به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد همکاریها ،رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتوگو با حجتالاسلام و المسلمین دکتر مسعود آذربایجانی عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به تحلیل وضعیت صنعت نوشتافزار و تولید داخلی آن و ابعاد تاثیر آن بر فرهنگ و هویت جامعه پرداخته است.
در حوزه تعلیم و تربیت نوشتافزار میتواند چه تاثیری روی روح و روان دانشآموز داشته باشد و تولید داخلی و خارجیاش چه تبعاتی در آموزش دارد؟
دربحث تربیت، یکی از مقولههایی که داریم تاثیر عوامل محیطی در تربیت است؛ یعنی عوامل مختلفی در تربیت اثرگذار است، مثل وراثت، یعنی والدین که اولین محیط تربیتی هستند و عوامل فیزیکی محیطی که در کنار متعلّم یا متربّی وجود دارد، مجموعه این عوامل محیط تربیتی را میسازد که بخشی از آنها را نیز بهعنوان عوامل پنهان در تربیت میبینیم؛ مثلا امروزه بخشی از تاثیر رسانهها بهصورت پیامهای پنهان است که میتوانند اثرگذار باشد. باتوجه به قاعدهای که در مباحث تعلیم و تربیت داریم، نوشتافزار و ابزارهایی که دانشآموزان بهکار میگیرند با درنظر گرفتن اینکه یک ارتباط مستمر و ممارست مداوم با آنها دارند، یک نوع شرطیسازی صورت میگیرد.
تصویرهایی که وجود دارد و نوع تصویرسازی و نمادهایی که در مجموعه این نوشتافزار به دانشآموزان القا میشود همگی میتواند جنبه شرطیسازی داشته باشد که همراه با آموزش یا یادگیری اینها را نیز به ذهنشان بسپارد. اگر این تصاویر و نمادها مطلوب و متناسب با بوم و فرهنگ ما باشد میتواند تاثیر مثبتی داشته و در روند رشد و ارتقای تربیتی آنها اثرگذاری مثبتی داشته باشد؛ ولی اگر از نمادهایی که با فرهنگ بومی و اسلامی ما مغایر است استفاده شود، این شرطیسازی مداوم میتواند در ذهن و ضمیر دانشآموزان و متربیان اثر منفی داشته باشد؛ باتوجه به اینکه یکی از عوامل مهم تربیتی عوامل محیطی است.
یکی از مسائلی که در بیانات رهبر انقلاب بود موضوع شخصیتپردازی و نیاز آن در بحث نوشتافزار است. در این باره توضیح دهید و بگویید اگر امکان شخصیتپردازی وجود داشته باشد، چقدر زمان میبرد تا بهطور واقعی بتواند شکل بگیرد و جا بیفتد؟
یکی از چیزهایی که محیط تربیت را میسازد الگوها یا اُسوههایی هستند که در تربیت وجود دارند که از آن تحت عنوان شخصیتپردازی یاد میکنیم. معمولاً دانش روانشناسی و علوم تربیتی به قهرمانان و کسانی که به عنوان گروه مرجع محسوب میشوند و میتوانند ذهن و ضمیر افراد را به خود جلب کنند، اهمیت ویژهای میدهد و اینها هستند که میتوانند روی ارکان ساخت روانی محیطی اثرگذار باشند. شخصیتپردازی هم میتواند جنبه مثبت داشته و بومی و متناسب با فرهنگ و ارزشهای فرهنگی خود ما باشد، مثل پیشوایان دینی یا عالمانی که در پیشرفت کشور و پیشرفت فرهنگ کشور اثرگذار بودند. مجموعه اینها شخصیتپردازیهایی است که اثر مثبت دارند.
از طرف دیگر، میتواند شخصیتهایی باشند که اثر منفی دارند؛ به همین جهت شخصیتپردازی یا هویتهایی که تحت عنوان شخصیتهای مرجع شکل میگیرد اثرگذاری تربیتی ویژهای دارند؛ اما روشن است که این شخصیتپردازی تدریجی است و یکباره اتفاق نمیافتد و باید دارای چند ویژگی باشد تا بتواند توجه متربیان را جلب کند و مثلاً برجستگیهایی داشته و حتی از نظر ظاهری جذابیتهایی برایشان وجود داشته باشد و در مراحل بعدی از جهت باطنی و ویژگیها و فضائل اخلاقی مثل ایثارگری، فداکاری و خدماتی که ارائه میدهند موجب میشود این برجستگیها توجهات را به خود جلب کند. از آن طرف، باید در متربیان زمینه جلب توجه را به وجود بیاوریم و برایشان انگیزهسازی کنیم تا ارزشهایی که براساس آنها به سراغ الگوها، اُسوهها و شخصیتها میروند ارزشهای مناسبی باشد و این است که تاثیر متقابلی در یکدیگر دارند.
در بحث تشکیل هویت در دانشآموزان نوشتافزار بومی چقدر میتواند در گرایش دانشآموزان و مولفههای هویتی ایرانی-اسلامی و اسطورهسازی تاثیر داشته باشد؟
هویتسازی دانشآموزان بر اثر عوامل مختلفی که در اطراف آنهاست و برایشان ارزشگذاری و ارزندهسازی میشود، شکل میگیرد. نوشتافزار یا عوامل و ابزارهایی که بومی هستند و در کشورمان تولید میشوند از خودرو ملی گرفته تا معماریهایی که داریم و کوچکترین چیزها که در دسترس دانشآموزان است مثل نوشتافزار؛ در صورتی میتواند برای دانشآموزان جنبه هویتبخشی داشته باشد که ارزندهسازی رخ دهد. پس باید در اینجا دو کار اتفاق بیفتد؛ یکی اینکه از جنس خوب و باکیفیتی استفاده کنیم؛ مثلاً اگر در خودرو جنسش این قدر خوب باشد که ایرانیها رغبت پیدا کنند در رقابت بین جنس ایرانی و خارجی به سمت جنس ایرانی بیایند و دوم اینکه وقتی جنس ایرانی مرغوب و ارزشمند است، روی هویت ایرانی در جهات مختلف کار کنیم.
وقتی کسانی که در کنکور رتبههای بالا میآورند تمایل خود به مهاجرت از کشور را نشان میدهند، نشاندهنده این است که زمینههای هویتسازی را برایشان فراهم نکردیم و باید به آنها نشان دهیم بوم، فرهنگ، کشور و وطنشان چقدر ارزنده هستند و برایشان ارزش دارد و از جهات مختلف میتواند موجب هویتسازی آنها شود اما در مدارس و رسانهها روی این موضوع خوب کار نکردیم و وقتی خوب کار نکردیم طبعاً دانشآموز مقایسه میکند ولو با معیارهایی که ممکن است مورد قبول ما هم نباشد، آن انتخاب و ترجیح را برای خودش قائل میشود.
در دنیا چقدر از صنعت فرهنگی نوشتافزار در جهت ساخت افکار و عقاید جوانان و نوجوانان استفاده میشود؟
در روانشناسی یکی از قواعدی که بیش از ۸۰-۹۰ سال از آن میگذرد بحث شرطیسازی است. شرطیسازی کلاسیک و شرطیسازی عامل و کنشگر جزو قواعدی هستند که در دانشهای مختلف ازجمله علومتربیتی، رسانهها و تبلیغات بازرگانی از آن بهره گرفته و در نوشتافزار از این قاعده استفاده میشود؛ یعنی اگر بررسی کنید، میبینید به شکلهای مختلف در تبلیغات خود از ابزارهای مختلف استفاده میکنند و در تابلوهای تبلیغاتی که در سطح شهر است به صورت الکترونیکی یا ساده فرهنگ خود را تبلیغ میکنند. در امور اقتصادی یا حتی فرهنگسازی تا مباحثی که در فیلمها هست؛ چه در قالب تبلیغات تلویزیون و یا رسانههای دیگر نظیر نوشتافزار و یا حتی در موارد کوچکشان تبلیغات وجود دارد که یک چیز مرسوم در کشورهای گوناگون است؛ البته جهتگیریهایش باتوجه به نظام فرهنگی خودشان است و ما هم باید این مسئله را باتوجه به معیارهای فرهنگیمان تدبیر و متناسب با آنها، جهتگیری مناسبی اتخاذ کنیم.
به چه صورت امکان دارد گرایش دانشآموزان را به استفاده از نوشتافزار داخلی به جای خارجی شکل دهیم؟ این مسئله طی چه فرایندی میتواند رخ دهد و دلبستگی به استفاده از کالای داخلی به جای کالای خارجی طی چه اقداماتی میتواند عملی شود؟
سه شرط دارد و باید سه مرحله کار کنیم تا این مسئله بهطور واقعی اتفاق بیفتد و استمرار داشته باشد. اولین کار این است که روی کیفیت و کیفیسازی کار کنیم؛ یعنی اجناس داخلی ازجمله نوشتافزار از جهت کیفیت مناسب باشد؛ مثلا میخواهند از مدادرنگی استفاده کنند، در مقایسه با نوع خارجی آن باید از کیفیت مطلوبی برخوردار باشد. نمیگوییم بهتر از آنها باشد اما لااقل در حد آنها باشد. پس اولین نکته عنصر کیفیت و استانداردهای لازم است.
عامل دوم در دسترس بودن و ارزانقیمت بودن است که معمولاً عامل دوم را داریم؛ یعنی قیمت این محصولات ارزانتر است و در دسترس هستند. عامل سوم این است که باید روی این مسئله فرهنگسازی کنیم؛ یعنی کسانی که در گروههای مرجع مورد قبول دانشآموزان هستند، مثل معلمان، ورزشکاران، هنرمندان و قهرمانان را ببینند که این گروه مرجع از اجناس داخلی استفاده میکنند که یک عامل شرطیسازی و فرهنگسازی میشود که وقتی آنها را ببینند به دانشآموزان و متربیان هم سرایت میکند و از آنها تبعیت میکنند.