اولویتها تصمیمسازند. انتخابها درگرو اولویتهاست که معنا مییابد. در زندگی اصولاً «دعوا سر اولویت است» ضربالمثل اهالی سال 61 هجری است. ضربالمثلی که هیچوقت کهنه نمیشود. زبان دل آنها که رسیدند و آنها که نرسیدند... از «آنها که نخواستند با حضرتش باشند»، «آنها که خواستند با حضرتش باشند، ولی نشد» تا «آنها که با او همقدم شدند و به سعادت رسیدند».
*کدام اولویت مهمتر است؟
داستان غریبش از غدیر شروع شد. پیغمبر فرمود: من اولی بر شما نیستم؟ (أَیهَا النَّاسُ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَوْلَای وَ أَنَا مَوْلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ أَنَا أَوْلَى بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ قَالُوا بَلَى یا رسولالله)
جان سؤال این بود: «اولویت» با شماست یا من؟ و همه گفتند: شما، یا رسولالله!
آنگاه فرمود: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا وَلِی اللَّهِ عَلِیبنأَبِی طَالِبٍ مَوْلَاه.
هرکس این اولویت را فهمیده، (أَ لَسْتُ أَوْلَى بِكُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ قَالُوا بَلَى یا رسولالله) پسازاین، همین فرمول را برای علی به کار ببرد. پسازاین علی بر شما همین ولایت و اولویت را دارد.
آنها که این اولویت را شناختند، به درک غدیر نائل شدند و آنها که غدیر را فهمیدند، کربلایی شدند. فهم غدیر پیشنیاز لازم فهم کربلاست.
و چقدر دین ما دین پررمز و رازی است؛ در زیارات این نشانه را گذاشتهاند که ره گم نشود: پشت به قبله و رو به امام بایست! پشت به قبله و رو به امام بودن در آداب زیارت جایگاهی دارد و سرشار از اشارت است، یادآور این جلوه از تاریخ: اول حسین، آخر حج! وقتی حسین به سمت کربلا حرکت آغاز میکند، همهچیز از اولویت خارج میشود، حتی طواف حج واجب! دیگر مکه و مدینه ماندن اولویت خود را از دست میدهد و حتی تفسیر گفتن بهانهای بیش نمیشود برای رفع تکلیف! و اگر بگوییم این واجبات در برابر تصمیم ولی خدا از استحباب هم بیرنگتر میشود، درست گفتهایم.
شرط کربلایی شدن، ناتمام گذاشتن حج و انتخاب حسین علیهالسلام، و چه تصویر غریبی: پشت کردن به یک اولویت! برای رسیدن به امامی که امروز او اولویتش با همه فرق دارد...
شاید این تصویر، فهم اولویت و معیارهایش را بهتر تبیین کند.
کسانی که با خود گفتند اول حج بگذاریم، بعد به حسین میرسیم...نرسیدند!
تاریخ میخواست به همه درس اهمیت اولویتدهی یاد بدهد.
جایی که اولویت، «حسین» است، هیچ تأخیری جایز نیست. باید اولویتها را همراه امام انتخاب کرد، نه زودتر نه دیرتر. «... و المتأخر عنهم زاهق...»
و چقدر سخت میشود تشخیص این اولویت؛ خیلیها اشتباه کردند...آری همیشه «دعوا سر اولویت است» و اولویت را باید از ولیّ جامعه شنید...
*کربلا را دوباره باید خواند...
معمای تاریخی «قلوبهم معک و سیوفهم علیک» را باید کشف کرد. چگونه دل با امام باشد و شمشیرها بر امام؟! راز «هل من ناصر...» امام را باید فهمید، راز تنهایی و غربت در عرصههای مهم را باید شناخت و کربلا بهترین مکان است برای جواب گرفتن مسائل امروز. کربلا را دوباره باید خواند...
نوشته؛حجتالاسلام سیّد علیاصغر علوی، پژوهشگر و مؤلف در حوزه عاشورا