به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد همکاریها، علیرضا رحیمی در گفتوگویی با اشاره به فرهنگ عمومی و نسبت آن با تربیت اظهار داشت: اصلاح فرهنگ عمومی، صرفاً از مسیر اصلاح رفتارها که خود منوط به تغییر شخصیت افراد است، محقق میشود.
وی ادامه داد: رفتارهای انسانی و کنشهای جمعی آنها، شکلدهنده فرهنگ عمومی (مؤلفههای آن) هستند و علاوه بر این تحول شخصیت آدمی (تربیت شدن) با تغییر رفتارهای او ملازم یا مطابق است.
رحیمی بیان داشت: موضوع تربیت، همان مسئله اساسی و معضل بزرگ دیروز و امروز ماست که حقیقتاً از دشواریهای خاص خود برخوردار است.
وی ادامه داد: آموزش و شیوه تدریس، به عنوان محور تربیت و بخشی از دانش تعلیم و تربیت، امری ساده نیست تا از طریق مشاهده آموخته شود؛ بلکه برای فراگیری ارکان و اصول حاکم بر آن و اهداف و شیوههای آن، مطالعه ابعاد مختلف آن ضروری است.
رحیمی تأکید کرد: از این رو عالِم یک رشته علمی برای آن که تعلیم دهنده (تربیت گر) نیز باشد، باید با دروس تربیتی و از جمله شیوه آموزش آشنا باشد. این آشنایی برای آن است که هم در آموزش و بالابردن سطح معلومات یادگیرندگان موفق باشد و هم از طریق آموزش مؤثر، نقش تربیتی ویژه خود را ایفا کند.
وی ادامه داد: از این رو ضروری است که تربیت گران را نه صرفاً برای عمل، بلکه برای اندیشیدن و تفکر آماده کرد و در کار تربیتِ مربیان نباید صرفاً به بیان جنبههای عملی بسنده کرد.
مدیرگروه خانواده، تعلیم و تربیت مؤسسه خاتم ابراز داشت: به بیان دیگر، یک آموزش دهنده و تربیت گر را باید برای اندیشیدن درباره تربیت پروراند، به گونهای که او بتواند خود از «نظر» به «عمل» برسد. در غیر این صورت، غریزی یا تقلیدی عمل نموده و تلاش میکند صرفاً دانش و اطلاعات خود را به نحوی از انحاء به سایرین انتقال دهد - همان طور که در یک سنت موروثی قبلاً به خود او منتقل شده است - صرف نظر از اینکه آیا این انتقال دانش، موجب تربیت صحیح و یادگیری نافع میشود یا خیر.
وی بیان داشت: انتظار میرود تربیت گران ما برای تحقق نظام تربیت عقلانی بصیرت - گرا، داناییها و تواناییهای لازم را از پیش کسب کنند زیرا تنها در سایۀ چنین دانشها و تواناییهایی است که میتوان مربیانی کارآمد و مراکز تربیتی اعم از مدرسه، مسجد، فرهنگسرا و سرای محله و... واقعی داشت.