به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد همکاریها، استاد حسین انصاریان مفسّر، محقق و پژوهشگر علوم و معارف قرآن کریم در یکی از سخنرانی های خود در مهدیه اعظم سمنان با تکریم از مقام معلم و آموزش و پرورش اظهارکرد: هیچ نهادی در هیچ کشوری مسئولیتش از کوه سنگینتر مثل آموزش و پرورش نیست! در آمار میگویند: امسال هفده میلیون کلاس اولی تا دانشگاهی ایران دارد، هفده میلیون همه امانت الله دست معلمها و دبیرها و اساتید است، تا ببیند این معلمها و اساتید با این امانتهای الهی چه میکنند؟! با کلنگ بدفکری و با کلنگ فرهنگهای غربی ساختمان این امانتها را ویران میکنند؟! یا نه انسانسازی میکنند؟
قرآن میگوید: اگر یک نفر را، یک معلم بیدین و گمراه کند، گناهش برابر بیدین کردن و نابود کردن تمام انسانهایی است که من آفریدم! اینقدر سنگین و سخت است! فرقی نمیکند معلم کلاس ابتدایی، دبیرستان، دانشکده و دانشگاه، با ما هم فرقی نمیکند، ما هم یک معلم هستیم، اگر بیاییم روی منبر عقل مردم را منحرف کنیم، دین مردم را بکشیم، مطالبی بگوییم که دینی نیست و تطبیق با قرآن و روایات نمیکند و مردم به گمراهی کشیده شوند، ما هم همان گناه را داریم.
زکریا معلم مریم مقدس
معلمِ مریم(س) زکریا بود، مادرش «امرأه عمران» بود، پدرش عمران بود، خودش یک فرزند به تمام معنا و شایسته! این معلم چه کار کرد در تربیت این محصل؟ «كَفَّلَهٰا زَكَرِيّٰا» ﴿آلعمران، 37﴾ .
رفتار امام حسین(ع) با معلم فرزندش
امام حسین(ع) یک بچه داشت به سن مدرسه رسید، نه وجود مبارک زین العابدین، یکی از بچهها، حضرت او را مدرسه برد. روز، اول ظهر که آمد خانه ابی عبدالله(ع) بچه را بغل گرفت و گفت: بابا امروز در مدرسه چه چیزی به تو یاد دادند؟ گفت: بابا همهی آن چیزی که یادم دادند بخوانم؟ فرمود: بله عزیز دلم بخوان {بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین} تا {والضالین} امام دیدند این معلم الوهیت خدا، رحمانیت خدا، رحیمیت خدا، پروردگاری خدا، قیامت خدا، عبادت خدا و صراط مستقیم خدا را همین روز اول یاد این بچه داده است! به یکی فرمود: برو معلمش را خانه بیاور. دوید رفت به معلم گفت: ابی عبدالله(ع) شما را میخواهد. آمد و امام حواله نوشت و گفت: میروی بازار، هزار متر پارچهی حولهی یمن را برایت نوشتم، هزار دینار طلا هم همانجا داخل خانه به او داد و گفت: دهانت را باز کن، دهان این معلم را هم پر از اشیاء قیمتی کرد، حالا عقیق بود، فیروزه بود، نقره و طلا بود، بعد فرمود: برو.
ایرادگیرها ایراد گرفتند گفتند: آقا چه خبر است به یک معلم اینقدر محبت کردید؟ امام فرمود: این {ما قدمه یقع ما قدمه لما قد اعطا}؟؟؟؟ این چیزی که من به این معلم دادم کجا به آن ارزشی که معلم به بچهی من داده میرسد؟ چه کار کردم من؟ یعنی امام حسین(ع) میگوید: به معلمها برسید، اینها حیات میدهند، به نسل برسید.