به گزارش پایگاه اطلاع رسانی به نقل از حوزه نیوز، ورود حوزه به عرصه تعلیم و تربیت آینده نظام انقلابی کشور را تعیین میکند و هر نوع کوتاهی در این عرصه، هرچند بسیار کوچک، نقش مخرب بزرگی را در آینده ایفا میکند. حوزههای علمیه بهعنوان متولی تبلیغ دین، شرایط را برای ورود طلاب بر اساس قوانین استخدامی، در راستای ورود به آموزشوپرورش فراهم میسازد. در این راستا مرکز تربیت معلم مبلغ از چند سال قبل در حوزه تشکیل شد و اخیراً نیز بر اساس مصوبه دانشگاه فرهنگیان، به دانشکده تربیت معلم مبلغ ارتقا یافته است. برای آشنایی هرچه بیشتر با این نهاد تربیتی، خبرنگار ما گفتوگویی با حجتالاسلام محمد اسماعیل عبداللهی، رئیس دانشکده تربیتمعلم مبلغ انجام داده است که تقدیم میگردد:
* دلیل ورود حوزه به مباحث آموزشی و تربیتی آموزشوپرورش
آموزشوپرورش دغدغه جدی حوزه علمیه است و به تعبیری مجموعه نظام تعلیم و تربیت کشور مقصد اصلی فعالیتهای تربیتی تبلیغی حوزه است. حضرت امام خمینی(ره) درباره اهمیت تعلیم و تربیت میفرمایند: «شما که برای تربیتمعلم قیام کردید و هر کس که برای تربیتمعلم قیام کرده است باید بداند که اولاً شغل، شغلی الهی است، خدای تبارکوتعالی مربی معلمین است که انبیاء باشند و ثانیاً تربیت و تزکیه مقدم بر تعلیم است. (صحیفه امام خمینی(ره) جلد ۱۳ صفحه ۵۰۶)
آموزشوپرورش به فرموده مقام معظم رهبری، مزرعه پرمحصولی است که نیازمند مراقبت و ارتقا و تعالی است. معظم له دراینباره میفرمایند: «در کشور مزرعه وسیع سراسر پرمحصولی وجود دارد به نام آموزشوپرورش ما اگر توی تلویزیون همصحبت کنیم اگر آن مستمع پای منبر ما در تلویزیون بنشیند، مگر چقدر مستمع داریم؟ اما آموزشوپرورش هرسال به شکل میلیونی مستمع پیدا میکند؛ مستمع ماندگاری که ۱۲ سال با آموزشوپرورش هم راه است. از این کانالکشی بهتر؟ این کانال سیراب کردن دلها و ذهنها اینجور در آموزشوپرورش متمرکز است. (در دیدار جمعی از اساتید، فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم ۳/۸/۱۳۸۹) البته این را هم اضافه کنیم که اخیراً مهدکودکها هم ذیل آموزشوپرورش قرار گرفته است و سازمان ملی کودک تأسیس شده است.
با توجه به این تعبیر، مزرعه شامل مراحل کاشت، داشت و برداشت است و میگویم در آموزشوپرورش هم این مراحل راداریم. امروز در زمان ما مهدهای کودک مرحله کاشت در سیستم آموزشوپرورش است، مرحله داشت که طولانیترین مرحله است و حدود ۱۲ سال را شامل میشود و بعد از اینها، مرحله برداشت است که این نقطه پایان، نقطه آغاز ورود به دانشگاههاست که محصول فنی، تجربی و انسانی خود را برداشت میکند و استعداد خود را تشخیص میدهد.
بنابراین آنچه امروز خیلی مهم است، هم مرحله ورود، مرحله نگهداری و مرحله ارتقا و تعالی است که با توجه به قوانین حاکم و شرایط موجود، هر سه این مراحل نیازمند بازنگری است. در چرخه ورود، توجه به اقتضائات تربیتی قبل از ورود و توجه به رشد معنوی و فرهنگی خانوادهها برای آغاز و همراهی و آمادهسازی کودک لازم است.
در مرحله داشت که طولانیترین مرحله از این سیستم است، اقتضائات و الزاماتی مانند متن درسی، معلم و ارائهکننده درس، روش تعلیم، و محیط که زمینه درس است اهمیت مییابد. در برداشت هم در رصد استعداد و تشخیص و هدایت آن به سمت رشته و گرایشهای مناسب دانشگاهی اهمیت زیادی دارد. ما در مرحله ورود، نگهداشت و خروج در آموزشوپرورش درست راهبری نمیکنیم و بهنوعی سرمایهها را هدر میدهیم. من توصیه میکنم که در مرحله ورود و نگهداشت و خروج، دستاندرکاران امر مبتنی بر سند بنیادین تحول در آموزشوپرورش، بازمهندسی داشته باشند. این بازنگری هم در سیاستها و برنامهها و هم در ساختار و تشکیلات است که باید اتفاق بیفتد.
امروز سازمان ملی کودک در نقطه ورود«کاشت» نقش بازی میکند، اما باید بدانیم متغیرهای دیگری هم هست که قبل از ورود به این مرحله اهمیت زیادی دارد و اثر خود را دارد که باید شناسایی شود.
در این چرخه، حوزههای علمیه از نقطه آغاز تا پایان تحصیل در آموزشوپرورش و حتی بعدازآن دغدغه دارد و باید نقشآفرین باشد. سهم حوزه علمیه و میزان و کیفیت ورودش موضوع مهمی است که در این زمان باید دید چه میزان و چه کیفیتی باید ورود داشته باشد.
* میزان و کیفیت حضور از سوی رهبری تعیینشده است
نحوه حضور و ارتباط و تعامل حوزه با آموزشوپرورش را مقام معظم رهبری در سال ۱۳۸۹ در دیدار با نخبگان مطرح کردند: «ما در آموزشوپرورش چقدر سهم داریم؟ باید گفت هیچ. اینکه حالا یک روحانی برود برای یک مدرسه نماز جماعتی برپا کند یا صحبتی بکند اصلاً چیزی نیست، این هیچ است، هیچ محض است. اگر ما در داخل حوزه رشته تعلیم و تربیت داشته باشیم، در زمینه تعلیم و تربیت متخصص تربیت کنیم بحث اخلاق و تعلیم و تربیت در حوزه جدی گرفته شود آنوقت حوزه علمیه و روحانیت میتواند آموزشوپرورش را در عرصه حضور خودش قرار بدهد.» (بیانات در همان دیدار)
ازنظر رهبر انقلاب، صرف یک نماز جماعت و یک سخنرانی کوتاه نسبت به آنچه باید انجام دهد تقریباً هیچ است. رهبری قائل به این هستند که حوزه با ایجاد رشتههایی، طلاب را تربیت کند و بهصورت رسمی و سازمانیافته در این عرصه ورود یابد.
* لبیک حوزههای علمیه به فرمان رهبری معظم
مقام معظم رهبری در بخش دیگری از این دیدار، میفرماید: «ما باید بتوانیم حوزه علمیه را آماده کنیم، الآن حوزه علمیه آماده نیست، من هیچ گلهای از آموزشوپرورش ندارم این را به شما عرض کنم، من حوزهای هستم، خودم دارم حوزه را میبینم؛ حوزه الآن آمادگیای ندارد که ما بگوییم آقا بیا وارد شو، مواد لازم را برای تربیتمعلم و مواد لازم را برای تنظیم کتاب درسی بر طبق تفکر دینی و راهنماییهای دینی آماده کن، این کار هم جزو کارهای لازم حوزه است». (بیانات در همان دیدار) الحمدلله اکنون با این کار برجستهای که در حوزه شکلگرفته است بعد از گذشت ۱۰ سال بالاخره این دغدغه مقام معظم رهبری برطرف شد. تأسیس دانشکده تربیتمعلم مبلغ لبیکی بود از طرف حوزویان به فرمان مقام معظم رهبری که باید غنیسازی شود، کیفیت بخشیده شود و ارتقا و گسترش یابد.
* حوزه نباید شبکه علمی و تربیتی کشور را رها کند
ما الآن یک شبکه عظیم فرهنگی و تربیت به نام آموزشوپرورش داریم. بیش از ۱۵ میلیون دانشآموز بهصورت مستمر داریم که در یک بازه ۱۳ ساله در آن حضور دارند و تاکنون حوزه در عین انجام کارهای خوبی که انجام داده است، از این غفلت کرده است و آنطور که بایسته بوده فعال نبوده است و در نظام اسلامی، در ذیل عنوان تربیت دینی، حوزه به رسالت خود بهدرستی عملنکرده است. این شبکه علمی و تربیتی کلان کشور را حوزه نباید رها کند.
حوزه علمیه تکلیفی دارد که برای ارتقا و رشد این شبکه فرهنگی و تربیتی کلان کشور، باید به آن عمل کند و تلاش نماید.
حال این پرسش مطرح میشود که حوزه باید چهکار کند؟ بخش مهمی از مسائل تربیتی نظام ما این است که این مسائل تربیتی نظام را حوزه با ظرفیت گستردهای که دارد، حل کند؛ بهویژه اینکه سند تحول بنیادین آموزشوپرورش بهعنوان یک سند بالادستی چراغ راه این نظام تربیتی است. حوزه میتواند ورود کند- همچنآنکه در تنظیم و تهیه این سند مشارکت فعال و اثربخشی داشت- در اجرای این سند باید نقش چشمگیرتری داشته باشد و با تشکیلات سازی و روند قانونمند، سهم بیشتری ایفا نماید.
* گامهایی برای ارتقای شبکه عظیم تربیتی آموزشوپرورش
ما از چند زاویه باید به آموزشوپرورش نگاه کنیم، نخست اینکه این شبکه عظیم علمی تربیتی را باید ارتقا دهیم. اگر در این بعد بهدرستی عمل شود، در دانشگاه و سطوح مختلف جامعه اثرگذار خواهد بود کار درست این است که از همان ابتدای رشد انسانها، امور تربیتی انجام شود.
نکته بعدی، اسلامی شدن مراکز علمی است که در فرمایشات امام و رهبری تأکید شده است که در حکومت اسلامی مراکز علمی باید اسلامی باشد.
* اسلامی سازی در مدارس به تغییر ظواهر نیست، بلکه به تغییر باورهاست
در اسلامیشدن بحثی مطرح شد که در یک دورهای اقتضائات خود را داشت، اینکه در کنار اسلامی سازی دانشگاهها، مدارس هم باید اسلامیشود. اسلامی سازی در مدارس به تغییر ظواهر نیست، بلکه به تغییر باورهاست. اسلامی سازی به عمیق شدن ایمان و باورهاست. بنابراین در اسلامی سازی مدارس اگر بخواهیم نقش ایفا کنیم، باید بر ذهن و باور و عقاید افراد تمرکز کنیم تا بتوانیم اثرگذار باشیم.
حوزه بهعنوان اینکه بتواند در رکن اساسی بدنه آموزشوپرورش که باورها و اعتقادات جامعه مخاطب است، اثرگذاری نماید، باید راهی را طی کند و بداند با شعار نمیتوان در این عرصه کاری پیش برد. دغدغه مندان زیادی در این عرصه تلاش کردهاند، ولی اینکه طرحی ارائهشده و اجرا شود و به سرانجام برسد، تاکنون بهصورت جامع انجامنشده است. این مرکز میتوان به محور فعالیتهای بنیادین در نظام آموزشوپرورش تبدیل شود و الگویی نوبنیاد و قرآن پایه در میان سایر مجموعههای علمی وابسته به آموزشوپرورش باشد.
* حضور حوزه در آموزشوپرورش پاسخ به تقاضای جامعه مذهبی است
بعد دیگر در عرصه کمک حوزه به آموزشوپرورش این است که حوزه باید به تقاضا جامعه مسلمان خود پاسخ دهد. خانوادههای مذهبی تقاضا میکنند که مدارس و معلم باید عامل به دین باشد، کسی باشد که به ارزشهای دینی باور داشته باشد. کسی باشد الگو قرار گیرد و دانشآموزان به او تکیه کنند.
از حوزه انتظار دارند که در این عرصه ورود یابد. حوزه باید پاسخ دهد و در این عرصه برنامه داشته باشد.
ضرورت دیگر در این عرصه این است که حوزه خودش باید به شیوههای جدید تبلیغی تن بدهد؛ حضور در آموزشوپرورش یکی از این قالبها است که طلبهای بهعنوان یک معلم، در یکرشته تخصصی با هویت طلبگی و تخصص کافی و اندیشه و بینش درست سیاسی، وارد آموزشوپرورش شود. جایی که میتواند کار تعلیمی و تربیتی داشته باشد.
صرف حضور یک طلبه با هویت طلبگی که برخوردار از زی طلبگی است، در امر تربیت دینی بسیار اثرگذار است. زیست او ازنظر تبلیغی اثرگذار است و میتواند ملبس به لباس روحانیت شود که علاوه بر کارهای تعلیمی خود، کارهای تبلیغی نمایند. متولیان و دستگاههای تبلیغی حوزه باید خود را برای ذائقههای مختلف بازسازی کنند، باید اجازه بدهند که قالبهای نوین تبلیغی شروع به کار کند و فعال شود. باید بتوانند مدلهای مختلفی از مبلغان را جذب کنند تا حوزویانی که کارهای دیگری از روشهای تعلیمی، تبلیغی، مدیریتی و... خارج از نظام حوزه، عهدهدار هستند، در قالب نظام تبلیغی حوزه بگنجند؛ این قالبها امروز محدود هست و افراد را محدود میکند.
این دستگاههای تبلیغی میبایست متناسب با برنامههای جدید، بتوانند با برقراری تعامل با دستگاههای نظام، زمینه را برای گسترش قلمروی تبلیغی و جذب حداکثری طلاب برای عرصههای جدید تبلیغی فراهم آورند تا طلاب تربیت و رشد یابند، درنتیجه جامعه بتوانند از آنها بهرهمند شوند.
* توجه به قالبهای جدید تبلیغی در نظام تربیتی کشور گریزناپذیر است
اگر حوزه این قالبهای جدید تبلیغی را موردتوجه بیشتر قرار دهد، این نقطه اثربخشی در نظام تربیتی کشور ما خواهد بود. مثلاً حضور طلاب بهعنوان معلم طلبه در آموزشوپرورش ، نوعی از یک تبلیغ است و حوزه میتواند برخی مزایای تبلیغی خود را به آنها بدهد و از آنها مأموریت بخواهد. مانند طرح هجرت، امام محله، هجرتهای کوتاهمدت و بلندمدت، طرح امین، بینات و...، میتواند در خدمت طلبه معلمها باشد. باید حوزه مأموریتها را بدهد و طلبهها در ازای این مأموریتها، از مزایای آن استفاده کنند.
درگذشته حضور حوزه علمیه و مجموعههای تبلیغی در آموزشوپرورش، نهایت با یک امام جماعت و یا یک فعال فرهنگی بهعنوان طرح امین و در ادامه نقد متون آموزشی بوده که البته کارهای مهمی بود، ولی این کارها در زمان خود ایده مناسبی بود که امروز باید بازنگری شود و ارتقا یابد.
ما با حضور یک امام جماعت و یا یک متن آموزشی مناسب و کتاب خوب نمیتوانیم بگوییم که به تکلیف خود عمل کردیم؛ حتی اگر کتاب را نقد کرده و محتوای خوبی را داشته باشیم. زمانی به تکلیف عمل میشود که مجموعه ارکان یک مدرسه را بتوانیم با خود همراه سازیم و در نظام فکری آنها اثرگذار باشیم. کتاب خوب و یک فعال فرهنگی و امام جماعت خوب است، ولی مهمتر از اینها معلم متعهد، متبحر و متمحض و شایسته است در حقیقت نیازمند یک مربی واقعی هستیم.
اگر این معلمها در مدارس تأمین شود، زمینه برای تغییر و اصلاح باورهای دینی، برای اسلامی سازی مدارس بیشتر میشود.
* توضیح درباره دغدغهای دلسوزانه
عدهای میگویند که اینگونه ورود طلاب در آموزشوپرورش در شأن حوزه نیست و شأن حوزه همان شأن علمی و فقاهتی و اجتهادی و تبلیغ سنتی است که در قالبهای رسمی نمیگنجد. خب، این نگاه درستی است و اینکه مأموریت اصلی حوزه فقه و تربیت فقیه و تربیت محقق دینی است، امری مسلم است؛ ولی باید این را متناسب با قواعد و ساختار رسمی کشور تنظیم کنیم. وقتی یک طلبه بهعنوان امام جماعت و یک فعال فرهنگی در مدارس حضور مییابد، چون جایگاه رسمی و ساختاری ندارد، نمیتواند اثرگذاری زیادی داشته باشد. لازم است علاوه بر آنگونه ورودهای تبلیغی غیر وابسته، بخشی از طلبهها در قالب جایگاه رسمی و قانونی حضور پیدا کنند و از طریق تعلیم دانش تخصصی و ارتباط علمی اثرگذاری فرهنگی و تربیتی داشته باشند. در این صورت هم دانشآموزان و هم سایر معلمان مدرسه و هم خانوادههای آنان از فرصت بهرهگیری بیشتری از یک روحانی برخوردارند و یک طلبه علاوه بر آنکه یک رسالت تعلیمی دارد یک رسالت تبلیغی یک رسالت مشاورهای یک رسالت معتمد و امین و یک پشتوانه دینی برای دانشآموز و والدین او بهحساب میآید.
به نظرم این مسئله زمانی تحقق مییابد که طلبه ما طبق ضوابط کشور که دیگران وارد آموزشوپرورش میشوند، به این نهاد آموزشی و تربیتی ورود یابد تا اثرگذاری آن بیشتر است. ضمن اینکه در هر منطقهای میتواند مأموریتهای تبلیغی را هم بر عهده بگیرد. این هنر ما و مجموعههای تبلیغی کشور است که از سرمایه وجودی و علمی طلبه معلم در مدرسه و منطقه، بر اساس مأموریتهای خود بهرههای دیگری ببریم. این نیازمند هماهنگیهایی بین حوزه و آموزشوپرورش است که باید انجام شود.
ما باید زمینه قانونی حضور طلاب در آموزشوپرورش را فراهم میکردیم، نه اینکه با تفاهمنامهای میان این دو دستگاه که با تغییر افراد و مسئولان، این تفاهمنامه کمرنگ و یا پررنگ شود، کار را دنبال کنیم.
* با گذر زمان برخی آسیبها در آموزشوپرورش تبدیل به چالش شده
متأسفانه امروز برخی امور در آموزشوپرورش نهتنها دچار مسئله شده، بلکه تبدیل به چالش شده است. مثلاً کسی بهعنوان معلم دروس را به دانشآموزان تعلیم دهد که باورهای دینی را قبول نداشته باشد و به انقلاب و ارزشهای انقلاب اعتقادی نداشته باشد. ارزشهای دینی را زیرپا بگذارد و عامل به دین نباشد و چهبسا دروس دینی و تاریخ اسلام و انقلاب و اندیشه دینی را برای دانشآموزان تدریس نماید. اینها جزو مسائلی است که نباید در آموزشوپرورش وجود داشته باشد اما متأسفانه وجود دارد.
بیتوجهی به این چالشها دریچههای نفوذ را زیاد میکند و امکان انتشار اندیشههای التقاطی و انحرافی را فراهم میکند. باید این دریچههای نفوذ را بست و محتوا و معلم، هر دو در کنار هم باشد. حرف اول را معلم میزند و در ادامه محتواست که اهمیت دارد. در مرحله بعدی کادر آموزشی و در ادامه محیط آموزشی در فرایند تربیت دانشآموزان اهمیت دارند. حضور هوشمندانه حوزه در آموزشوپرورش میتواند کمک زیادی برای حل این مشکلات و آسیبها داشته باشد.
* تربیت دینی متناسب با معارف اسلامی، استراتژی نظام است
ما در کشوری هستیم که داعیهدار اسلام و دارای حاکمیت اسلامی است، تربیت دینی متناسب با معارف اسلامی، استراتژی حرکتی ما در این حکومت است که برای تحقق این استراتژی باید تمامی ابعاد آن را بررسی کنیم و بدانیم تربیت دینی در جمهوری اسلامی چطور است. باید پژوهش دقیقی در این عرصه صورت گیرد که بر اساس این استراتژی چه مسیری را طی کردیم؟ و چطور طی کردیم؟ نظام شاخصهای تربیتی کدام است؟ آرمانها و اصول چیست؟و... . این کار اهمیت زیادی دارد که باید موردتوجه قرار گیرد. این کار پژوهشی تحققبخش علمی سند تحول بنیادین آموزشوپرورش است. زوایا و گوشههایی را کشف میکند که برای تحقق عملی این سند به ما کمک میکند. البته این دغدغه بسیار مهم توسط دفتر مطالعات تربیت دینی دانشکده در دستور کار برخی دغدغه مندان قرار گرفته است.
* دولت جدید و حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی
در حال حاضر با تغییر دولت، امیدواری ما نسبت به تحقق دولت اسلامی در کشور بیشتر شده است؛ حوزه علمیه با راهاندازی و تأسیس مرکز تربیت معلم مبلغ، درواقع پلهای را به سمت تمدن نوین اسلامی طی کرد و البته باید آن را بپیماییم و آن را به پایان برسانیم تا انشاءالله ثمرات آن مشهود شود.
در طی این مسیر، ضرورت دارد که مسئولان حوزوی و دولتی برای تحقق سند تحول بنیادین قیام کنند. نه اقدام. یعنی تأخیر بهاندازهای بوده که نیاز به قیام داریم و هرکسی به هر شکلی که میتواند برای تحقق این سند بالادستی که قطب فعالیتهای فرهنگی و تربیتی کشور است کمک کند.
با تشکیل و اقدامات مرکز تربیت معلم مبلغ، گام اول و بنیادین از سوی حوزه برداشته شده است؛ گرچه این گام باید در همان ده سال پیش که مقام معظم رهبری فرمودند، برداشته میشد، ولی بالاخره این قدم برداشته شد و مرکز تربیت معلم مبلغ تشکیل شد و خدماتی برای رصد و شناسایی استعدادهای مرتبط با تعلیم و تربیت و ظرفیت طلاب علاقهمند به این عرصه، تشویق و ارتقای طلاب، تعلیم و آموزش آنها و جذب و گزینش آنها و رهسپار کردن آنها برای آموزشوپرورش انجام داد. موانع زیادی را برطرف کرد. و نگرشها را اصلاح و زمینه را برای گامهای کیفیتر فراهم نمود.
این مرکز در کنار این اقدامات، در عرصه دانشافزایی و بروز رسانی مهارتهای تعلیمی، برای حوزویانی که درگذشته در آموزشوپرورش اشتغال پیداکردهاند، ورود یافته و برنامههای مهم ارتقائی را در دستور کار دارد که در چند استان نیز آغاز شده است.
* حمایتهای نهادهای حوزوی و دولتی از مرکز تربیت معلم مبلغ
تشکر میکنم از کسانی که در این عرصه تلاش داشتند و از تشکیل و فعالیت مرکز تربیت معلم مبلغ حمایت کردند؛ مانند شورای عالی حوزههای علمیه، مدیر حوزههای علمیه، مدیر حوزه علمیه خراسان، مدیر حوزه علمیه اصفهان، مدیر حوزههای علمیه خواهران، رئیس جامعه الزهرا، شورای عالی آموزشوپرورش و وزرای سابق و اسبق آموزشوپرورش و رئیس دانشگاه فرهنگیان کشور و مسئول نهاد رهبری در دانشگاههای کشور و در دانشگاه فرهنگیان. همچنین نقش خوب و مؤثر کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در دوره قبل و این دوره که موجب شد این گام نخست قوی برداشته شود و بهصورت قانونی به اجرا در آید. و البته سازمانها و نهادها و دانشگاههای زیادی در امر بهسازی و بروز رسانی سرفصلها و ... مساعدت داشتهاند که نام نمیبرم.
* گام دوم از سوی حوزه برداشته شد؛ ۱۶ رشته تربیتی، ۱۴ گرایش، ۸ رشته دبیری
نکته بعد درباره تحقق سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، این است که با تأسیس این مرکز، ما میتوانیم رشته گرایشهایی که در حوزه تصویب شده است را در این عرصه، فعال کنیم. یعنی حوزه گام دیگری را که برای تحقق این سند راهبردی که از پیامدهای تشکیل این مرکز بود، برداشت و آن تصویب رشته گرایشهای مرتبط بااخلاق و تربیت و مشاوره بود. اکنون در حوزه علمیه: ۱۶ رشته و ۱۴ گرایش و ۸ رشته دبیری شامل تاریخ، علوم اجتماعی، الهیات، عربی، زبان و ادبیات فارسی، فلسفه، امور تربیتی، آموزگار ابتدایی و ۱ رشته مدیریت آموزشی در سطح ۴ مصوب و برخی فعال و برخی دیگر در حال اجرا است. اینها مصوباتی بود که شورای گسترش حوزههای علمیه به ما داده که گام مهم دیگری در این عرصه بود. الآن در حال تدوین سرفصلهای این ۸ رشته دبیری هستیم که برای عناوین اخلاق و تربیت و مشاوره و تربیت دبیری تقسیمبندی میشود. با جمع اینها میتوان به عدد ۳۸ رشته گرایش در عرصه تعلیم و تربیت در حوزه رسید که این کار ستودنی است که مشاهده میکنیم فرمان رهبری بعد از ۱۰ سال در حوزه اجرایی شده است.
این رشتهها در هر یک از مراکز تخصصی بر اساس گروههای علمی مختلف، میتواند با این رشتهها و گرایشها اجرا گردد؛ البته رشتههای تربیت دبیری در همین مرکز ارائه میشود.
گام دیگری که حوزه باید بردارد، این است که به غنیسازی و کیفیتبخشی به سرفصلها و متون آموزشی مجموعه آموزشوپرورش ازجمله دانشگاه فرهنگیان کمک کند. این گام بسیار مهم و بزرگی است که در این راستا در مرحله نخست، پس از راهاندازی مرکز تربیت معلم مبلغ، در دفتر مطالعات تربیت دینی، کارگروهی ایجادشده که رشتههای پیشنهادی جدید دانشگاه فرهنگیان نوشته شود و هم سرفصلها را با تکیهبر ظرفیت و اساتید و ظرفیتهای حوزوی که داریم، تدوین نماید. البته برخی از این رشتهها تازه تأسیس نیست و در میان طلاب در سطح سه و چهار فارغالتحصیل داریم. ضمن اینکه طی تفاهمنامه مشترکی، کارگروههای مشترکی بین حوزه و سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشوپرورش شکل گرفته و بهگونهای گام سوم در حال انجام است. ما هم بهعنوان مرکز تربیت معلم و مبلغ، چند پروژه مشترک را با این سازمان در حال انجام داریم.
* افزایش ورودیهای حوزه به آموزشوپرورش در سالهای اخیر
ما در مرکز تربیت معلم مبلغ حوزه علاوه بر اینکه رشتههای جذب و پذیرش را از سه به هشت افزایش دادیم، در مرحله جذب در دوره اول ۵۰۰ نفر و در دور دوم نزدیک به ۱۵۰۰ نفر افزایش دادیم. جذب سوم هم خروجیهای آزمون استخدامی ویژه طرح امین بود که ۲۷۰۰ نفر که حدود ۲۰۰۰ خانم و ۷۰۰ آقا در قالب طرح امین در آموزشوپرورش فعال بودند و با این آزمون و قبولی در این دوره ها بطور رسمی در آموزشوپرورش جذب شدند. اینها یک دوره یکساله یا یک سال و نیمه در این مرکز میگذرانند و با اعلام دانشگاه فرهنگیان این دوره شروع میشود.
جذب چهارم هم خواهیم داشت که خروجیهای آزمون جدید است که آموزشوپرورش طی هفتههای آینده برگزار میکند.
ازجمله اقدامات مرکز تربیت معلم مبلغ، توافق بر سر حضور نماینده ناظر و مصاحبهکننده خواهر و برادر در کارگروههای مصاحبه در همه استانها بود که در این دوره اخیر عملیاتی شد.
در نیمسال گذشته در این مرکز، ۱۰۹ کلاس درسی داشتیم و ۵۲ استاد داریم که در حال ارائه مباحث به طلاب هستند، البته به خاطر شرایط کرونا در بستر فضای مجازی است.آزمونهای پایانی ترم جاری بهصورت استانی برای طلاب داشتیم که خودمان برگزارکننده آن بودیم و در کنار آن، آزمونهای متمرکز داشتیم که دانشگاه فرهنگیان بهصورت متمرکز برگزار میکند. ترم اول برای دوره ۱۵۰۰ نفری تمام شده است و بهزودی در چند روز آینده ترم دوم آغاز میشود و همزمان ابلاغ شروع به کار طلبه معلمان جدید همزمان با این دوره، صادر میشود و بهصورت آزمایشی وارد مدارس میشوند و تدریسشان را شروع میکنند البته زمانی که دوره ها تمام شود و آزمون جامع را ارائه دهند و گواهی صلاحیت حرفهای خودشان را دریافت کنند بهصورت رسمی تائید نهایی میشوند.
از موارد مهم اهتمام به جذب اساتید حوزوی دارای تحصیلات مرتبط و دارای مهارت بالای تدریس و آشنا با فضای آموزشوپرورش است. حضور اساتید و طلاب بهصورت تک جنسیتی است و از همین رو اساتید توانمند خواهر و برادر جذبشدهاند.
* ارتقای مرکز تربیت معلم مبلغ به دانشکده
بر اساس آنچه حدود چند ماه پیش در هیئتامنای دانشگاه فرهنگیان تصویب شد، موضوع ارتقای مرکز تربیت معلم مبلغ به دانشکده مطرح گردید که این دانشکده با اشراف نهادهای حوزوی و تحت نظارت شورای عالی حوزه و دانشگاه فرهنگیان اداره میشود. این دانشکده شعبهای از دانشگاه فرهنگیان است ولی با اشراف و نظارت نهادهای حوزوی که زیر نظر سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان فعالیت میکند.
البته موافقت در این عرصه یکچیز است و اجرایی شدن چیز دیگری است که اقتضائات و الزاماتی دارد که یکی جذب کادر علمی و آوردن رشته و مجوز رشته است. در بحث مجوز هیئتعلمی اقدام کردیم و دانشگاه بررسیهای خود را انجام داده است و در بخش رشتهها هم درخواست دادیم و دانشگاه هم کار خود را کرده و به وزارت علوم ارسال کرده است.
انشاءالله پس از اینکه کار جذب رشته نهایی شود و با آوردن رشتهها پذیرش نوع دیگری از گزینش را انجام میدهیم. تاکنون این گزینش بر اساس ماده ۲۸ بوده ولی با اجرایی شدن این رشتهها، مدل دیگری برای این رشتهها از طلاب از سطح دو به سه انجام میدهیم و سه رشته هم برای ارشد است که از سطح ۳ به چهار است، طلاب پذیرش خواهند شد. برای مقطع ارشد بیشتر تمرکز بر طلبه معلمهایی است که درگذشته جذبشدهاند و میخواهند تحصیلات تکمیلی خود را ارتقا دهند.
ما فعلاً خلأ علمی کادر علمی و اشراف و نظارت علمی را با آوردن کمیته علمی در دانشکده تربیت معلم مبلغ با ریاست حجتالاسلاموالمسلمین دکتر پارسا نیا بر ریاست این کمیته پر کردیم و ایشان قبول زحمت کردند این کار را پیش میبرند. این کمیته دبیر و اعضایی دارد که از اساتید حوزوی با تحصیلات دانشگاهی که از متخصصان رشتههای دانشکده هستند.
مجموعه کارها و اقدامات دیگری ازجمله دورههای ارتقایی، ضمن خدمت و دانشافزایی برای طلبه معلمها است که تاکنون سه دوره حضوری در سه استان برگزارشده است؛ دورههای دیگر بهصورت مجازی در دوران کرونا ادامه دارد.
* تأسیس انجمن فرهنگی تربیتی طلبه معلمان در ۳۲ استان
یکی از کارهایی که در اینجا صورت گرفته و کار جدیدی است، تأسیس انجمن فرهنگی تربیتی طلبه معلمان است که در هر ۳۲ استان شکل میگیرد و طلبه معلمها میتوانند در آنجا عضو شوند. این افراد در زمان و مکانهای مربوطه باهم ارتباط داشته و در موضوعات مختلف همافزایی دارند و اینگونه برای ارتقای علمی و تواناییهای مربوطه اثرگذار باشند.
کار دیگر، تأسیس هستههای علمی است که در این دانشکده انجامشده است. هستههای علمی مأموریت گفتمان سازی علمی و مطالعه علمی با نگرش و رویکرد دینی در آن موضوع را دارد. این هستهها فضاسازی علمی و جذب اساتید علمی و پژوهشگران قوی و توانمند و همچنین تبادل علمی با دانشکدههای دیگر و ارتباطات علمی با برخی مراکز علمی مرتبط با هسته علمی خود را دارند. از قالبهای فعالیتهای آنها میتواند نشستها و مناظرات و کرسیهای علمی و انتشار و تولیدات آثار مربوطه را نام برد.
* هسته علمی با مأموریتهای ویژه
این هستهها شامل: هسته علمی اقتصاد و منابع انسانی آموزشوپرورش؛ هسته علمی ارزیابی عملکرد در آموزشوپرورش؛ هسته علمی ادبیات فارسی، هسته علمی ادبیات عرب، هسته علمی الهیات و معارف اسلامی، هسته علمی علوم اجتماعی، هسته علمی فلسفه و منطق اسلامی، هسته علمی امور تربیتی، هسته علمی آموزش ابتدایی، هسته علمی روششناسی مطالعات دینی و هسته علمی روانشناسی و مشاوره میباشد.
هر هسته یک مأموریت ویژه دارد و یک نفر از برترینهای آن رشته در کشور با زمینه حوزوی و اطلاعات و تحصیلات حوزوی بهعنوان مدیر آن انتخاب میشود. هر هسته یک دبیر و مجری دارد که کار اجرای هر هسته را انجام میدهند.
اساسنامه انجمن علمی و هستههای علمی ابلاغ آزمایش گرفته و مسیر تصویب خواهی را طی میکند.
* هدف اصلی ما هضم نشدن طلاب در سیستم حاکم بر آموزشوپرورش است
یکی از کارهای مهم که مأموریت این مرکز هم هست، تأثیرگذار بودن طلاب در آموزشوپرورش است. آموزش و رصد یک مسئله مهم در این عرصه است که با جدیت باید دنبال شود، ولی اینکه حوزه بتواند طلبه را با هویت و زی طلبگی حفظ کند، کار مهمتری است که بهعنوان یک اصل در این مرکز است. در این عرصه نهادهای حوزوی باید ابزارها و روشهای خود را بهکارگیرند که وقتی طلبهای وارد عرصهای از نظام اداری میشود، با هویت حوزوی و طلبگی کارها را ادامه دهد.
حوزه باید زمینههای ارتباطی خود را حفظ کند و در این عرصه بخشنامهها و رفتارهای سلبی نمیتواند کارساز باشد. باید پشتیبانیهای علمی، معنوی و روحی وجود داشته باشد و به معیشت طلاب توجه شود. وقتی اینگونه باشد، طلاب خودبهخود ارتباطشان با حوزه حفظ میشود و از مسیر طلبگی خود خارج نمیشوند. این افراد باید بتوانند با حوزه ارتباط علمی و کاری بگیرند و در حوزه تدریس یا پژوهش داشته باشد و در نظام مدیریتی حوزه اثرگذار باشد.
* راهکارهای اجرایی در این مسیر
راههای زیادی در این مسیر در پیشگرفته شده است که ازجمله آنها:
- انجمن طلبه معلمان است که همیشه برای آنها برنامه دارد؛
- راهکار دیگر عضویت طلبه معلمهایی که دارای تحصیلات تکمیلی هستند در هستههای علمی است؛
- مسئله دیگر در گروههای پژوهشی دفتر مطالعات فرهنگی تربیت دینی، اولویت با طلاب طلبه مبلغ است؛
- دورههایی که در استانها بهصورت حضوری و چهره به چهره برگزار میشود که در سه استان بهصورت چهره به چهره و در دیگر استانها به دلیل کرونا، مجازی برگزار میشود. از این طریق نیازمندیهای آنها را شناسایی و مساعدت میشود؛
- احصای نیازمندیها و پیشنهادات طلبه معلمها و برطرف کردن نیازهای آنها؛
- تولید محتواهای روشی و مهارتی موردنیاز طلبه معلمها در استانها که او در کسب مهارتها و تواناییهای علمی خود را محتاج به حوزه بداند. اگر حوزه بخواهد و بتواند از آنها پشتیبانی علمی و معنوی کند، این طلاب خود را نیازمند حوزه میدانند؛
- بازنگری در طرحهای تبلیغی حوزه مسئله مهم دیگری است که باید برای جذب آنها جایی باز کند. اگر این کار شد، آنها ارتباط خود را با حوزه حفظ میکنند؛
- استفاده از ظرفیت نهادهای تبلیغی دیگر، راهکاری دیگر در این عرصه است؛ این نهادها باید به کمک بیایند و طرحهای تبلیغی خود را بازنگری کنند و نسبت به این بخش از حوزویان نگاه خاصی داشته باشند.
این ها بخشی از راهکارهایی برای حفظ ارتباط است که البته راهکارهای دیگری هم در این عرصه وجود دارد.
* نکتهای درباره حضور طلاب توانمند در آموزشوپرورش
رسالت حوزه پاسداری از دین اسلام است. یعنی رسالت او این است که خوب بفهمند و خوب بیان کند و خوب آن را به مخاطبان برساند. اینها لایههایی دارد که لایه اولیه و اهم آن این است که متناسب با پیشرفتهای زمانه اجتهاد کند و مسائل و چالشهای بشر در عرصه دین را حل کند. لذا اجتهاد در حوزه در حال بروز شدن و رشد و ارتقا است. بخش مهمی از اجتهاد مربوط به فقه و فقاهت است که نباید از آن چشم پوشید، همه فعالیتهای حوزه باید خود را با این مأموریت اصلی تنظیم کند.
لایه بعدی پس از مرحله رسیدن به قله فقاهت و اجتهاد، تبیین و تبلیغ دین است. ما در این مرکز درواقع در مرحله تبلیغ و ترویج دین هستیم. به نظر میرسد باید نخبگان خود را چند دسته کنیم. نخبگان علاقهمند و دارای استعداد و زمینه کافی را به سمت فقه و فقاهت جذب کنیم تا مجتهدان آگاه و فقهای توانمند برای آینده اسلام و نظام داشته باشیم. استعدادها و ممتازین و افرادی که متمایل به مرحله تبیین و تبلیغ هستند و در این عرصه دارای شاخصهای نخبگی هستند، این فرد در حیطه تبیین و تبلیغ باید استفاده شود و او را به مؤثرترین موقعیتهای جامعه سوق دهیم که یکی از این عرصهها آموزشوپرورش است.
برای فعالیت در این عرصه نمیتوان تنها به تواناییهای حوزوی تکیه کرد و ابزار تربیتی و مهارتی خاصی میخواهد که حوزه موظف به فراهم کردن آنها است. ما باید سویه نخبگی و استعدادهای تبیینی و تبلیغی را به این سمت ببریم. البته نباید رویکرد این باشد که نهال فروشی باشد؛ بلکه طلبه باید به مرحله ثمر دهی برسد و بعد در عرصههای اجتماعی ورود یابد.