پایگاه اطلاع رسانی ستاد همکاریها گوشه ای ازاهمیت و فضیلت عرفه را در کلام رسول مهربانی ها و فرزندان معصومش منتشر می کند
*هرگام یک حج
الكافى به نقل از بشيردَهّان:به امام صادق عليه السلام گفتم:گاه ،حج از من فوت مى شود،امّا عرفه را نزد قبر حسين عليه السلام به سر مى برم فرمود:«كار خوبى مى كنى،اى بشير!هر مؤمنى كه در روزى كه عيد نيست، نزد قبر حسين عليه السلام بيايد و به حقّ او آگاه باشد،خداوند، بيست حج و بيست عمره نيكو و پذيرفته،و بيست حج و عمره همراه پيامبرِ مُرسَل يا پيشواى عادل،برايش مى نويسد، وهر كس در روز عيد به زيارتش بيايد،خداوند ، يكصد حج و يكصد عمره و يكصد جهاد همراه پيامبرِ مُرسَل يا پيشواى عادل ، برايش مى نويسد» .
گفتم:چگونه جاى موقف (عرفات) را براى من مى گيرد ؟
امام عليه السلام با نگاهى خشم آلود،به من نگريست و سپس به من فرمود:«اى بشير!هنگامى كه مؤمن،روزعرفه به سوى قبر حسين عليه السلام مى آيد و با آب فرات ، غسل مى كند و سپس به او رو مى كند،خداوند،براى هر گامش،يك حج با اعمالش را مى نويسد» و جز اين نمى دانم كه فرمود : «و يك جهاد [ برايش مى نويسد]» ./ الكافي : ج ۴ ص ۵۸۰ ح
* نیک بخت وبد بخت حقیقی
الأمالى،مفيد به نقل از سلمان فارسى: درروزعرفه،پيامبر خدا بيرون آمد و فرمود:«اى مردم! به درستى كه خداوند در اين روز به شما مباهات كرد و همه شما را آمرزيد ، بويژه على را» . و آن گاه فرمود:«اى على! نزد من بيا» .
على عليه السلام نزد ايشان رفت.پيامبرصلى الله عليه و آله دست على عليه السلام را گرفت و فرمود:«همانا نيك بخت حقيقى،كسى است كه پس ازمن،از تو فرمان ببرد و پيروى ات كند و همانا بدبخت حقيقى،كسى است كه پس از من نافرمانى ات كند و عَلَم دشمنى با تو برافرازد ./ الأمالي للمفيد : ص ۱۶۱ ح ۳
*امام حسین علیهالسلام در دعای عرفه:
إلهي! أنَا الفَقيرُ في غِنايَ ، فَكَيفَ لا أكونُ فَقيرا في فَقري ؟ ... إلهي! ما أقرَبَكَ مِنّي وأبعَدَني عَنكَ ! وما أرأَفَكَ بي ، فَمَا الَّذي يَحجُبُني عَنكَ ؟
خدايا! من در حال بینيازی نيازمندم ؛ پس چگونه در حال فقر نيازمند [تو ]نباشم؟ خداى من ! چه قدر تو به من نزديكى و در مقابل ، چه قدر من از تو دورم؟ و چه قدر به من مهربانى و با اين همه ، چه چيزى مرا از تو دور نگاه مى دارد؟/دعای عرفه
*اشک های سیل آسای امام حسین
البلد الأمين ـ به نقل از بشر و بشير،در ياد كرد دعاى امام حسين عليه السلام در روز عرفه:آنگاه ،امام عليه السلام صدايش را بلند كرد و نگاهش را به آسمان دوخت و در حالى كه از چشمانش چون مَشك ، اشك مى ريخت ، با بلندترين صدايش فرياد زد:«اى شنواترينِ شنوندگان! ...». سپس، ديگران،هم صدا با او بانگ گريه سر دادند . خورشيد كه غروب كرد ، امام عليه السلام كوچيد و همراه با او مردم نيز كوچيدند./ البلد الأمين : ص ۲۵۸
*دعای مستجاب امام صادق علیه السلام درروزعرفه
دلائل الإمامة به نقل از على بن محمّد (درباره عبد الحميد) می گوید:عبد الحميد،دوستِ محمد بن عبد اللّه بن على بن الحسين عليه السلام بود.ابو جعفر [منصور] او را بازداشت و مدّتى در سياه چال،زندانى كرد.محمّد به حج رفت و در روز عرفه،امام صادق عليه السلام را در موقف ديد.امام عليه السلام به او فرمود:«اى محمّد! از دوستت عبد الحميد چه خبر؟».گفت:مدّتى است كه ابو جعفر،او را در سياه چال،زندانى كرده است.
امام صادق عليه السلام دستش را به طرف آسمان برد و لَختى دعا كرد و سپس،رو به من نمود و فرمود:«اى محمّد! به خدا سوگند كه دوستت آزاد شد»ازعبد الحميد پرسيدم؛ چه وقت ابو جعفر،تو را آزاد كرد؟گفت بعد از نماز عصرِ روز عرفه./دلائل الإمامة : ص ۲۵۸ ح ۱۸۶