ستاد همکاریها / در ميان مردان جهان، هيچ کس به پايه شرافت و کرامت خانوادگى امام حسين(ع) و برادرش امام حسن(ع) نمى رسد که جدّشان خاتم انبيا و پدرشان سَرور اوصيا و مادرشان فاطمه زهرا، سَرور زنان جهان، باشد. بدين سان، اين دو گوهر بى بديل آفرينش، از تلاقى دو اقيانوس علم و حکمت علوى و فاطمى پديد آمدند
منابع حديثى و تاريخى، سال ولادت امام حسين(ع) را مختلف گزارش کرده اند: سال سوم، چهارم، ششم و هفتم هجرت. بر همين پايه، مدّت عمر ايشان نيز مورد اختلاف خواهد بود؛ ليکن بنا بر اکثر منابع و مشهورترين روايات، سال ولادت امام حسين(ع) سال چهارم هجرى است و عمر ايشان در وقت شهادت، پنجاه و هفت سال بوده است.
تاريخ، ماه ولادت امام حسين(ع) نیز مختلف گزارش شده است ،سوم ماه شعبان، پنجم ماه شعبان، آخر ماه ربيع اوّل، سيزدهم ماه رمضان، پنجم ماه جمادى اوّل و پانزدهم ماه جمادى ثانى.علّامه مجلسى، سوم ماه شعبان را مشهورتر مى داند؛ ليکن تتبّع در منابع تاريخى و حديثى، نشان مى دهد که پنجم ماه شعبان، از شهرت بيشترى برخوردار است./ دانشنامه امام حسین(ع)، ج ۱
ولادت امام حسين عليه السلام
پيامبر صلي الله عليه وآله :أحَبَّ اللَّهُ مَن اَحَبَّ حُسَيناً هر كه حسين را دوست بدارد ، خداوند دوستدار او است/ بحار الأنوار ، ج ۴۳ ، ص ۲۶۱ .
*مژده به دوست داران حسین علیه السلام
حذيفة بن يمان :پيامبرصلي الله عليه وآله را ديدم كه دست حسين بن علي عليه السلام را گرفته بود و ميگفت : يا أيُّهَا النّاسُ هذا الحُسَينُ بنُ عَلِي فَاعِرفُوهُ فَوَ الَّذي نَفسِي بِيَدِهِ إِنَّهُ لَفي الجَنَّةِ و مُحِبِّهِ فِي الجَنَّةِ و مُحِبِّي مُحِبِّيهِ في الجَنَّةِ
اي مردم! اين حسين ، فرزند علي است . او را بشناسيد . سوگند به آن كه جانم در دست اوست ، او و دوستدارانش و دوستداران دوستدارانش در بهشتاند/ الأمالي ، صدوق ، ص ۳۵۵ .
* پدر امامان امت
سلمان فارسي می گوید:حسين بن علي عليه السلام روي زانوي پيامبرصلي الله عليه وآله نشسته بود و پيامبر او را ميبوسيد و ميگفت: أنتَ الإمامُ ابنُ الإمامِ أبُو الأئمَةِ ، تِسعَةٌ مِن صُلبِكَ و تاسِعُهُم قائمُهُم. تو امام ، فرزند امام و پدر امامان هستي كه نُه تن از ايشان از نسل تو هستند و نهمين آنان قيام كننده آنها است/ مناقب آل أبي طالب ، ج ۲ ، ص ۱۹۵ .
*در محضر امام حسين عليه السلام :
مَن عَبَدَ اللَّهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللَّهُ فَوقَ أمانِيِّهِ و كِفايَتِهِ . هر كه خدا را ، آن گونه كه سزاوار او است ، بندگي كند ، خداوند بيش از آرزوها و كفايتش به او عطا كند/ بحار الأنوار ، ج ۷۱ ، ص ۱۸۳ .
*مواظب ارزش خود باش
لاتَقولُوا بِألسِنَتِكُم ما يَنقُصُ عَن قَدرِ كُم. چيزي را بر زبان نياوريد كه از ارزش شما بكاهد/ جلاءالعيون ، ج ۲ ، ص ۲۰۵ .
*این خصلت را قدر بدانید!
إنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَيكُم مِن نِعَمِ اللَّهِ عَلَيكُم فَلاتَمَلُّوا النِّعَمَ. نياز مردم به شما از نعمت هاي خدا بر شما است ؛ از اين نعمت افسرده و بيزار نباشيد/ بحار الأنوار ، ج ۷۴ ، ص ۲۰۵ .
*خویشاوندی را پاس بدار
مَن سَرَّهُ أن يُنسَأَ في أَجَلِهِ و يُزادَ في رِزقِهِ فَليَصِلْ رَحِمَهُ. هر كه خوش دارد مرگش به تأخير افتد و روزياش افزون شود . با خويشانش پيوند برقرار كند. / بحار الأنوار ، ج ۷۴ ، ص ۹۱ .
*جدل با بيفكران ممنوع
مِن عَلاماتِ أسبابِ الجَهلِ المُماراةُ لِغَيرِ أهلِ الفِكرِاز نشانههاي ناداني ، جدل با بيفكران است/ تحف العقول ، ص ۲۴۸ .
*خشنودي مردم با هرقیمتی ممنوع
مَن طَلَبَ رِضَي النّاسِ بِسَخَطِ اللَّهِ وَكَلَهُ اللَّهُ إلَي النّاسِ
هركه با خشم خدا ، خواهان خشنودي مردم باشد ، خداوند او را به مردم واميگذارد/ الأمالي ، صدوق ، ص ۲۶۸ .
*کلید درماندگی
مَن أحجَمَ عَنِ الرَّأي و عَيِيَت بِهِ الحِيَلُ ، كانَ الرِّفقُ مِفتاحُهُ
هر كه از اظهار نظر درماند و راه چاره درماندهاش كند ، نرمي و مدارا كليد او باشد/ ميزان الحكمه ، ح ۶۸۶۹ .