به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد همکاریها، حجت الاسلام حسین درودی، معاون اموراستانهای ستاد همکاریها، انتظارات معظم له را از جامعه قرانی کشور به ویژه دستگاه تعلیم و تربیت در قالب پاسخ هایی که نخبگان قرآنی از محفل انس با قرآن مقام معظم رهبری دریافت کردند را تدوین نموده که در ذیل می اید.
اگر بخواهیم جمهوری اسلامی ایران را صاحب احساس و حساس در مرز بندی با رقیبانش و هم چنین فاصله میان باید ها و واقعیت ها را بیش از پیش کاهش دهیم، بی شک باید اعتراف کرد که بدون اصلاح ساختار و سازه های برنامه خوانی و برنامه سازی درس قرآن در مدارس کشور، نه اینکه امکانش میسور نخواهد شد، بلکه تمدن سازی را با شکاف های عمیق مواجه می کند.
به فرمایش سکاندار انقلاب اسلامی این مهم با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه، با قدرت بیشتر می تواند در گام دوم طی شود که البته حضور چنین جوانانی با شرط سواد و فرهنگ قرآنی منطوی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش واقعه گرایانه خواهد بود، و این راهبرد مهم است که ماندگاری انقلاب و چگونگی آن را قوام می بخشد و دلها را پر از امید و انگیزه اقتدار محور می گرداند.
در نشست تحسین برانگیز و حکیمانه امام انقلاب اسلامی با نخبگان قرآنی کشور، به تحقیق و یقین راهکار 3-1 سند تحول برای هر فرهنگی به زیبایی تبیین می گردد، این راهکار به دو کلید واژه فرهنگ و سواد قرآنی اشاره دارد که عبارت است از" توسعه فرهنگ اقامه نماز و اهتمام به برپايی نماز جماعت در مدرسه و تقويت انس با قرآن در دانش آموزان و توسعه فرهنگ و سواد قرآني با اصلاح برنامه ها و توانمند سازي معلمان در راستاي تقويت مهارت روخواني و روان خواني در دوره ابتدايي، آشنايي با مفاهيم كليدي قرآن در دوره متوسطه اول و آموزش معارف قرآني در متوسطه دوم بر اساس منشور توسعه فرهنگ قرآنی" همچنانکه در عبارات این راهکار به بحث برنامه ایی درس قرآن کریم پرداخته است، تمامی برنامه سازان را به این موضوع توجه می دهد که برنامه ریزی قرآن باید سواد قرآنی را درهدف گذاری خود دیده باشد، به همین سبب از زمان تولد سند تحول تا به امروز بسیاری از مدیران و معلمان و مربیان در تفسیر سواد قرآنی نظرات متفاوتی را ارائه داده و می دهند که با تبیین مقام عظمای ولایت این کلید واژه برای همگان شفاف گردیده و فهم مشترکی را به ثمر نشاند.
با توجه به اینکه یک متربی در یک بازه 12 ساله در آموزشگاه بصورت میانگین 400 ساعت در زنگ قرآن حضور به هم می رساند، و این عمری که از یک جوان برای آشنایی قرآن توسط آموزش و پرورش هزینه می گردد انتظار می رود که شناخت خالق و مخلوق در سطح سبک پردازی برای یک زندگی تمام ساحتی و ارتباط سالم میان دنیا و آخرت برای ایشان در 3 سطح بینش و دانش و منش جلوه گر باشد، و حال آنکه با تأسفی بی شمار نه اینکه برای دانش آموزان شناختی حاصل نمی گردد بلکه در برخی موارد شبهاتی پیچ در پیچ از برای آنان پدید آمده که زندگی آنان را تک ساحتی نموده وآنها را به انکار جهان آخرت اجبار می کند، با توجه به اندیشه ورزی مقام عظمای ولایت و راهبری معظم له پاسخ سوالاتی که نیاز است برای اهل قرآن و فرقان حاصل گردد در ادامه بهمی آید.
سوال اول: آیا فعالیت های قرآنی در دست اقدام آموزش و پرورش با همکاری های سایر دستگاهها برای رسیدن به چشم انداز گام دوم انقلاب کفایت می کند.؟
یک نکتهی دیگر را هم من یادداشت کردهام که عرض بکنم. در زمینهی فعّالیّتهای قرآنی، خب کارهای خیلی خوبی شده؛ لکن اینها کافی نیست؛ ما به تلاشهای بیشتری احتیاج داریم. جوان های ما باید وارد عرصهی قرآنخوانی، بخصوص حفظ قرآن بشوند که ما خب حافظ [قرآن] زیاد لازم داریم؛ من چند سال پیش هم عرض کردم؛ تلاش هایی هم شده منتها هنوز تا آنجا خیلی فاصله داریم. اگر بخواهید آن ده میلیون را تأمین بکنید، راهش این است که نوجوانهای ما وارد وادی قرآن بشوند؛ نوجوان که وارد شد حفظ آسان میشود؛ راهش هم این است که در مساجد این کار اتّفاق بیفتد؛ هر مسجدی یک پایگاه قرآنی بشود؛ مساجد این محل با همدیگر ارتباط داشته باشند، همکاری داشته باشند؛ اساتیدشان اینها را به هم آشنا کنند؛ اینها بروند پیش آنها.
سوال دوم: مساجد چگونه می توانند تدریس قرآن در مدارس را در سطح مطالبات گام دوم حمایت کنند.؟
یکی از پیشنهادهایی که به ما شد و کار درستی است و من مطرح میکنم و شماها هر کدام که میتوانید انجام بدهید، این است که مساجد یک محل ــ حالا مثلاً در تهران، مساجد فلان بخش از تهران که سه تا، چهار تا، پنج تا مسجد است ــ هر کدام از اینها یک پایگاه قرآنی باشند و با هم ارتباط داشته باشند.
سوال سوم: برای مشوق تمام ساحتی سواد قرآنی دانش آموزان چه کارهایی باید انجام پذیرد.؟
اینها بروند به مهمانی آنها، آنها بیایند به جلسهی اینها؛ با هم مسابقه بدهند؛ این غیر از این مسابقات رایجی است که اوقاف و دیگران راه میاندازند؛ یک چنین کارهایی انجام بگیرد؛ این بهترین مشوّق است برای اینکه جوانها و نوجوانها وارد وادی قرآنخوانی بشوند؛ ما به این احتیاج داریم.
سوال چهارم:آیا تدریس قرآن در مدارس در راستای طلوع خورشید عظمای ولایت است.؟
یک مهندسی دیگری هم وجود دارد و آن، کیفیّت تلاوتی است که بتواند واقعه را مجسّم کند در مقابل مستمع؛ یعنی جوری بخواند که شما که دارید میشنوید، کأنّه دارید میبینید واقعه را؛ که در این قضیّه استاد مسلّم انصافاً شیخ مصطفیٰ اسماعیل است، که فوقالعاده است در این جهت. در آن آیات شریفهی سورهی قصص که «وَجَدَ مِن دونِهِمُ امرَاَتَینِ تَذودانِ قالَ ما خَطبُکُما قالَتا لا نَسقیحَتَّی یُصدِرَ الرِّعآءُ وَ اَبونا شَیخٌ کَـبیرٌ * فَسَقَی لَهُما ثُمَّ تَوَلَّی اِلَی الظِّلِّ فَقالَ رَبِّ اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَىَّ مِن خَیرٍ فَقیرٌ * فَجآءَتهُ اِحداهُما تَمشی عَلَی استِحیـآء»، اینها را جوری میخوانَد که شما کأنّه میبینید که این دختر دارد میآید و خجالت میکشد، که این خجالت ناشی از یک احساساتی است؛ رفتهاند پیش پدرشان، صحبت این جوان را کردهاند و گفته خیلی خب، بروید دنبالش بگویید بیاید. «فَجآءَتهُ اِحداهُما تَمشی عَلَی استِحیـآء» را چند بار تکرار میکند
سوال پنجم: اساتید درس قرآن در مدارس از چه ویزگی باید برخودار باشند.؟
یکی هم کیفیّت القاء است؛ کیفیّت القاء هم خیلی مهم است. بنده حالا یک نمونه را عرض بکنم: تلاوت سورهی مبارکهی فاطر عبدالفتّاح شعشاعی ــ که واقعاً یک تلاوتگر فوقالعاده است ــ [وقتی] میرسد به این آیهی شریفه: یا اَیُّهَا النّاسُ اَنتُمُ الفُقَرآءُ اِلَی اللّه. میدانید که مستمعهای عرب دنبال این هستند که نَفَس بلند به کار برود. وقتی قاری با نَفَس طولانی تلاوت میکند خوششان میآید و تشویق میکنند و اللّهاللّه میگویند، و نَفَس کوتاه را خیلی دوست نمیدارند. عبدالفتّاح نَفَسش کوتاه است امّا این «یا اَیُّهَا النّاسُ اَنتُمُ الفُقَرآءُ اِلَی اللّه» را با یک لحنی میخوانَد که این مجلس زیر و رو میشود! به نظر من بشنوید این تلاوت را؛ مجلس را زیر و رو میکند؛ از بس با لحن مناسبی این را میخوانَد. این لحن متناسب را در نظر داشته باشید.
سوال ششم: آیا مسابقات قرآن در آموزش و پرورش در جهت ایمان مورد نیاز تمدن سازی به مسیر خود ادامه می دهد.؟
با این شکل بایستی به آن نگاه کنید. باید جوری باشد که «وَ اِذا تُلِیَت عَلَیهِم آیاتُهُ زادَتهُم ایمانا» وقتی شما قرآن میخوانید باید ایمان من افزایش پیدا کند؛ ایمان مستمعتان بایستی افزایش پیدا کند. یک مقداری از این به عهدهی شما است که شما باید این کار را انجام بدهید، تا حدود زیادی بر عهدهی قاری است.
سوال هفتم: آیا در برنامه درسی آموزش و پرورش تدریس قرآن به عنوان هنر مقدس دیده می شود.؟
باید در خدمت ذکر و در خدمت دعوت باشد. قرآن ذکر است دیگر؛ تلاوت شما باید در خدمت ذکر باشد؛ باید جوری تلاوت کنید که منِ مستمع، متذکّر بشوم، و به یاد خدا، به یاد قیامت، به یاد عوالم بالا بیفتم؛ بیشتر از آنکه انسان متذکّر است، باید از تلاوت شما متذکّر بشود؛ شما در تلاوتتان این را در نظر قرار بدهید، این را بخواهید. مراقب باشیم که چیزهای حاشیهای، بعضی از خودنماییها ــ که ماها خب انسانیم، ضعیفیم، در کارهایمان یک بخشی، یک خودنماییهایی هست، حالا بنده آن مقدار کمش را نمیخواهم خیلی متّه روی خشخاش بگذارم ــ غلبه نکند؛ آن حالت خودنمایی بر آن حالت تذکّر و مُذَکِّریّت و دعوت الیاللّه غلبه نکند در این تلاوتی که شما انجام میدهید. نباید فقط به عنوان یک هنر به این نگاه کنید؛ بعضی از خوانندههای قرآن غیر ایرانی را که انسان نگاه میکند، به این [کار] فقط به صورت یک هنر نگاه میکنند؛ نه، این فقط یک هنر نیست؛ این، وسیلهی دعوت الیاللّه است
نکتهی دوّم این است که تلاوت در جمع یک هنر است، یک هنر مقدّس است. این هنر که در شمار برترین هنرهای قدسی است و جزو برترین هنرهای مقدّس است،
سوال هشتم: آیا آموزش و پرورش قادر است سهم بیشتری در تربیت قاریان برجسته کشور و جهان داشته باشد.؟
امّا آنچه الان هست انصافاً افتخارآفرین است؛ یعنی آنچه ما امروز در اختیار داریم، بحمداللّه این تعداد و این کیفیّت را، ما در جایی غیر از همان جایی که اسم آوردم سراغ نداریم که به این اندازه وجود داشته باشد. حتّی خیلی از قرّاء فعلی ما بهتر هستند از بعضی از آن کسانی که دعوت کردهایم آوردهایم اینجا، پول هم به آنها دادهایم، قرآنشان را هم گوش کردهایم، هزار نفر هم بیخودی «اللّهاللّه» داد کشیدند پای خواندنشان که هیچ لزومی هم نداشته! گاهی بد هم میخوانَد، امّا جمعیّت میگویند «اللّه»؛ او میفهمد که این جمعیّت نمیفهمند خوب و بدِ تلاوت را، لذا سعی هم نمیکند دیگر خوب بخواند. این را بنده دیدهام؛ بعضی از قرّاء در مصر که خواندهاند خوب خواندهاند، اینجا که آمدند خواندند، نه، خواندنشان تعریفی ندارد! این مهم است؛ حالا شماها که با مستمعین طرفید، این تذکّرات را باید به آنها بدهید، اگر چه حالا مدّتی هم هست که مهمانِ آن جوری نداریم. الحمدللّه قرّاء ما قرّاء خوبی هستند.
سوال نهم: آیا سبک و ساختار موجود درس قرآن درآموزش و پرورش پاسخگوی مطالبات گام دوم انقلاب می تواند باشد.؟
اوّلاً بحمداللّه کشور ما از لحاظ قرّاء خوشخوان یکی از کشورهای برجسته و نمونه است. یعنی در دنیای اسلام شاید مثلاً [بجز] کشور مصر که حالا یک امتیازی در این زمینه دارد، من فکر نمیکنم بقیّهی کشورها این تعداد قاری برجسته و خوشخوان و درستخوان در کشورها وجود داشته باشد که بحمداللّه در کشور ما هست. [این] به برکت جمهوری اسلامی است. ما کجا بودیم، به کجا رسیدیم! اوایل انقلاب، همّت ما و اهتمام ما این بود که قاری ما بداند کجا باید بخواند، کجا وصل کند، کجا وقف کند، کجا بِایستد؛ یعنی در این حد [بودند]، آن هم قرّاء معدودی که بودند. امروز بحمداللّه انسان نگاه که میکند، قرّاء متعدّد و کثیری [را میبیند]. بنده با رادیوتلاوت مأنوسم الحمدللّه، غالباً گوش میکنم آن وقتی که فراغت داشته باشم؛ به قدری تلاوتهای خوب در این رادیو و گاهی در تلویزیون ــ که کمتر توفیق پیدا میکنم [ببینم] ــ وجود دارد که انسان واقعاً خدا را شکر میکند؛ من خیلی اوقات وقتی میشنوم تلاوت را، خدا را شکر میکنم.
سوال دهم: در کدام بخش برنامه ریزی درس قرآن دانش آموزان باید تجدید نظر گردد.؟
امروز خیلی از این قرّاء ما از بسیاری [از قاریان بالاترند]. حالا نمیگویم «همه»؛ شماها هنوز نرسیدهاید به آن برجستههایی که هستند. باید کار کنید؛ این هم یکی از نکات است که حالا این را در پرانتز عرض بکنم: شما که خوب میخوانید و درست میخوانید و مستمع را به هیجان میآورید، فکر نکنید کار تمام شد؛ هر وقتی که در هر جایی آدم فکر کرد دیگر به آخر خط رسیده، دیگر بالاتر از این چیزی نیست، همان جا نقطهی سقوط انسان است؛ بنده به شعرا هم همین را میگویم، به نویسندگان هم همین را میگویم، به طلّاب هم همین را میگویم. باید پیش بروید؛ باید باز هم جلو بروید، پیش بروید و تکمیل کنید و جا برای تکمیل هنوز هست؛ این جور نیست که خیال کنید حالا همه چیز تمام شده.