Print
Zoom In
Zoom Out

روزی که رسول گفت علی نفس من است

مباهله سند برگزیدگی و اثبات حقانیت اهل بیت علیهم السلام

شناسه مطلب: 10733
زمان انتشار: دوشنبه 11 تیر 1403 ساعت 13:30

بیست و چهارم ذی الحجه، به مناسبت وقوع جریان مباهله، از اهمیت خاصی برخوردار است . به همین خاطر در این مقال سعی شده گزارشی کوتاه از ماجرای مباهله منتشر گردد .

پایگاه اطلاع رسانی دبیرخانه ستاد همکاریها به مناسبت روز مباهله، روز تجلی و درخشش حقانیت اهل بیت علیهم السلام  گزیده ای از روایات و اخبار این واقعه مبارک را تقدیم می کند  

واژه مباهله

مباهله از ریشه «بهل» می باشد و بهل در اصل به معنای رها کردن، وانهادن و ترک نمودن است.1

«بُهلَه» و «بَهْلَه» به معنای لعنت کردن است، بَهَلَهُ: لَعَنَهُ، بَهْلَه الله: لَعنۀُ اللهِ.2

«أبتِهال» از باب افتعال به معنای تضرّع و تلاش در دعا است.3

«مباهَلَه» از باب مفاعله به معنای «مُلاعَنَه» یعنی: دو نفر، یا دو گروه در یک موضوع مورد اختلاف، با یکدیگر اجتماع کنند و از خدا بخواهند که لعنت خود را بر شخص یا گروه ستمگر قرار دهد.4

نیایشگری که جز خدا همه چیز را فرو نهاده، با یک اخلاص فقط به خدا توجّه می کند، نیایش او را «ابتهال» گویند.

دو طرف متخاصم پس از مباهله، یکدیگر را یله و رها کرده در معرض لعنت خدا قرار می دهند.

شخصی که از کسی بیزاری جسته، او را مورد لعن قرار می دهد، او را وانهاده، به حال خود ترک می کند.5

آیه مباهله

آیه 61 سوره مبارک آل عمران به «آیه مباهله» معروف است، زیرا در این آیه، پیامبر اکرم(ص)

مأموریت یافته که با نصارای نجران مباهله کند:

«پس هر که در این [باره] پس از دانشی که تو را [حاصل] آمده با تو محاجّه کند، بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم. سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»6

جایگاه نجران

سرزمین «نجران» در نقطه مرزی «حجاز» و «یمن» و تنها پایگاه نصارا در منطقه حجاز بود.

یک مبلّغ راستین مسیحیّت به نام عبدالله تامر اهالی نجران را به آیین مسیحیّت دعوت کرد، در طول زمان، اکثریت اهل نجران به کیش مسیحیّت درآمدند و نجران با 73 دهکده تابع خود به صورت پایگاه مسیحیّت درآمد.

پادشاه ستمگر نجران آنان را به رها کردن آیین مسیحیّت و بازگشت به آیین یهود دعوت کرد، نصارای نجران از پذیرش آن امتناع کردند و در آیین خود پابرجا ماندند.

پادشاه ستم پیشه گودالی کنده در آن آتش افروخته، پایمردان در آیین مسیحیّت را در آن گودال انداخته، طعمه حریق نمود.

تعداد این افراد را یاقوت 20000 نفر ثبت کرده است.7 از این واقعه دلخراش در قرآن کریم به عنوان «اصحاب اُخدُود»، یعنی شکنجه گران گودال آتش یاد شده است.8

مشروح این جنایت در همه کتب تفسیری آمده است.9

نصارای نجران در آیین خود محکم و پایدار و در معارف خود بینا و هشیار بودند، از این رهگذر نشانه های خوبی از روح انتظار پیامبر اکرم(ص) در تاریخ حوزه نجران در صفحات تاریخ ثبت شده، که به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم:

1. پیش از بعثت پیامبر اکرم(ص) یکی از اسقف های نجران به مکّه آمده، با جناب عبدالمطلب پیرامون اوصاف پیامبر اکرم(ص) سخن می گفت که ناگهان رسول خدا(ص) نزد عبدالمطلّب آمد، آن اسقف با دیدن حضرت در سنین کودکی، او را شناخت و گفت: ایشان همان پیامبر موعود است. آنگاه درباره حفاظت و حراست از آن حضرت سفارش نمود.10

2. در آستانه بعثت آن حضرت، عرو\ بن مسعود در یک سفر تجاری به نجران رفته بود، یک اسقف نجرانی که با او رفاقت داشت، به او گفت: زمان بعثت پیامبری در حرم شما مکّه فرا رسیده، او آخرین پیامبر از پیامبران الهی است، تا مبعوث شده به سوی خدا فرا خواند. به او ایمان بیاور.11

3. یک گروه 20 نفری از نصارای نجران، قبل از هجرت در مکّه معظّمه به محضر مقدّس آن حضرت شرفیاب شده به شرف اسلام مشرّف شدند.12

4. پیامبر اکرم(ص) هنگامی که به کسرا، قیصر و دیگر سران دول جهان نامه می نوشتند، نامه ای نیز به اسقف نجران نوشتند و آنها را به آیین اسلام دعوت کردند.13

5. هنگامی که نامه پیامبر(ص) به اسقف رسید، اسقف آن را به شرحبیل ارائه داد، وی گفت: این از محدوده معلومات من بیرون است، من فقط می دانم که خداوند به حضرت ابراهیم(ع) وعده داده که نبوّت را در نسل حضرت اسماعیل(ع) قرار دهد و من مطمئن نیستم که این شخص همان پیامبر موعود نباشد. آنگاه دیگر بزرگان نجران و 73 روستای تابع آن را گردآوردند و رایزنی کردند، قرار بر این شد که عدّه ای را به مدینه بفرستند و درباره آن حضرت تحقیق کنند.14

6. تعداد 60 تن از سران نجران برای ارزیابی اوضاع مسلمانان و تحقیق درباره پیامبر اکرم(ص) از نجران به سوی مدینه عزیمت کردند. 14 تن از اینها اشراف و رجال برجسته نجران بودند که اسامی آنها در کتب سیره و تراجم آمده است.15

7. سرپرست این هیئت، أیهم نام داشت که به سیّد معروف بود، او مردی مدیر و مدبّر بود که هیچ کاری بدون صلاحدید ایشان انجام نمی پذیرفت.

زمامدار نجران در آن زمان عبدالمسیح نام داشت که به عاقب معروف بود. اسقف اعظم آنها نیز ابوحارثـ[ بن علقمه بود که نماینده رسمی کلیساهای روم در حجاز بود.

8. ابوحارثه برادری داشت به نام کوز که همراه او در حرکت بود، استر وی در مسیر مدینه آسیب دید، کوز گفت: دور باد.

ابوحارثه گفت: خودت دور باشی و هلاک شوی.

کوز گفت: چرا برادر جان؟

گفت: او همان پیامبری است که سال ها منتظرش بودیم.

کوز گفت: پس چرا در ایمان آوردن به او تعلّل می ورزی.

ابوحارثه گفت: نمی بینی که نصارای نجران چقدر به ما احترام می کنند، ما را عزیز می دارند و چقدر در حقّ ما فداکاری می کنند، اگر من به او ایمان بیاورم باید از همه این جاه و مقام و مال و منال بگذرم.

کوز اعترافات برادر را آویزه گوش کرده، به آن حضرت ایمان آورد و سخنان برادرش را انگیزه اسلام خود بیان می کرد.16

9. پس از استماع سخنان پیامبر اکرم(ص) شب را مهلت گرفتند و به رایزنی پرداختند، عاقب گفت:

ای ملّت نصارا شما به خوبی می دانید که محمّد پیامبر است و از سوی خدا مبعوث شده است، هر گروهی با پیامبری مباهله کند، کوچک و بزرگشان هلاک می شود، اگر نمی خواهید از آیین خود دست بردارید، تن به جزیه بدهید.17

10. پس از مشاهده چهره نورانی و ملکوتی پنج تن آل عبا(ع)، بزرگ هیئت اعزامی نجران گفت:ای گروه نصارا من چهره هایی را می بینم که اگر به سوی پروردگار توجّه کنند و از خدا بخواهند که کوهی را از زمین برکند، حتماً آن را می کند.

هرگز با اینها مباهله نکنید که هلاک می شوید و یک تن نصرانی تا روز قیامت در روی زمین نمی ماند، پس تن به جزیه بدهید و برگردید ،پس جزیه را پذیرفتند و مدینه را به قصد نجران ترک کردند.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: «سوگند به خدایی که جان محمّد در دست قدرت اوست، اگر اینها مباهله می کردند خداوند اینها را به خوک و بوزینه مسخ می کرد و بر همه صحرا آتش می بارید و همه اهل نجران را از روی زمین برمی داشت.»18

در حدیث بالا و ده ها حدیث دیگر به صراحت آمده است که منظور از آن چهره های نورانی وجود مقدّس پیامبر اکرم(ص) امیرمؤمنان(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و حضرت فاطمه(س) بودند.

منبع مجله موعود 

پی نوشت ها:

منبع: روی دست آسمان، صص 183 189.

1. ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج 1، ص 311.

2. ابن منظور، لسان العرب، ج1، ص 522.

3. خلیل، کتاب العین، مادّ\: بهل.

4. ابن اثیر، نهایـ[، ج1، ص 167.

5. راغب اصفهانی، مفردات، ص 63.

6. «فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَۀُ اللهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ.»

7. یاقوت، معجم البلدان، ج 5، ص 268.

8. سوره بروج (85)، آیه 4.

9. طبرسی، مجمع البیان، ج 10، ص 707.

10. ابونعیم، دلائل النبوّه، ج 1، ص 165، ح 100.

11. همان، ج 2، ص 533، ح 461.

12. ابن اسحاق، السّیره، ص 218.

13. یعقوبی، تاریخ، ج 2، ص 56.

14. ابن کثیر، التفسیر، ج 1، ص 324.

15. ابن کثیر، البدایـ[ و النهایـ[، ج 5، ص 56.

16. ابن هشام، السّیر\ النبوّیـ[، ج 3، ص 113.

17. همان، ص 125.

18. ابن صباغ مالکی، الفصول المهمّه، ص 25.

تحقق برنامه های ستاد همکاریها (21)

گزارشی از اردوی مسجدی‌ها ویژه دانش‌آموزان کرمانشاهی+عکس

تصاویر / شورای همکاری‌های حوزه و آموزش و پرورش همدان

تحقق برنامه های ستاد همکاریها (20)

پایان دوره تربیت مربی کودک و نوجوان ایرانشهر و دلگان

نگاه خوب رسانه ها به اخبار تربیتی

بولتن شماره (82)ستاد همکاریها در آیینه رسانه ها منتشر شد

نماینده ولی فقیه درآذربایجان شرقی:

سرمایه‌گذاری در آموزش و پرورش آینده کشور را  تضمین می کند

در مصلی امام خمینی(ره) بجنور

گردهمایی بزرگ دانش آموزی یاوران مقاومت و نماز

حسن ختام هفته پژوهش

پژوهش از نگاه پیامبر و اهل بیت علیهم السلام

تصاویر

نشست شورای سیاستگذاری ستاد همکاریهای استان یزد با حضور مشاور وزیر

با همکاری حوزه علمیه و آموزش و پرورش

نشست  پیاده سازی الگوی مدرسه تراز سند تحول بنیادین درلرستان برگزارشد

فیلم / گردهمایی ائمه جمعه و مدیران آموزش و پرورش استان یزدبا حضور مشاور وزیرآموزش و پرورش  

دبیرستادهمکاریها تاکید کرد

حمایت از راه اندازی کودکستانها و مدارس وابسته به حوزه علمیه

امام جمعه یزد:

تربیت نسل انقلابی، محور حرکت آموزش و پرورش باشد

نشست مشاور وزیرآموزش و پرورش با روسای ادارات استان یزد

تصاویر

دبیرستاد همکاریها در میان دانش آموزان یزدی

بازدید مشاور وزیرآموزش و پرورش از نمایشگاه دستاوردهای پژوهش، فناوری و فن بازار یزد