارتباط اجتماعی و موثر گفته می شود چرا که یک فرد اجتماعی و دارای روابط عمومی صحیح، در ابتدا باید در محل زندگی خود و نزدیکان ارتباط خوبی داشته باشد. کسانی که ارتباط خوبی با خانوده خود ندارند می توان احتمال زیاد داد که ارتباط خوبی با جامعه و افراد خارج از خانواده هم ندارند و اگر هم فرض کنیم این ارتباط با افراد غیر از خانواده ایجاد شود یک ارتباط مصنوعی و موقت محسوب می شود به دلیل اینکه کسانی که قادر نیستند به یک ارتباط مثبت در بین کسانی که با انها زندگی می کنند و جزو خانواده خود هستند چطور از انها توقع ارتباط دارای چهارچوب درست، با افراد غریبه را دارید.
برای یک رابطه اجتماعی ابتدا باید یک جوان از خانواده شروع کرد. اداب معاشرت درست و دارای حد و مرز استاندار باعث صمیمیت بسیار زیاد در بین اعضای خانواده می شود و این خانواده است که می توان سکوی پرتاپ برای ما در ادامه زندگی باشد و شاید بعضی از موفقیت های ما در زندگی وابسته به خانواده است در روایات متعدد در اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) در مورد مدح خانواده ذکر شده است.
امام باقر علیه السلام: مَن حَسُنَ بِرُّه بِأهلِهِ زِیدَ فی عُمرِه / هرکه با خانواده خود خوش رفتار است، عمرش بسیار خواهد بود (بحارالانوارج۷۵ ص ۲۰۹)
خوش رفتاری و ارتباط خوب در اعضای خانواده نه تنها باعث اجر اخروی بلکه باعث پیشرفت و سعادت دنیوی می شود یک جوان باید بداند که اهمیت ارتباط موثر در خانواده دو چندان مهم تر از محیط های دیگر است بخاطر اینکه بعضی از حالت های رفتاری ما مانند اعتماد به نفس، میزان یادگیری، قدرت انتخاب و... به میزان صمیمیت و وابستگی در اعضای خانواده بستگی دارد و ارتباط صمیمانه و مثبت در خانواده هم زیر بنای اصلی خانواده سالم و موفق است به این سبب احترام متقابل و امکان بیان احساسات و نظرات اعضای خانواده را در خانه مهیا می کند
در صورتی که اگر یک جوان از ارتباط با خانواده چشم بپوشد می تواند در زندگی خود مشکلاتی متعددی پدید اورد. نبودن رابطه اجتماعی درست و اصولی باعث شده که یک جوان به دلیل میزان احساسات بالای خود در این برهه، اقدام به ارضای عاطفه خود توسط افرادی خارج از خانواده خود کند چون یک جوان چنانچه توسط خانواده درک کافی نشود و از لحاظ عاطفه دچار ضعف باشد مدام از اعضای خانواده فراری و به دنبال افراد غیر از خانواده و خویشاوندان است.
عموما خانواده هایی که دارای صمیمت کافی نیستند و اعضای خانواده هم نمی توانند ارتباط موثر داشته باشند، دارای نشانه هایی هستند از جمله، دروغ گویی و بی اعتمادی اعضای خانواده نسبت به هم که متاسفانه زیاد شاهد ان در خانواده ها هستیم. از دیگر نشانه ها در خانواده، عدم صمیمیت کافی میان اعضای خانواده، بی اعتباری در نزد یکدیگر اشاره کرد به طوری که صحبت های یکدیگر را ناخوشایند و پوچ میدانند یا دنبال راهی میگردند که جدایی مسیرشان را به رخ هم دیگر بکشند و همچنین حضور را در کنار هم ناخوشایند و غیر قابل تحمل میدانند به دین ترتیب دارای با مرور زمان دچار فقدان ارتباط صمیمی می شوند و همین مشکلات باعث می شود که مهر و محبت در بین اعضای خانواده به حد زیادی کاهش بیاید. با توجه به مشکلاتی که می تواند نبودن ارتباط اجتماعی در میان اعضای خانواده ایجاد کند یک جوان باید تلاش خود را بکند که ارتباط میان خانواده را سست نکند بلکه هر روز ان را تقویت کند، جوان باید به این درک برسد که هیچ کس به اندازه خانواده دلسوز و حلال مشکلات نیست در نتیجه اولین جایی که باید همدردی و همدلی بخواهد خانواده است و ارتباط خود را در مرحله اول با انها به حد اکمل برساند و در مراحل بعد ارتباط با دوستان و افراد دیگر برقرار کند.
برای ارتباط گیری یک جوان با خانواده خود باید به چند نکته توجه کنیم تا ارتباط موثری داشته باشیم.
الف ـ شنونده خوبی باشید
زمانی که شما شنونده خوبی باشید و در اعضای خانواده حرف های گوناگون را با دل و جان بشنوید هر چند صحبت های انها خلاف افکار و عقاید شما باشد یعنی به انها احترام گذاشتید و شاید حرف انها قبول نداشته اید ولی وقت خود را در اختیار انها گذاشته اید به همین سبب همین شنونده خوب بودن باعث ارتباط مثبت با خانواده خواهد داشت.
ب ـ عدم گارد و جبهه در برابر مخالفت ها اعضای خانواده
گارد گرفتن سریع و همچنین بیان ابراز مخالفت با شتاب که عموما با حالت غضب وخشم، بالا بردن صدا، محکم صحبت کردن، بکار بردن الفاظ نادرست و صحیح، نتیجه ای جز قطع ارتباط برای ما نخواهد داشت یک جوان با توجه به مقدار غرور و کمال گرایی که در ابتدای جوانی در ان وجود دارد نمی تواند احساس خود را تا حدی کنترل کند از روی دیگر یک جوان باید درک کند که هر یک از ما دارای تفاوت های فکری و عقیدتی هستیم از این رو نباید انتظار موافقت تمام عقاید های یکدیگر را داشته باشیم و باید مخالفت را کامل بپذیریم در نتیجه برای ابراز مخالفت خود، سعی کنیم با ملایمت بیشتر و پس از تمام شدن صحبت انها مخالفت خود را بیان کنیم
ج ـ احترام متقابل
در یک ارتباط موثر میان خانواده ها، ما باید سعی کنیم حد و مرز های احترام را حفظ کنیم یک انسان احترام را برای خود ملاک مهم میداند تا زمانی که شما به ان بی احترامی نکرده اید او هم دلیلی برای پرخاش و بهم زدن ارتباط را ندارد منتهی زمانی که به حدود شخصیتی ان تجاوز کردید یا به زبان ساده به ان بی احترامی کردید دیگر نباید توقع احترام متقابل از فرد داشته باشید. در خانواده و پس از ان در جامعه احترام به یکدیگر حرف اول را می زند.
د ـ شناخت کافی از خانواده
ما باید در اعضای خانواده سعی کنیم علایق و نفرت های همدیگر را تا حدودی شناسایی کنیم به این سبب نه تنها باعث قطع ارتباطات نمیشویم بلکه هر لحظه ارتباط ما با انها نزدیک تر و بهتر خواهد شد
تاثیر رابطه اجتماعی در تحصیل
تحصیل یکی از مهم ترین کاری است که هر کس در برنامه زندگی خودش کم یا زیاد می گنجاند. هر انسانی در طول زندگی رغبت بسیار زیادی به تحصیل و فرا گرفتن علوم دارد و هرچند کم سعی می کند از ان بهره بگیرد. چرا که تحصیلات یک ابزار پرکابرد در زندگی محسوب می شود و می تواند تا مقداری موفقیت مارا تضمین کند.
به طور کلی دومین جایی که فرد به صورت جدی به یک رابطه اجتماعی نیاز دارد تحصیل است به دلیل اینکه اولین موقعیتی که فرد با انسان های جدید اشنا می شود در محل تحصیل است. پس از خانواده که اهمیت ارتباط اجتماعی در ان به صورت جدا ذکر شد مدرسه یکی از مکان هایی است که یک انسان با افراد متعدد و هم سن خود برخورد می کند از این رو ترفند درست و روش های صحیح ارتباط اجتماعی باید بکار برود تا ارتباط موثر میان افراد برقرار شود.
تحصیلات فواید متعددی دارد از جمله خواندن و نوشتن، افزایش سواد جامعه، پیشرفت کلی جامعه، رشد مهارت تفکر خلاقانه، چشم انداز به کسب و کار و تشکیل زندگی، پرورش مربی و مدرس ها، یعنی تحصیل به ما یاد میدهد که هرچه می خوانیم را چگونه به دیگران انتقال دهیم و.... از فواید مهم تحصیلات که در بحث ما تاثیرگذار است کسب مهارت های اجتماعی است. مهارت های اجتماعی از اهدافی است که در امر تحصیل به حد زیاد اموخته میشوید به این سبب باعث می شود با محیط اطراف خود تعامل بیشتری داشته باشیم پس همان تحصیلات یک ابزار ضروری برای زندگی در جامعه برای فراگیری و تعامل با انسان هذای گوناگون است .
اما چیزی که مربوط به بحث اصلی ما می شود خود روابط اجتماعی است که چطور در محیط تحصیل ما موثر و مفید می تواند باشد و چرا این امر در محیط تحصیلی ما یک امر مهم است. انسان پس از خانه و خانواده برای امر اموزش به محیط های اموزشی رجوع می کند در این محیط ها به افراد متعدد و تا حدودی هم سن برخورد می کند و این اولین مکانی است که یک فرد با جامعه و محیط اجتماعی روبرو می شود چرا که در قبل با افراد محدود در خانه و انسان های اشنا ( پدر، مادر، خواهر، برادر ) برخورد داشته است ولی درحال حاضر با افرادی متفاوت و با تعداد بیشتری روبرو است هر فرد در ابتدای تحصیل خود با گروهی از افراد هم سن علم را فرا می گیرد و کم کم در چالش های متفاوت حضور پیدا می کند مانند پیدا کردن دوست، رقابت، یافتن مهارت های خود و توانایی دیگران، چشیدن طعم شکست و موفقیت تحصیلی، این چالش ها سببی می شود برای اینکه یک فرد وارد روابط مختلف اجتماعی می شود.
با توجه به اینکه یک جوان ابتدای حضور خود در جامعه دانشگاه محسوب می شود باید بدانیم دانشگاه یکی از مکان هایی است که هر جوانی باید ارتباط خوبی با محیط و افراد انجا برقرار کند. خیلی از افراد وقتی به زندگی خود فکر می کنند سال های تحصیل در دانشگاه را به صورت سال های سازنده و تاثیر گذار از هر دوره دیگر از زندگی میدانند به دلیل اینکه دانشگاه ها و هر مکان تحصیلی دیگر در این بازه سنی جوانان را با عقاید و اندیشه های تازه و همچنین ازادی ها و فرصت های جدید و ضرورت های علمی و اجتماعی جدید مواجه می کنند به این سبب افراد در این برهه از لحاظ اجتماعی دارای رشد چشم گیری می شوند. هزاران تحقیق نشان میدهد که از سال های اول تا اخر دانشگاه تغییرات روانشناختی گسترده ای در انسان صورت می گیرد و دلیل عمده ان هم در این است که جوانان با عقاید ها و تفکر های متفاوت در هر سطح در کنار هم قرار می گیرند در نتیجه مجبور به ارتباط با یک دیگر می شوند و می توانند وجه های مخالف و موافق خود را بپذیرند.
مشغولیت فرد در فعالیت های تحصیلی و غیر تحصیلی و تنوع محیط با همسالان می توانند بسیار تاثیرگذار باشد هرچه دانشجویان در موقعیت های تحصیلی و فوق برنامه، با همسالان بیشتر تعامل کنند از لحاظ شناختی و اجتماعی بیشتر بهره مند می شوند این پیشرفت ها موجب تفکر نقادانه، بارش فکری، یافتن راه های موثر برای مواقع مختلف، و تجربه های مختلف اجتماعی، می شود.
جوانی که درحال تحصیل است همانجوری که گفته شد بخش عظیمی از مهارت های اجتماعی را در دانشگاه فرا می گیرد منتهی ان جوان باید در زمان تحصیل، ان را اولا به صورت صحیح بکار ببندد و ثانیا ان را مدام پرورش دهد و همچنین یک جوان باید در رابطه اجتماعی بسیار انعطاف پذیر باشد یا به زبان ساده تر با هرشخص و هرسن و عقایدی بتواند ارتباط خوب و بدون تنشی داشته باشد باید به این درک برسد که یک جامعه فکر های متفاوتی ممکن است در ان حاکم باشد، و این افکار ممکن است گاه مخالف افکار باشد که ما داریم و گاهی موافق افکار ما، پس باید با انها کنار بیاییم و درک خود را نسبت به اینکه هر شخص نمی تواند با شخص دیگر به صورت کامل اشتراک داشته باشد.
در مرحله بعد یک جوان در طول تحصیل یا حتی جامعه باید بداند که یک ارتباط خوب منحصر در یک شخص خاص نیست و یک ارتباط خوب و تاثیرگذار دوستی و رفاقت نیست که مختص به افراد خاص شود بلکه ما موظف هستیم تا جایی که میتوانیم با همه اشخاص از همکلاسی ها تا اساتید ارتباط موثر برقرار کنیم. متاسفانه بعضی از اشخاص در ارتباط اجتماعی فکر می کنند که باید تنها با کسانی که اشنا و دوست هستند ارتباط برقرار کنند و از کسانی که صحبت کردن در کنار انها لذت بخش نیست پرهیز کنند در صورتیکه ما باید حتی با کسانی که در کنار انها حس خوبی نداریم هم تا حد امکان ارتباط موثر و دوستانه برقرار کنیم.
تاثیر رابطه اجتماعی در شغل
یکی دیگر از فضا هایی که یک جوان پس از تحصیل با جامعه و افراد متفاوت روبرو می شود، بازار کار است، بازار کار عمده ترین مواجهه و تعامل با افراد است. تفاوت روبرو شدن با جامعه و ارتباط با مردم، در بازار کار و تحصیل تنها در تعداد و محدود بودن انسان ها است، در تحصیل، یک جوان اولا با تعداد محدودی از جامعه در ارتباط است یعنی ممکن است فقط با هم کلاسی ها، اساتید، و در نهایت با هم دانشگاهی های خود تعامل کند و ثانیا در تحصیل بازه سنی و شغلی کسانی که ما با انها مواجه هستیم محدود است یعنی همه تقریبا در حدود سن ما هستند، اما در بازار کار تعداد افراد به خلاف مورد قبل کاملا نا محدود است و در یک جای خاص محصور نیست و همچنین در بازار کار محدودیت شغلی و سنی وجود ندارد و به زبان ساده تر یک ارتباط عامه و کلی است.
هنگامی که فرد به بلوغ روان یا همان روحی می رسد و وارد نوجوانی و جوانی می شود با مشکلات و نیاز ها، ارتباط مستقیم و خوب می گیرد زمانی که نوجوان با ضروریات و واقعیت روبرو می شود، خیال پردازی های کودکی باید خاتمه یابد و از سال های نوجوانی تا جوانی، به فعالیت های اماده سازی نظیر کامل کردن تحصیلات، شروع کردن یک شغل، ازدواج، و تشکیل خانواده میپردازد چه انهایی که در دانشگاه رفتند و چه انهایی که به دانشگاه نرفتند بزرگ ترین دغدغه ان ها حضور در بازار کار است اما تصمیم گیری درباره شغل صرفا یک امر منطقی نیست و تنها وابسته به میزان تحصیلات نخواهد بود و نیازمند توانایی در جوان است که به وسیله ان می تواند بهترین شغل را برای خود انتخاب کند و در ان به صورت متمرکز فعالیت کند.
انتخاب شغل مانند رویداد های مهم زندگی حاصل تعامل پویا بین محیط و افراد دیگر است یا به زبان ساده نیازمند ارتباط اجتماعی است و همچنین افرادی در جذب کار موفق تر هستند که دارای شخصیت کاملی باشند از جمله از این معیار های شخصیت، اجتماعی بودن و برقراری ارتباط خب با دیگران است.
جوانانی که در جامعه امروزی کار را بزرگ ترین دغدغه و ملاک میدانند باید بدانند که در بازار مشاغل رقابتی امروز، ارتباط موثر در دنیای تجارت و کار بسیار مورد توجه است عموما مدیران و صاحبان مشاغل به دنبال نامزد هایی است که توان ارتباط مثبت و موثر با مشتری ها و کسانی که به ان رجوع می کنند را داشته باشد، از این رو باعث می شود کسانی که توانایی بهتری در برقراری ارتباط با دیگران را داشته باشند در پیدا کردن کار به مشکل کمتری مواجه شوند چرا که افرادی که می توانند با همه ارتباط خوبی داشته باشند و تعامل ایجاد کنند هیچ گاه در کار دچار اختلاف و تنش نمی شوند و همچنین می توانند افراد بیشتری را جذب خود کنند. در نتیجه جوانانی که تعامل کمتری با جامعه دارند نباید توقع موقعیت های شغلی خوبی را داشته باشند در نتیجه باید سعی کنند که به دنبال این توانایی و پرورش ان باشند.
در حقیقت ارتباط سالم و سودمند بسیار مهم و تا بخشی کلید دستیابی موفقیت های بلند مدت است. از نکاتی مهمی که در ارتباط موثر در روابط اجتماعی باید دقت کرد، در مرحله اول باید بدانیم افرادی که روابط کار خوبی دارند از هرگونه اختلاف و دعوایی دور هستند و همیشه با همه با احترام رفتار می کنند و همچنین افرادی که در فضای کار خود ارتباط مثبت و خوبی دارد در کار های تیمی بیشتر شرکت می کنند و همیشه سعی می کنند در کار های تیمی حضور پیدا کنند.
در روابط کاری به چند نکته توجه کنید.
الف ـ درک و احترام متقابل
در یک محیط کار ما باید به هر شکلی که هست ارتباط خودمان را در ان فضا به اعتدال برسانیم از این رو تنها راه اعتدال در تمام روابط ها احترام، و تنها راه بی تعادلی و تنش در ارتباطات عدم احترام است. از این رو سعی کنید به هر نحوی احترام به دیگران را ملاک اول کار خود قرار دهید چرا که احترام نقطه اولیه برقرار ارتباط است و شخصی در کار در رابطه اجتماعی موفق است که به هر کس و در هر رتبه و در هر سن بدون هیچ ملاک خاصی احترام بگذارد.
ب ـ ثابت قدم و قابل اعتماد باشید
به طور کلی اعتماد به نفس قوی رمز اولیه همه ی ارتباطات است، در محیط کار هم چنانچه یک فرد از اعتماد به نفس قوی برخوردار باشد می تواند ارتباطات بیشتری میان همکاران و مدیران در محل کار خود برقرار کند. کسانی که در پی جذب نیرو کار هستند، شهامت و شجاعت و همچنین اعتماد به نفس را یک ملاک بزرگ میدانند، چیزی که شاید در جوانان امروزی در درون هرکسی پیدا نشود .
ج ـ از شایعات و حاشیه ها دوری کنید
در محل کار هرچه از حاشیه ها و شایعه هایی که عمدتا ممکن است در محل کار پیش بیاید دوری کنید، دراین صورت بین همکاران و دیگران مثبت تر و قابل احترام تر هستید در نتیجه هیچ گاه ارتباط شما با همکاران و اطرافیانتان در محل کار قطع نمی شود بلکه قوی تر و محکم تر می شود چون شما در حقیقت سعی نکرده اید خود را در معرض قطع ارتباط خود و دیگران بگذارید.
د ـ گوش دادن با دقت و صحبت کردن صریح و شیوا
گوش دادن با دقت به معنی ارزش دادن به حرف های ان شخص است شما در ارتباط موثر در محل کار سعی کنید اگر با صحبت های بعضی از اشخاص موافق نیستید حداقل به ان گوش بدهید و آنها را ارزشمند بدانید، در مرحله بعد سعی کنید در محل کار خود به نحو صحیح و درست صحبت کنید، هیچ گاه قدرت تکلم و تسلط به ان را در موثر بودن برقراری ارتباط اجتماعی بی تاثیر ندانید بلکه همین قدرت تکلم در برقراری یک ارتباط موثر بسیار قابل اهمیت است.
نکته
تاثیر فن بیان و زبان بدن را هیچگونه در برقراری ارتباطات اجتماعی در میان افراد از تحصیل و شغل و حتی خانواده و... دست کم نگیرید. کسانی که در ارتباط اجتماعی در جامعه و میان افراد موفق هستند، عموما در این حرفه توانایی بسیاری دارند، سعی کنید برای ایجاد رابطه بهتر به پرورش قدرت کلامی و فراگرفتن روش و قواعد های بدنی بپردازید.
تأثیر رابطه اجتماعی در ازدواج
از دغدغه های بزرگ یک جوان بعد از پشت سر گذاشتن دو مرحله مهم زندگی که تحصیل و کار محسوب می شود، می توان به تشکیل خانواده و ساختن یک زندگی مستقل اشاره کرد همچنین بر ان یک جوان بسیار زیاد در پی عشق رمانتیک است از این رو به دنبال یک عشق ماندگار و واقعی میباشد زیرا میدانند یافتن همسر زندگی رویداد مهم رشد بزرگسالی و تکامل انسان است که پیامد و تأثیرات بسیاری در زندگی دارد. همانجوری که بیان شد یک جوان در ابتدای نوجوانی به فکر جدا شدن از خانواده است چرا که در ان هنگام دارای رشد فکری شده است پس به همین دلیل مدام به چیز ها و موقعیت های گوناگون فکر می کند تا بتواند سرپرست خانه خود قرار بگیرد.
در جوانی اوج همین تفکرات منتهی در وسعت و انعطاف بیشتری است. یک جوان، تا حد زیادی خود را از خانواده جدا و مستقل میداند و تمام تلاش خود را می کند تا خود را به اوج استقلال برساند، در نتیجه سعی می کند که به امر ازدواج و تشکیل یک خانواده جدید بپردازد. با توجه به اینکه ساختن یک زندگی جدید دارای وظایف و شرایط متعدد است، در طول زندگی یک جوان ما شاهد تلاش و کوشش ان هستیم تا هر چه سریع تر در بازه زمانی این ملاک و شرایط را فراهم سازد.
تمام شرایط هایی که ما برای خودمان برای تشکیل یک زندگی مناسب در نظر میگیریم این شرایط و معیار های مهم ملاک های اصلی تشکیل زندگی است اما از یک عموما از یک ملاک مهم غافل هستیم یعنی کسی از تاثیر ان برخوردار نیست شاید در زندگی مشترک با مشکل بر میخورد. به طور کلی برقراری یک ارتباط خوب و موثر طبق مبنای روایات و کتب روانشناسی تأثیر مستقیم و مثبت بر تشکیل زندگی و ایجاد صمیمیت و ارتباط بهتر در میان زوجین دارد.
رابطه موثر در ازدواج از مهم ترین ملاک برای تشکیل زندگی است این رابطه موثر در تشکیل زندگی مشترک در دو مرحله از زندگی مشترک تاثیر دارد بخلاف مراحل دیگر زندگی، که فقط در یک مرحله تشکیل ارتباط مثبت تاثیر دارد. ولی در ازدواج در دو مرحله تاثیر ان نمایان می شود مرحله اول تاثیر در تشکیل امر ازدواج است یعنی زمانی که یک فرد اقدام به تشکیل زندگی مشترک می کند و به دنبال یک شریک زندگی میگردد. و مرحله دوم در حین زندگی مشترک است یعنی روش برخورد با همسر در زمان تشکیل زندگی برای ایجاد رابطه مثبت و صمیمی تر در میان زوجین.
در مرحله اول تأثیر گذاری ارتباط مثبت در شروع ازدواج در حقیقت یک امر مهم در تشکیل یک زندگی ابدی است از این رو افراد، همسر هایی را برای خود بر میگزینند که دارای معیار های درست باشد از جمله ملاک هایی که انسان ها برای انتخاب همسر دقت به خرج میدهند موقعیت و جایگاه هایی است که ما در ان وجود داریم موقعیت هایی مانند اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و همچنین اجتماعی است. و جایگاه اجتماعی شاید یک معیار بسیار مهم در بین جوانان برای انتخاب همسر باشد چرا که طبق منابع روانشناسی اجتماعی ما انسان ها هر چقدر هم مستقل و یک دنده به نظر برسیم باز بخش عظیمی از تصمیمات و شخصیت های ما بر اساس اجتماع و محیط و افرادی است که ما با انها در ارتباط هستیم در نتیجه شخصیت اجتماعی و به زبان ساده همان جایگاه و موقعیت اجتماعی بر اساس همین موضع ها تشکیل می شود.
همچنین در مرحله دوم از تأثیر ارتباط موثر در امر ازدواج در هنگام پیوند ازدواج است. متاسفانه تعداد زیادی از زوجین در هنگام زندگی از طرفند و هنر برقراری ارتباط موثر برخوردار نیستند در صورتی که برخورد داری از این روش های مهم در زندگی باعث صمیمیت در میان زن و شوهر می شود و باعث می شود نه تنها در طول زندگی از هم خسته نشوند بلکه هر چه میگذرد از زندگی خود و از اینکه در کنار همدیگر هستند رضایتمند تر شوند. بر همین اساس در دین مقدس اسلام مکررا درباره اهمیت رفتار زن و شوهر و احترام بین انها بیان شده است
قال رسول الله(ص): کُلَّما ازدادَ العَبدُ إیمانا ازدادَ حُبّا للنِّساءِ / هر چه ایمان بنده بیشتر شود، زن دوستی او افزونتر می شود. النوادر للراوندی
قال رضا علیه السلام: اعلم ان النسآء شتی فمنهن الغنیمة ومة و هی المتحببة لزوجها والعاشق / بدان که زنان گوناگونند، برخی از آنان دستاوردی گرانبها و تاوان [رنج های آدمی] هستند و این زن کسی است که به شوهرش محبت می کند و عاشق اوست ( تهذیب الاحکام ج۷ ص ۴۰۱ )
همچنین در منابع روایی بسیار بر محبت در میان زن و شوهر تاکید شده است همین تاکید هم در علم روانشناسی شده است این محبت ها باعث صمیمیت بسیار زیادی در بین زوجین می شود. روانشناسان معتقد اند که همسر باید در زندگی ابراز محبت و علاقه خود را ابراز کند از جمله اینکه در مواقع مناسب،از کلمات محبت امیز مانند دوستت دارم و از این قبیل استفاده کند این پیام ها ادراک تعهد را افزایش میدهد و همسر شما را ترغیب می کند تا با مهربانی پاسخ شما را دهد. پیامبر عظیم شان اسلام در روایتی به این امر تاکیدی کرده است.
رسول خدا (ص): قَولُ الرَّجُلِ للمرأةِ : «إنّی اُحِبُّکِ» لا یَذهَبُ مِن قَلبِها أبدا / این سخن مرد به زن که «دوستت دارم» هرگز از دل زن بیرون نرود. الکافی ۵۹/۵۶۹/۵
بغیر از احادیث متعددی که در مورد ارتباط موثر در بین خانواده مطرح شده نظرات روانشناسی وجود دارد که انها هم دارای اهمیت است.
از نظر رابرت استرنبرگ سه عنصر اصلی برای برقراری ارتباط موثر در زندگی مشترک وجود دارد الف ـ شهوت ب ـ تعهد ج ـ صمیمیت. این عناصر را با دلیل به عنوان عنصر های اصلی یک زندگی سالم و صحیح میدانند سومین از این عناصر صمیمیت است که در حقیقت صمیمیت ادامه دهنده یک ارتباط موثر و مفید است و زمانی شما میتوانید صمیمیت را در زندگی ببینید که قبل از ان ارتباط خوب و موثری برقرار کنید در غیر اینصورت صمیمیتی در کار نخواهد بود.
از نظر جناب رابرت استرنبرگ صمیمیت به ادامه رابطه کمک می کند و چنانچه اگر صمیمیت در یک زندگی مشترک حضور نداشته باشد بعد از مدتی عشق و علاقه هم رفته رفته کم رنگ و قطع می شود. این مشکلات که بیشتر به دلیل نبودن صمیمیت در زندگی ها رخ میدهد و باعث می شود که زوجین بعد از مدتی احساس کنند که در کنار هم رابطه سردی دارند که این سرد بودن بیشتر به دلیل صحبت نکردن باهم و همچنین ریشه در انجام ندادن کارهایی است که موجب خوشنودی همدیگر می شود.
همه این ها نوعی برقراری ارتباط موثر در موقعیت های مناسب است که باعث صمیمیت و محکم شدن ساختار زندگی می شود و نبودن ان هم باعث می شود که همسر شما در کنارتان لذت کمتری ببرد و همچنین درک کمتری نسبت به هم داشته باشید. مردانی که از لحاظ ارتباط اجتماعی و صمیمت در خانواده دچار نقص هستند ارامش کمتری دارند چرا که هم حمایت کم تری از طرف همسر می شوند و هم نمی توانند همسر خود را حمایت کنند، درحالی که زوج هایی که دارای روابط بهتری هستند عشق انها هم دوام بیشتری دارد و دارای تعهد بیشتری هستند و این تعهد هم از راه صمیمیت و دلسوزی و اهمیت دادن به یکدیگر به دست می آید .
زمانی که در زندگی بعضی از زوجین دچار مشکلات و اختلالات می شود، اصولا روانشناسان مجبور به زناشویی درمانی می شوند در این درمان سعی می شود که نقص های رفتاری و ارتباطی در زوجین شناسایی شود و پس از ان درمان و کنترل در بین زوجین انجام شود هدف از این درمان این است که این درمان در حقیقت باعث افزایش رفتار های مثبت طرفین می شود. به طوری که پس از مدتی میدانند که اگر فلان رفتار را با همسر خویش انجام دهند همسر شان از انها خوشحال می شود و اگر فلان رفتار را انجام دهند همسرشان ناراحت خواهد شد. بدین ترتیب در این درمان شما شاهد افزایش شناخت رفتاری و اجتماعی در بین زوجین هستید و پس از ان هر دو زوج سعی به اصلاح و تنظیم رفتار خویش خواهند کرد تا بتوانند صمیمیت بیشتری در کنار هم برقرار کنند.
تأثیر رابطه اجتماعی بر تربیت فرزند
از تاثیرات بسیار زیادی که می تواند رابطه اجتماعی در زندگی ما داشته باشد، تربیت فرزند است. انسان بعد از ازدواج و همسرداری بزرگترین وظیفه ای که دارد تربیت یک فرزند صالح و دارای ملاک های تربیتی درست است. یک جوان موظف است که بعد از تشکیل زندگی، فرزند خود را با راهکار های مواجه با جامعه اشنا کند، یک فرد اگر از کودکی ارتباط موثر و صحیح را بیاموزد و اجرا کند در دوره جوانی و ادامه تکامل به مشکل بر نخواهد خورد چرا که از نخست دارای این مهارت بوده و هر چه به سن ان اضافه شده این قوه در ان رشد کرده است و این مهارت را بهتر بکار بسته است
اگر به اشخاصی که دارای روابط عمومی و اجتماعی ضعیفی هستند، توجه کنید خواهید دید که این ضعف مقدار زیادی با کودکی ان ارتباط دارد یعنی والدین در اولین مرحله رابطه خوبی با فرزندشان نداشته اند و از لحاظ رفتاری ان را پرورش اجتماعی نداده اند و در مرحله دوم خود والدین هم افرادی با ارتباط اجتماعی ضعیفی بوده اند که نتوانستند آن را پرورش دهند.
از جهتی دیگر به غیر از تاثیر رابطه اجتماعی که باعث می شود فرزند خود در اینده یک فردی دارای مهارت قوی اجتماعی شود، خود رابطه موثر باعث می شود والدین تربیتی بهتری داشته باشند به زبان ساده وقتی یک پدر و مادر بداند که چه گونه باید روابط برقرار کند و بداند که نحوه ارتباط برقرار کردن یک کودک با بزرگسال فرق دارد پس در روند تربیتی دارای مشکلات کمتری است چرا که مبانی تربیتی بهتری را پیش میبرد و با روش های متفاوت، مهارت ها و نکات تربیتی جدید و به روز مهارت.
اگر سیر کوچکی در کتب تربیتی فرزند بزنید می بینید که ارتباط صحیح با فرزند و کودک یک معیار بسیار حیاتی برای تربیت است چرا که یک کودک اگر با شما ارتباط خوب بررار کند عملا هیچ مشکلی در تربیت ان نخواهید داشت.
حساسیت برقراری ارتباط با کودک عموما از دو جهت است جهت اول این است که کودک با همان بار اول قادر به ارتباط با شماست و اگر ارتباط خوبی نتوانید با ان برقرار کنید سعی مجدد برای برقراری ارتباط با او بسیار سخت است بخلاف بزرگسال و در جهت دوم تربیت یک کودک فقط با ارتباط درست شکل میگیرد، هرگونه تنش در برقراری ارتباط با فرزند نه تنها تربیت شکل نمیگرد بلکه نتیجه عکس در ان مشهود خواهد بود به طور مثال کودک به مرور زمان یک فرد سرکش می شود و این سرکشی در حقیقت از کودکی سر رشته می گیرد و حتی تا جوانی این خصلت در آن می ماند.
بعضی از والدین در بعضی مواقع سعی می کنند بدون دلیل قابل فهم با فریاد و تحکم نظر خود را به فرزند خود تحمیل کنند در بسیاری از مواقع شاید در نظر والدین این کار درست و منطقی به نظر برسد در صورتی که نمیدانند این رفتار های نا مناسب باعث عدم توجه فرزند به شما می شود گاهی اوقات شما فکر میکنید که کودک شما اصلا نمیخواهد به حرف های شما گوش دهد در حالی که خود شما ریشه این عدم اطاعت هستید. هنگامی که والدین با فرزند خود بی پرده و راحت ارتباط موثر برقرار کنند و امکان این باشد که تصمیم مشترک بگیرند و در امور در حد خود تخالت کنند فرزند شما در موقعیت های مختلف از شما اطاعت می کند و به حرف شما بیشتر گوش میدهد
اگر شما به کودکانی یا جوان هایی که پس از مدتی قادر به انجام فعالیت روزمره خویش هستند و در اصل دارای وظیفه شناسی کافی هستند توجه کنید خواهید دید این وظیفه شناسی نتیجه توجه والدین به فرزند است و این ارتباط و توجه باعث شده است که وضعیت اجتماعی و فعالیتی فرزند شما رشد و گسترش پیدا کند.
ارتباط صحیح و درست میان فرزند و والدین باعث می شود که فرزند کاملا مطیع از سفارشات پدر و مادر باشد و فرزند سعی می کند که در فعالیت های روزانه خویش، خانواده خود را مطلع کند و در امور روزانه با خانواده خود مشورت کند تا تصمیمات ان در زندگی به درستی گرفته شود. در صورتی که اگر این ارتباط میان خانواده و فرزند نباشد فرزند دست به تصمیمات اشتباه میزد و از تجربه های با ارزش بزرگان محروم می شود
الف ـ شناخت فرزند ـ از نکات قابل توجه در برقراری ارتباط و همچنین تربیت، شناخت فرزند است، هر انسان در هر سنی از لحاظ طیف شخصیتی تفاوت بسیاری دارد حتی یک انسان هم، از لحاظ شخصیتی و رفتاری در سنین مختلف با هم متفاوت است در نتیجه وظیفه والدین شناخت شخصیتی و رفتاری فرزند است یعنی پدر و مادر باید بدانند چه چیزی فرزند انها را خوشحال یا ناراحت می کند و یا به طور مثال از ترس ها، اضطراب و استرس هایی که برای ان پیش می اید به چه سبب است. هنگامی که پدر و مادر خصوصیات رفتاری فرزند خود را ندانند قطعا نمی توانند ارتباط صحیح و مثبتی داشته باشند و همچنین تربیت هم دچار اختلال و کندی می شود.
ب ـ احترام به فرزند ـ احترام اصل اولیه برای برقراری ارتباط است و این احترام می تواند به قدری مهم باشد که مطیع بودن فرزند شما وابسته به احترامی باشد که شما به ان می گذارید، یکی از انتظارات های طبیعی کودک و نوجوان این است که به اندازه انسان های بزرگتر به انها احترام گذاشته شود و مانند بزرگسالان با ان برخورد کنند در نتیجه والدینی که بیشتر به فرزند خود احترام میگذراند ارتباط راحت تری با فرزند خویش دارد و تربیت اسان تری هم خواهند داشت.
ج ـ احترام والدین به یکدیگر ـ از لزوماتی که برای برقراری ارتباط موثر نیاز است ارتباط خوب میان خود والدین است. وقتی فرزند شما شاهد صمیمیت و مهربانی میان پدر و مادر خویش باشد، او هم سعی می کند تا با افراد مختلف رابطه مثبت و بدون دغدغه داشته باشد. در صورتی که اگر میان پدر و مادر ارتباط خوبی نباشد هیچگاه از فرزند خود توقع یک فرد اجتماعی با روابط صحیح را نداشته باشید، حتی اگر هم اموزش های لازم را برای برقراری ارتباط به او بدهید باز هم تاثیر اصلی و یقینی خود را نخواهد داشت.
د ـ صبر والدین برای برقراری ارتباط با فرزند ـ در برقراری ارتباط موثر با فرزند باید صبور بود، به طور کلی برقراری ارتباط یک امر تدریجی و حساس است در نتیجه باید به این درک برسیم که قرار نیست با دفعه اول با او ارتباط بسیار زیاد بگیریم و همچنین علاوه بر ان ارتباط درست را به ان بیاموزیم در نتیجه این ارتباطات هر چه با صبوری و محتاطب پیش برود نتیجه مثبت تری دارد.
نتیجه
با توجه به مطالب فوق که هم مبنای روانشناسی دارد و هم مبنای روایی، به طور کامل می توان نتیجه گرفت که اموزش رفتاری و اجتماعی چه بخواهیم و چه نخواهیم در زندگی چه مشترک چه فردی ما با آن مواجه هستیم و در حقیقت یک ابزار مهم در زندگی شناخته می شود که همین ابزار مهم باعث بهتر زندگی کردن هر فرد می شود.
یقین کنید کسانی که در این حیطه ضعیف هستند در جامعه و تعاملاتی که با ان دارند به مشکل بر میخورند. با نگاهی کلی در جامعه خواهید دید جوانانی که از وضعیت شغلی، تحصیلی و اجتماعی برخور دارند مهارت اجتماعی و روابط موثر بهتری دارند. تاثیرات روابط اجتماعی به قدری زیاد است که بیان کردن ان در چند صفحه مقدور نیست با همین نگاهی مختصر می توان نتیجه گرفت که هر انسانی باید این سلاح ارتباطی را جدی بگیرید سلاحی که در جامعه امروزی هر لحظه کاربرد بیشتری پیدا می کند و از روی دیگر مردم به این سلاح توجه کمی می کنند.
دلیل اهمیت پرورش این مهارت در جوانی این است که در بازه سنی جوانی شخصیتی فردی هر شخص دارای انعطاف است یعنی اگر یک جوان از لحاظ اجتماعی و برقراری ارتباط موثر دچار ضعف باشد در جوانی می تواند ان را انعطاف بدهد در حالی اگر این ضعف در انسان باشد و همچنین در جوانی هم اصلاح نشود شاید در سنین بالاتر قادر به اصلاح ان نتواند بشود.
منابع
۱ـ اوصاف جوان و نوجوان و ارتباط با نوجوان ـ حسین ثنایی ـ مجله شمیمی یاس ـ ـ شهریور ۱۳۸۴
۲ ـ رابطه اجتماعی ـ سایت سالیمنیال ـ شاپ منیال
۳ ـ رابطه اجتماعی چیست ـ ویکی روان
۴ ـ تربیت جوان ـ طاهره نور حسن ـ ۲۲/۳/۱۳۹۸
۵ ـ اموزش رفتار با نوجوان ـ صدیقه ایلان داغی ـ انتشارات موسسه فرهنگی کتاب ـ ۱۳۹۲
۶ ـ کلاس تاریخ تحیلی اسلام ـ حجت السلام و المسلمین پناهیان ـ جلسه دهم ـ ۱۱/۱۰ / ۱۴۰۱
۷ ـ دیوان اشعار ـ سعدی ـ غزل شماره ۶۱۸
۸ ـ گام های اساسی در برقراری ارتباط موثر با اعضای خانوده ـ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
۹ ـ روانشناسی رشد جلد دوم ـ لورا برک ـ مترجم یحیی سید محمدی ـ نشر ارسباران ویراست ششم
۱۰ ـ ۸ راه برای برقراری ارتباط موثر با همکاران در محل کار ـ ملیحه عسگرزاده ـمجله کار بوم
۱۱ ـ نحوه برقراری ارتباط موثر در محل کار ـ سمیه شهریاری ـ سایت ایما ـ ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
۱۲ ـ روانشناسی بالینی ـ فیرس ـ مهرداد فیروزبخت ـ چاپ هشتم ویرایش جدید ـ نشر رشد
۱۳ ـ روانشناسی اجتماعی ـ دنیل س.ریچاردسون ـ مترجم زینب شاهدی ـ انتشارات هیرمند ۱۴۰۱
۱۴ _روانشناسی رشد جلد اول (از لقاح تا کودکی )ـ لورا برک ـ یحیی سید محمدی ـ ارسباران ویراست ششم
۱۵ـ روان درمانی اگزیستانسیال ـ اروین ویالوم ـ مترجم سپیده حبیب ـ چاپ نوزدهم ۱۴۰۱ ـ نشر نی
۱۶ ـ مهارت رفتاری والدین با فرزندان ـ سایت بلاغ ـ تاریخ انتشار ۳۰/۹/۱۳۹۸