به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد همکاریها، روز هفدهم ربیع الاول، روز ولادت با سعادت رسول خدا حضرت محمّد بن عبداللّه (صلی الله علیه وآله) است و معروف آن است که ولادتش در مکّه معظّمه، واقع شده است، و زمان ولادتش هنگام طلوع فجر، روز جمعه، سنه عامالفیل بوده است (عامالفیل سالی است که ابرهه با لشکرش که بر فیل سوار بودند به قصد تخریب کعبه آمد، ولی همگی نابود شدند). همچنین در چنین روزی در سال ۸۳ هجری قمری، ولادت امام صادق (علیه السلام) واقع شده است و از این جهت نیز بر اهمّیّت این روز افزوده شده است. گرچه آغازماه ربیع الأوّل آمیخته با خاطره غمانگیز و اندوهبار شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) است، ولی از آنجا که میلاد مبارک حضرت ختمی مرتبت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) مطابق روایت معروف، در هفدهم این ماه و طبق روایت غیر معروف، در دوازدهم آن واقع شده و میلاد حضرت صادق (علیه السلام) نیز در هفدهم این ماه است.
آنچه در ذیل به آن اشاره می کنیم، نمونه ای است از آنچه حضرت رسول اکرم(ص) خود نیز عمل می کردند؛
سلام بر پیامبری که:
روزی شتری را دید که زانوهایش بسته شده و هنوز بار سنگینی برروی آن است . گفت به صاحب شتر بگویید خود را برای مواخذه خداوند در روز قیامت آماده کند
کافری را که در جنگ اسیر شده بود، آزاد کرد زیرا اعتقاد داشت که او مرد خوش اخلاقی است که همواره با عفت و مهربانی رفتار می کند.
مردی بادیه نشین در زمانی که او در مدینه هم پیامبر و هم حاکم بود، به سراغش آمد و یقه او را گرفت که باید خرماهایی که از من قرض گرفته بودی، برگردانی. اصحاب عصبانی شدند و خواستند با آن مرد برخورد کنند.
پیامبر برآشفته شد و گفت شماها باید طرف صاحب حق را بگیرید. من برای همین مبعوث شده ام تا هرکسی بتواند حق خود را از #حاکم بدون لرزش صدا بگیرد...
گفت اگر در حال کاشتن نهالی بودید و علائم روز قیامت فرا رسید، به کار خود ادامه دهید و نهال را بکارید.
گروهی از اصحاب خود را برای تبلیغ اسلام به منطقه ای دیگر فرستاد. قبل از سفر از او پرسیدند تا چگونه این کار را انجام دهند. گفت تعلیمشان دهید و آسان بگیرید. سه بار از او این را پرسیدند و هر بار جواب همین بود.
بارها گفت که بر مردم آسان بگیرید زیرا مبعوث نشده ام تا آن ها را به زحمت بیاندازم.
گفت مبادا قبل از ذبح گوسفند، در جلوی چشمان گوسفند چاقو را تیز کنید. بدانید که حیوان هم می فهمد ،حق ندارید در دل حیوان غصه بیاندازید.
گفت زنی به بهشت رفت و تنها کار خوبش این بود که به گربه ای غذا می داد
روزی مردی را دید که ژولیده است. گفت آیا در خانه ات روغن نبود تا با آن موهای خود را مرتب کنی؟
گفت اسراف همیشه حرام است مگر برای خرید و استفاده از عطر. خودش همیشه عطر گل بنفشه می زد و در سفر هم همواره آن را با خود می برد.
می گفت ریش های خود را کوتاه نگه دارید زیرا به تمرکز و حافظه تان می افزاید.
در زمانی که قدری با کفار صلح شده بود. به قصد خریدن زمینی در منطقه خوش آب و هوای طائف، عازم انجا شد. چند روز بعد برگشت و گفت که قبلا همه زمین ها را مردم خریده اند... نخواست بعنوان حاکم به زور چیزی را تصاحب کند.
در زمانی که دختران سنگسار می شدند،دختران خود را برروی زانو می نشاند و در جلوی دیگران آن ها می بوسید تا محبت را بیاموزند. از او پرسیدند فرزند پسر بهتر است یا دختر؟ گفت هر دو خوبند اما دختر ریحانه است، برگ گل است.
وقتی پسرش ابراهیم در سن خردسالی فوت کرد، بسیار گریست. گفتند چرا اینقدر بی تابی می کنی؟ گفت گریه از رحم است. کسی که رحم ندارد، خدا هم به او رحم نمی کند...
هنگام دفن پسرش ابراهیم، کسوف شد. همه مردم این را بدلیل مصیبتی دانستند که به پیامبر وارد شده، حتی کفار هم کم کم داشتند ایمان می آوردند اما او از این موقعیت استفاده نکرد.
به بالای منبر رفت و گفت: خورشید نه برای من و نه برای هیچ کس دیگر نمی گیرد و نخواهد گرفت. خورشید گرفتگی نشانه قدرت خداوند است.
روزی در حال عبور از حاشیه شهر به گروهی یهودی برخورد که در حال ساز زدن و خواندن بودند، او را به بزم خود دعوت کردند و او پذیرفت. شخصی از اصحاب او را دید و به یهودیان حمله کرد که چرا با این کار به پیامبر خدا اهانت می کنید. پیامبر بر آشفت و به صحابی گفت که آن ها قصد محبت داشته اند و باید از آن ها عذر بخواهد.
گل را می بویید و می گفت که این بوی بهشت است و باید به گل ها و درخت ها احترام بگذارید.
به او گفتند این که در قرآن آمده است که مسیحیان و یهودیان، کشیشان و احبار (علمای دین یهود) را به جای خدا می پرستند، به چه معنا است؟ گفت همین که حرف های علمای دین خود را به عنوان حرف خدا می پذیرند و تحقیق نمی کنند، یعنی پرستش. به اصحاب گفت که هر چه بر سر یهود و مسیحیت آمده، بر سر امت من هم خواهد آمد و زمانی می رسد که آن ها نیز، #علمای_دینشان را بجای خدا بپرستند...
او پیام آور اسلام بود
#رَحمَةََ_لِلعَالَمین ، رحمتی برای هر دو جهان
مهم نیست که امروز پیروانش به نام او و مکتب او با نشان دادن چنگ و دندان و اسلحه بر مردمان سخت می گیرند
مهم آن است که او چنین نبود.