او که از راست گویی، امانت داری و اخلاق پسندیده ی محمد(ص) در طی سفر تجاری اش به شام آگاه شده بود و آثار نبوت را در وجود او دیده بود، با تمایل خود و خواستگاری پیامبر(ص)، آن دو پیمان ازدواج بستند و در پی آن، خدیجه(س) تمام دارایی و غلامان خود را در اختیار حضرت قرار داد. حاصل این ازدواج، دو پسر و چهار دختر بود که آخرین دختر، حضرت فاطمه(س) بود.
خدیجه به دلیل اسلام خواهی، و مقاومت در این راه، حدود سه یا چهار سال همراه پیامبر(ص) و بنی هاشم، در شعب ابی طالب، در محاصره ی شدید اقتصادی قرار گرفت.
فشارهای بسیار سخت و گوناگون جسمی و روحی در شعب، آثار منفی سخت و کمرشکنی بر سالخوردگانی چون خدیجه و ابوطالب گذاشت. از این رو چیزی از پایان محاصره نگذشت که این دو بزرگوار با فاصله چند روز رحلت کردند، بلکه به شهادت رسیدند.تاریخ ارتحال این دو متفاوت نقل شده است؛ از جمله: ابوطالب دو ماه پس از محاصره، از دنیا رفت، و پس از سه روز خدیجه نیز رحلت کرد. مطابق نقل دیگر فاصله ی بین رحلت ابوطالب و خدیجه ۳۵ روز یا یک ماه، یا شش ماه بوده است.
در کتاب الغدیر نشان داده شده که ابوطالب در نیمه ی شوال سال دهم بعثت از دنیا رفت و ۳۵ روز بعد از رحلت او، حضرت خدیجه وفات یافت. نیز گفته شده که ابوطالب در آخر سال دهم بعثت رحلت نموده و سه روز بعد از او، خدیجه وفات کرد.
*از برترين زنان اهل بهشت
رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أَفضَلُ نِساءِ أَهلِ الجَنَّةِ أَربَعٌ: خَدِيجَةٌ بِنتُ خُوَيلِدٍ، وَفاطِمَةُ بِنتُ مُحَمَّدٍ، وَمَريَمُ بِنتُ عِمرانَ، وَآسِيَةُ بِنتُ مُزاحِمٍ امرَأَةُ فِرعَونَ.
برترين زنان اهل بهشت، چهار نفرند: خديجه دُخت خُوَيلِد و فاطمه دُخت محمّد و مريم دُخت عمران و آسيه دخت مُزاحم، همسر فرعون./ الخصال: ص ۲۰۶ ح ۲۲
*از نگاه امام علی علیه السلام
امام على(ع):صَلَّيتُ مَعَ رَسولِ اللّهِ(ص) كَذا وكَذا لا يُصَلّي مَعَهُ غَيري إلّا خَديجَةُ.
با پيامبر خدا، چنين و چنان نماز گزاردم و جز خديجه، كس ديگرى همراه من با او نماز نگزارد./ الاستيعاب: ج ۳ ص ۲۰۱ ح ۱۸۷۵.
*اولین زن مسلمان
مالك بن حُوَيرِث:كانَ أوَّلُ مَن أسلَمَ مِنَ الرِّجالِ عَلِيّا، ومِن النِّساءِ خَديجَةَ.
اوّلين كس از بين مردان كه اسلام آورد، على(ع) بود و از بين زنان، خديجه عليها السلام./ المعجم الكبير: ج ۱۹ ص ۲۹۱ ح ۶۴۸
*بشارت پیامبر به خدیجه
امام باقر(ع):دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَلى خَدِيجَةَ حِينَ ماتَ القاسِمُ ابنُها وَهِيَ تَبكِي، فَقالَ لَها: ما يُبكِيكِ؟ فَقالَت: دَرَّت دُرَيرَةٌ فَبَكَيتُ، فَقالَ: يا خَدِيجَةُ، أَما تَرضَيْنَ إِذا كانَ يَومُ القِيامَةِ أَن تَجِيئِي إِلى بابِ الجَنَّةِ وَهُو قائِمٌ، فَيَأخُذَ بِيَدِكِ فَيُدخِلَكِ الجَنَّةَ وَيُنزِلَكِ أَفضَلَها، وَذَلِكِ لِكُلِّ مُؤمِنٍ، إِنَّ اللَّهَ عز و جل أَحكَمُ وَأَكرَمُ أَن يَسلُبَ المُؤمِنَ ثَمَرَةَ فُؤادِهِ، ثُمَّ يُعَذِّبَهُ بَعدَها أَبَداً.
چون قاسم پسر خديجه از دنيا رفت، پيامبر خدا(ص) به نزد خديجه رفت و ديد او گريه مىكند. فرمود: «چرا گريه مىكنى؟». خديجه گفت: اشكم بى اختيار، جارى شد و گريهام گرفت. پيامبر(ص) فرمود: «اى خديجه! آيا حاضر نيستى كه چون روز قيامت شود، به درِ بهشت بيايى و او آن جا ايستاده باشد و دستت را بگيرد و تو را به بهشت بَرَد و تو را در بهترين مكان آن جاى دهد؟ اين، براى هر مؤمنى هست. خداى عز و جل، حكيمتر و كريمتر از آن است كه از مؤمن، ميوه دلش را بگيرد و سپس با اين حال، او را براى هميشه عذاب كند»./الكافي: ج ۳ ص ۲۱۸ ح ۲
*خانه بهشتی خدیجه
*از نگاه ابو هريره می گوید:أَتَى جِبرِيلُ النَّبِيَّ(ص)، فَقالَ: يا رَسُولَ اللَّهِ! هذِهِ خَدِيجَةُ قَد أَتَتكَ... وَبَشِّرها بِبَيتٍ فِي الجَنَّةِ مِن قَصَبٍ لا صَخَبَ فِيهِ وَلا نَصَبَ. جبرئيل، نزد پيامبر(ص) آمد و گفت: اى پيامبر خدا! خديجه دارد نزد تو مىآيد .... او را به خانهاى در بهشت كه از مرواريد، ساخته شده و در آن، سر و صدا و رنجى نيست، بشارت ده./ صحيح مسلم: ج ۴ ص ۱۸۸۷ ح ۷۱
ازنگاه عایشه:
كانَ رَسولُ اللّهِ إذا ذَكرَ خَديجَةَ لَم يَسأم مِن ثَناءٍ عَلَيها وَاستِغفارٍ لَها. پيامبر خدا هرگاه از خديجه عليها السلام ياد مىكرد، از تعريف و تمجيد او و طلب مغفرت براى وى، خسته نمىشد./ بحار الأنوار: ج ۱۶ ص ۱۲ ح ۱۲.