چکیده:
ابلاغ بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی سرآغاز و طلیعه حرکت جدیدی در افق روشن و امیدبخش انقلاب اسلامی است. این گام نو با نگاه کامل به گام گذشته و آسیبشناسی و ظرفیت شناسی و تحلیل دقیق، عالمانه و مجتهدانه مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله العظمی خامنهای مد ظله العالی است. برای تحقق اهداف این بیانیه، مهمترین و محوری ترین امر، تعلیم و تربیت است که نهاد متولی آن آموزش است. این رسالت الزامات نظری و عملیای دارد که در این پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد.
هدف از این پژوهش تبیین الزامات این مهم برای ایفای نقش حقیقی آموزش و پرورش در طریق تحقق بیانیه است.
در کشف الزامات نظری و عملی، از روش تحلیلی تفسیر اندیشه در منظومه اندیشه استفاده شده است. یعنی از منظومه فکری برآمده از مجموع بیانات و مکتوبات مقام معظم رهبری مد ظله العالی در تحلیل استفاده شده است و احیانا تفصیل یافته است. البته در این اثر با توجه به اینکه بسیاری از اندیشههای مقام معظم رهبری خود تفسیر و تبیین و تفصیل مجتهدانه و خلاقانه و نوآورانه دیدگاههای امام خمینی ره هم میباشد، در برخی موارد به ایشان نیز آدرس داده شده است. در برخی از موارد هم از منابع همسو همچون شهید مطهری به عنوان شاهد استفاده شده است.
یافته این پژوهش نیز الزامات نظری و عملیای است که آموزش و پرورش باید برای ایفای نقش در تحقق گام دوم رعایت کرده و اعمال نماید.
واژگان کلیدی: گام دوم، انقلاب اسلامی، آموزش و پرورش، تعلیم و تربیت، تربیت انقلابی
مقدمه:
از آنجا که حکومت اسلامی «حکومتی تربیتمحور» است، تحقق اهداف هر یک از گامهای آن جز در فرایند تربیت تحقق نخواهد یافت و بر این اساس در همه گامهای نظری و عملی آن، آموزش و پرورش بنیادیترین نقش و تأثیر را دارد.
در این راستا در این مقاله الزمات نظری و عملی تحقق اهداف گام دوم انقلاب اسلامی در آموزش و پرورش مورد بررسی قرار میگیرد.
مفهومشناسی:
گام دوم:
این تعبیر، عنوانی است که آیت الله العظمی خامنهای مد ظله العالی در بیانیه سالگرد چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، برای تعیین افق نظری و عملی پیش روی انقلاب اسلامی در چهل سال دوم، بکار بردهاند.(آیت الله خامنهای، بیانیهی «گام دوم انقلاب»، تجدید مطلعی است که فصل جدید جمهوری اسلامی را رقم خواهد زد.
حکومت تربیتمحور:
«حکومت تربیتمحور» حکومتی است رویکرد اصلی همه اجزای حکومت از صدر تا ذیل، در برنامهریزیها و وضع قوانین و اجرا و همچنین در نظارت و مجازات و یا تشویقها، مطابق با نظام جامع تربیتی توحیدی اسلام است. در این صورت در هنگام تزاحمات نیز نظام تربیتی اولویتها و مرجحات را تعیین میکند و هیچ نهاد اقتصادی، سیاسی، امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و ... از این امر مستثنی نیست. در این حکومت، حاکم یک مربی جامع اسلامی است و مردم بهمثابه متربیانی هستند که حکومت وظیفه دارد شرایط لازم برای تربیت آنان را فراهم کند و موانع آن را برطرف نماید. در این صورت ایجاد امنیت، رونق بخشی به اقتصاد، تأمین بهداشت و ... همه و همه در جایگاه شرایط تربیت جزء اهداف غیری و واسطی حکومت خواهد بود. (نظریه حکومت تربیت محور در قرآن، صاعد رازی، محمد حسین، 1397، ص 22)
هدف غایی این حکومت هدایت انسانها بهسوی هدف غاییشان یعنی قرب الهی است و این امر تنها از فرایند تربیت توحیدی میسر خواهد شد. لذا تربیت توحیدی در این حکومت محوریت دارد. لذا از آن به حکومت تربیت محور تعبیر میشود.(نظریه حکومت تربیت محور در قرآن، صاعد رازی، محمد حسین، 1397، ص 22)
آموزش و پرورش:
مقصود از آموزش و پرورش در این تحقیق، وزارتخانه آموزش و پرورش و همه نهادهایی است که به نحوی در حوزه صف و ستاد با آن مربوطند و در چارت سازمانی آن گنجانده شده اند و متصدی امر تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان در حکومت اسلامی هستند.(صاعد رازی، محمد حسین، گزارش راهبردی همکاریهای حوزه و آموزش و پرورش، ص 8)
تعلیم و تربیت:
در اصطلاح، «تربیت» عبارت است از «پرورش دادن»؛ به طوری که استعدادهای درونی که بالقوه در یک شیء موجود است، به فعلیت درآید و با ایجاد تعادل و هماهنگی میان آنها، متربی به حد اعلای کمال خود برسد. (مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، 43؛ ر.ک: مصطفوی، 4/ 22)
تربیت به معنای رشد و نمو و حرکت هر شیء به سمت هدف و غایتی است که آن شیء کمال خود را باز می یابد و(تعلیم و تربیت از دیدگاه آیت الله خامنهای حضرت آیت الله خامنه ای، 53) در این فرایند، استعدادها در جهت سلامت جسمی، علمی و اخلاقی شکوفا میشود؛ لذا تربیت به معنای شدن و به شکل خاصی درآمدن است، که شامل تربیت های اخلاقی، دینی و ... میشود.(همان، 55)
در ترکیب عطفی «تعلیم» و «تربیت»، تعلیم و تربیت فرآیندی تعالیجویانه، تعاملی، تدریجی، یکپارچه و مبتنی بر نظام معیار اسلامی است که به منظور هدایت افراد جامعه به سوی آمادگی برای تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه ابعاد، زمینههای مناسب تکوین و تعالی پیوسته هویت ایشان را در راستای شکلگیری و پیشرفت جامعه اسلامی فراهم میآورد. (سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، 6)
الزامات نظری:
- شناخت اهمیت آموزش و پرورش و جایگاه آن در گام دوم انقلاب اسلامی
از مهمترین نهادهایی که تأثیر فراوان بر تربیت کودکان و نوجوانان دارد، مدرسه و بطور کلی وزارت آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش یک «کارخانه آدمسازی» است. (امام خمینی، صحیفه امام، 7/ 427) معلّم رکن اصلی مدرسه را تشکیل میدهد؛(امین زاده، فرهنگ تعلیم و تربیت اسلامی، ص128) چرا که بعد از پدر و مادر، آموزگاران بیشترین نقش را در تربیت کودکان و نوجوانان بر عهده دارند (اسماعیلی یزدی، فرهنگ تربیت، ص77) نقش معلم در جامعه نقش انبیاء (امام خمینی، صحیفه امام، 9/ 291) و شغل آنها شغل انسانسازی است. (امام خمینی، صحیفه امام، 7/ 427) او نه فقط با زبان؛ بلکه با سيره و روش و رفتارِ خود باید تربيت كند.(آیت الله خامنهای، 26/12/1379)
از آنجا که خودسازی و تربیت به عنوان «هدف انقلاب» تلقی میشود.(آیت الله خامنه ای، 1/8/1370) مسئلهی آموزش و پرورش، از مسائل بنیادی انقلاب است.(آیت الله خامنهای،09/02/1388)چراکه کودکان و نوجوانان در آینده مقدرات را به دست می گیرند و این قابلیت را دارند که مصلح اجتماعى شوند و یا دانشمندی برجسته و انسانی صالح و والا گردند.(آیت الله خامنه ای، 13/2/1391) بنابراین حساس ترین و مهم ترین بخش اداره ی کشور (آیت الله خامنه ای، 26/4/1381) و سنگ بنای آینده ی کشور آموزش و پرورش است (آیت الله خامنه ای، 12/2/1385) که در رأس مسائل کشور قرار دارد. (امام خمینی، صحیفه امام، 15/ 309)
در گام دوم نیز که مخاطب اصلی آن جوانان هستند، مسأله تربیت نمود دارد و آموزش و پرورش به عنوان نهاد متولی آن نقش اساسی را ایفا میکند.
- شناخت ظرفیتهای آموزش و پرورش و نیازهای آن جهت ایفای نقش در گام دوم انقلاب اسلامی
شناخت ظرفیتها: آموزش و پرورش ظرفیت های بسیار زیادی جهت ایفای نقش در تربیت نوجوانان و پیشبرد گام دوم انقلاب اسلامی دارد. برخی از این ظرفیت ها عبارتند از :
- در اختیار داشتن بهترین مخاطبین که بهترین نسلها در بهترین ظرفیت زمانی هستند و در اختیار داشتن افراد جامعه، در حساس ترین مرحلهی زندگی.[1]
- تولی آموزش عمومی کلیهی آحاد جامعه.[2]
- ارتباط گسترده با خانواده ها.[3]
- تخصص و تجارب مفید در زمینه تعلیم و تربیت و علوم تربیتی.[4]
- تربیت و آماده سازی ورودی های اقشار مختلف.[5]
- بهره مندی از حدود 3000 طلبه استخدام آموزش و پرورش.[6]
- اینکه هیچ امری در کشور در زمینه های مختلف علمی، تربیتی، اخلاقی و اعتقادی، جز با گذر از مسیر آموزش و پرورش نهادینه نمی شود.[7]
- توجه ويژه رهبر معظم انقلاب.
- اتفاق نظر مسئولين وشخصيت هاي برجسته نظام در کليه سطوح بر اهمیت آن.
- حضور نخبگان مستعد در امر تعليم و تربيت در آن
- تجربیات اندوخته شده در چهار دهه اخیر در عرصه تربیت که میتواند چراغ روشنی فرا روی راه آینده باشد.[8]
- ظرفیتها و فرصت های موجود در اسناد بالادستی، همچون نقشه جامع علمی کشور،سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، چشم انداز آموزش و پرورش در افق 1404.
در این میان سند تحول بنیادین ظرفیت بسیار بالایی دارد. مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران، با رویکرد اسلامی تدوین و طراحی شد و بر اساس آن سند تحول بنیادین تنظیم گردیده است و در شرایط کنونی آموزش و پرورش سند مكتوبى در دست دارد كه شيوهى تحول بنيادین در آموزش و پرورش را تعيين كرده است، تا با برنامهريزى دقيق بر اساس بندبند آن اقدامات جدی و هدفمند صورت گیرد؛ زیرا مقصود از تحول بنيادين تحول شكلى كه نيست. (آیت الله خامنه ای، 13/ 2/ 1391)این سند با کارشناسیهای دقیق با رویکرد مقابله با سکولاریسم و تلقیات غلط، در 15 جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب نهایی رسیده است. (ر.ک: سند تحول بنیادین، 1390، مقدمه)
شناخت نیازها: علی رغم این ظرفیتها نیازهای زیادی هم در آموزش و پرورش وجود دارد که باید در مسیر تحقق گام دوم تأمین گردد؛ لذا شناخت آنها لازم است. چنانکه مقام معظم رهبری در این خصوص تأکید دارند که ضعف برنامهریزی در عرصه تربیت، یکی از چالش های اساسی است و مدیریت ضعیف مانعی بزرگ بر سر راه تربیت صحیح است؛ چنانکه علی رغم اینکه اقدامات زیادی در جهت تحول در نظام تعلیم و تربیت صورت گرفته است و ذیل سياستهاي كلي علم و فناوري محورهایی در خصوص تحول درج گردیده (آیت الله خامنه ای، مکتوبات، 29/6/1393) البته سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور ابلاغ شده است، (آیت الله خامنه ای، مکتوبات، 10/2/1392) و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تدوین شده است؛ اما تحول حقیقی در این نظام صورت نگرفته است. (آیت الله خامنه ای، 3/۵/1386 و 13/02/1391)
بازخوانی وضعیت آموزش و پرورش در گام اول و شناخت نقاط قوت و ضعف: یکی از اقدامات نظری که برای ایفای نقش آموزش و پرورش در گام دوم باید مورد توجه قرار گیرد بررسی اقدامات و وضعیت آن در گام اول است، که در پرتو این بررسی نقاط قوت و ضعف احصا گردد و نقاط ضعف برطرف شده و نقاط قوت تقویت گردد.
اتخاذ مبانی صحیح بر اساس بیانیه گام دوم: برای حرکت صحیح در جهت تحقق بیانیه گام دوم لازم است مبانی متولیان امر مبتنی بر این بیانیه باشد و الا مسیر به انحراف خواهد رفت و اهداف محقق نخواهد گردید.
الزامات عملی:
- رعایت اصول گام دوم انقلاب اسلامی:
مقصود از اصول، بایدهای کلی ای است که باید در این ایفای نقش مورد توجه قرار گیرد. این اصول عبارتند از :
- تمرکز بر همت، هشیاری، سرعت عمل و ابتکار جوانان
- توجه به ظرفیت های طبیعی و انسانی کم نظیر و استفاده از فرصت های مادی بی نظیر کشور
- نگاه خوشبینانه به آینده و امید صادق و متکی به واقعیت های عینی (ر.ک: بیانیه گام دوم)
- برنامه ریزی راهبردی در عرصههای گوناگون مربوط به توصیههای عملی گام دوم:
علم همچنان که در یک فرد عزت نفس و اعتماد به نفس می آفریند، در یک ملت هم عینا همین کار را می کند (بيانات ؛ سال 83، ص 231)علم علاوه بر این که ثروت و قدرت نظامی ایجاد می کند، اعتماد به نفس هم ایجاد می کند.( بیانات، سال 84 ، ص 201) لذا هر گامى كه جوانان براى ارتقاى علمى و عملى و اخلاقیِشان برمیدارند، همچون گلولهاى است كه به سمت دشمن شليك مىكند؛ لذا دستيابى نسل جوانِ كارآمد اين كشور به فناورىهاى عظیم، دشمنان را مىآزارد و رنج مىدهد. (آیت الله خامنهای، 8/5/1382) مقام معظم رهبری در ديدار با مسؤولان دفاتر نهضت سوادآموزى، رئيس و جمعى از مسؤولان ادارات شهربانى در باره اهمیت علم میفرمایند:
« برادران و خواهران نهضت سوادآموزى بدانند كه در حال جهادند. به شهرها و روستاهاى دورافتاده رفتن و درِ خانهها را زدن و در مساجد كلاس تشكيل دادن و بدون چشمداشتِ احسنت و تشكرى، علم و سواد را - كه ارزندهترين هديههاست - به مردم دادن، يك جهاد است. بىسوادى، براى همهى جوامع انسانى يك لكهى ننگ است؛ اما براى يك جامعهى مسلمان انقلابى، در اين دوران و عصر پُر زحمت كه قدرتهاى بزرگ از بىسوادى و ناآگاهى مردم استفاده مىكنند، بيشتر مايهى ننگ است. نمىخواهم به بىسوادان اهانت بكنم؛ اما بىسوادى واقعاً لكهى ننگى است. خود بىسوادان و در كنار آنان با سوادان، تلاش كنند كه اين لكهى ننگ را بشويند. .... آن وقتى كه در دنيا خبرى از علم و سواد و درس و مشق و نشانههاى تعليم و تعلم وجود نداشت، اسلام و قرآن ما با «اقرأ» شروع كرد و به قلم و نوشته سوگند خورد و اسير جنگى را در مقابل ياد دادن چند كلمه آزاد كرد. اين، متعلق به چهارده قرن پيش است. همان كارهاى اسلام و نبىّمكرم ما (صلّىاللَّهعليهوالهوسلّم) موجب شد كه جامعهى امّىِ عرب در زمانى كه اروپاى امروز هيچ خبرى از علم و دانش نداشتند، دارندهى بزرگترين دانشگاهها و بزرگترين دانشمندان و فارابىها و ابنسيناها و محمّدبن زكرياها و ابوريحانها و ديگران و ديگران شود. يعنى در صدر اسلام، مبارزهى با بىسوادى و تحريص و تحريض به علم و دانش، جامعهى اسلامى را حدود هفت، هشت قرن از همهى دنياى متمدنِ آن روز جلوتر برد. البته بعد ما رجعت كرديم، مسلمانان تنبلى كردند و كار ما به اينجا رسيد؛ ولى حالا مىتوانيم دوباره شروع كنيم. دوباره انقلاب شد، دوباره اسلام سر كار آمد و حالا ديگر بىسوادى معنى ندارد».[9]
با توجه به آماده بودن قلب جوان[10] دل بىآلايش او، هنگامى كه با نور ايمان و فروغ انديشهى عالمانه روشن شود گنجينهئى الهى است كه فرآوردههاى آن، خود جوان و جامعه را بهرهمند مىسازد[11]. بر این اساس ايمان و هويت اسلامى و انقلابى و پايبندى به آن اولین اصل از اصول انقلاب اسلامی است[12] و جوان مومن انقلابی نیز باید با تکیه بر نیروی ایمان مسیر انقلابی گری را در پیش بگیرد[13] زیرا جوانی که دلش از ایمان و توکل به خداوند استوار باشد با اقتدا به سید الشهدا از کمی عِده و عُده در مقابله با بیگانگان هراس ندارد.[14]
اخلاق نیز روح دين است؛ اخلاق انسانى براى هر انسانى روح ديندارى او است: بُعِثتُ لِاتَمّمَ مَكارِمَ الاخلاق؛ مكارم اخلاق ، يعنى انسان صبور باشد، متين باشد، باانصاف باشد، خوش ذات باشد، نسبت به مردم خيرخواه باشد، خدوم باشد، اهل كار باشد، مبتكر باشد، پيشرو باشد، تنبلى نكند؛[15] يعنى حلم و بردبارى، صبر و مقاومت، صدق و صفا، شجاعت و فداكارى، طهارت و پاكدامنى[16]. پس، بايد ايمان و اخلاق اسلامى را به اعماق روح رساند و آن تحول واقعى كه دين براى آن مىآيد یعنی تحول واقعى در نفوس انسانها و تطهير و تزكيهى اين نفوس انجام بگيرد.[17]
البته آموزش و پرورش برای گسترش ایمان و اخلاق باید از حوزه های علمیه کمک بگیرد و حوزههای علمیه به عنوان اصلیترین پایگاه اندیشهای و تبلیغی دین، نقش تاریخی و بیبدیل خود را در زمینهی تعلیم و تربیت، به معنای موسّع خود، دوباره بازیابند. لازمهی انجام این رسالت مهم آن است که حوزه در عرصه آموزش و پرورش، تحرّک بیشتر و حضور فعّال داشته باشد. (آیت الله خامنه ای، 2/8/1389) و نیروهایی را تربیت کنند که توانایی تأثیرگذاری و جهتدهی صحیح فرهنگی در آموزش و پرورش را داشته باشند. (آیت الله خامنه ای، 1/8/89)
متربی باید با جایگاه ثروت و امکانات اقتصادی(معیشت) در سعادت اخروی انسان و تأثیر سوء دنیازدگی بر حیات اخروی انسان(آیت الله خامنهای، 21/03/1383 و 01/01/1393) آشنا شود و دستورات الهی در مورد مناسبات معیشتی و شناخت بایدها و نبایدهای صادرشده از جانب حضرت حق در حوزة اقتصاد(حکیمی، «الحیات»، ج3، ص93) را بشناسد؛ به طوری که برای ثروت و مال ارزش ذاتی قائل نباشد(آیت الله خامنهای، 12/2/1380) و خدا را مالک حقیقی ثروتها و امکانات دانستن(حکیمی، «الحیات»، ج3، ص79) و معیشت را تنها بعدی از زندگی بداند و زندگی را در اقتصاد منحصر نداند.(آیت الله خامنهای، 12/2/1380؛ 16/8/1387)
دغدغهمندی نسبت به قرار نگرفتن ثروت و مال بهعنوان هدف مستقل از آخرت در حیات خویش و انزجار از مال و ثروت بازدارنده از سعادت اخروی(احساس مسئولیت در محور قرار گرفتن رضایت الهی در مناسبات اقتصادی) (آیت الله خامنهای، 20/3/1371؛ 13/12/1372) و احساس مسئولیت نسبت به ترویج آخرتگرایی در فعالیتهای اقتصادی جامعه و مبارزه با فرهنگ دنیازدگی در میان دیگران(امام خمینی(ره)، «صحیفه نور»، ج21، ص86 و آیت الله خامنهای، 15/10/1373) نیز در این ساحت باید ایجاد شود.
او باید بتواند از مال و ثروت در خدمت سعادت اخروی و عمل به بایدها و نبایدهای صادر شده از جانب حضرت حق در مناسبات و تعاملات اقتصادی(حکیمی، «الحیات»، ج3، ص93) استفاده کند و در کسب معاش و رعایت تناسب در پرداختن به امور اقتصادی از افراط و تفریط بپرهیزد(آیت الله خامنهای، 28/3/1370؛ و محمدرضا حکیمی، «الحیات»، ج3، ص273) و برای نهادینه کردن فرهنگ آخرتگرایی در فعالیتهای اقتصادی جامعه و مبارزه با فرهنگ دنیازدگی در بین دیگران تلاش کند.( امام خمینی(ره)، «صحیفه نور»، ج21، ص86، و آیت الله خامنهای، 22/4/1371)
او باید کار و تلاش را برای تأمین معیشت(آیت الله خامنهای، 4/2/87) انتخاب آگاهانهي شغل، متناسب با توانايي و علائق خود و نياز جامعه و مبتنی بر نظام معيار(جمعی از نویسندگان، «فلسفة تربیت در جمهوری اسلامی ایران(سند ملی آموزش و پرورش)»، ص97) و تدبیر اقتصادی برای مدیریت معیشت خانواده(حکیمی، «الحیات»، ج4، ص355) را بیاموزد و از بیکاری و وابستگی معیشتی به دیگران اکراه داشته باشد(حکیمی، «الحیات»، ج3، ص325)
همچنین لازم است نسبت به تبعات بیکاری و فقدان شغل در میان افراد جامعه بصیرت پیدا کند. (آیت الله خامنهای، 28/2/1380)
او باید نسبت به خودکفایی معیشتی اطرافیان خود اعم از «خویشاوندان»، «همسایگان»، «دوستان»، «فقرا و محرومان» و «عموم برادران دینی و مؤمنین» و نیز نسبت به تلاش برای فراهم آوردن زمینة اشتغال برای آنها احساس مسئولیت کند و دغدغه داشته باشد.(آیت الله خامنهای، 1/1/1382)
همچنین لازم است به اهمیت و نقش محوری اقتدار و استقلال اقتصادی ملت ایران در تحقق اهداف خود(آیت الله خامنهای، 28/2/1380؛ 10/1/1369)، جهاد بودن فعالیت در عرصة اقتصاد، شناخت جایگاه خود در جهاد اقتصادی و اعتقاد به تأثیر کار و تلاش هر شخص در دستیابی به اهداف اقتصادی ملی(آیت الله خامنهای، 08/01/1390) ، اولویت قائل شدن برای منافع اقتصادی در سطح ملی نسبت به منافع شخصی(آیت الله خامنهای، 1/1/1376) ، عرصة مبارزه دانستن «اقتصاد» در رویارویی با جبهة استکبار(آیت الله خامنهای، 1/1/1386) ، برنامهها و سیاستهای اقتصادی جبهة استکبار در سطح خرد و کلان(آیت الله خامنهای، 1/1/1386) معتقد شود.
روش های مقابله با برنامههای اقتصادی جبهة استکبار را نیز لازم است فرا بگیرد. (آیت الله خامنهای، 28/11/1387)
اعتقاد به رزاقیت الهی در معیشت و وسیله دانستن سایر عوامل در این زمینه(ر.ک: آیت الله خامنهای، 28/6/1378) و شناخت ثمرات و نتایج رزق حلال و آثار جبرانناپذیر کسب حرام در حیات معنوی انسان(محمدرضا حکیمی، «الحیات»، ج4، صص648-651) و شناختن قواعد اقتصادی اسلام برای گرفتار نشدن در کسب مال حرام(ری شهری، «منتخب میزانالحکمه»، ج1، ص163) از موارد ضروری در این بعد است.
دغدغهمندی نسبت به تحقق و صیانت از حقوق اقتصادی خود در جامعه و احساس مسئولیت در قبال مقابله با هر نوع تجاوز و ظلم به حقوق اقتصادی خویش(امام خمینی، صحیفه امام، 11/6 - 7) و انزجار از ظلمپذیری و بیعدالتی نسبت به حقوق اقتصادی خود در جامعه(صحیفه امام، ج 18، ص 499) و تلاش برای حفظ و صیانت از حقوق اقتصادی خود در جامعه و مبارزه با ظلم و بیعدالتی اقتصادی نسبت به خود(صحیفه امام، 4/ 502) نیز در این بعد شکل میگیرد.
او باید قانع(حکیمی، «الحیات»، ج4، ص379)، سادهزیست و صرفه جو بار بیاید و از اشرافیت و رفاهزدگی(اتراف) در زندگی شخصی پرهیز داشته باشد.(آیت الله خامنهای، ، مکتوبات، 6/3/1383) همچنین باید سادهزیستی را ارزش دانسته و رفاهزدگی را ضد ارزش بداند.(آیت الله خامنهای، 23/2/1379؛ 8/6/1384؛ 2/6/1387)
- در عرصه عدالت و مبارزه با فساد
اگر چه بسیاری از مسائل مربوط به تربیت و اخلاق به صورت فطری در نهاد انسان قرار دارد؛ چنانکه انسان در مقابل عدالت فروتن، و از ظلم و بیداد گریزان است (امام خمینی، شرح چهل حدیث، 113) اما برای شکوفایی و توسعه آن نیاز به تربیت است؛ چنانکه عدالت اجتماعی نیز در صورتی در جامعه تأمین میشود که افراد در جامعه تربیت شده باشند؛ ظلم نکنند و زیر بار ظلم نروند.(آیت الله خامنه ای، 23/4/1372) اسلام عدالت را اساسیترین ارزش اجتماعی میداند. (فلسفه ی تربیت در جمهوری اسلامی ایران ، ص 47) لذا این ارزش در میان متربیان باید نهادینه شود.
در تربیت سیاسی دانش آموزان این نگاه باید منتقل شود که قدرتی واقعی و ستودنی است که برای احقاقِ حقوق مظلوم و تأمین عدالت اجتماعی، به کار رود؛ لذا علی (علیه السلام) خطاب به دو فرزندش میفرماید: «كونا لِلظّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلومِ عَوْناً» (نهج البلاغه، نامه 47 (421)؛ مطهری، مجموعه آثار، ۲۳/ ۲۷۶؛ ر.ک: خامنهای، 7/5/1393؛ 26/2/1394؛ 26/5/1394)
در عرصه سیاسی دین اسلام دین آزادی است و در پرتوی جامعة اسلامی و مهذب و تعلیم و تربیت صحیح است که انسانها، به شخصیت و آزادی خودآگاهانه خواهند رسید. (بهشتی، 1390، 160-162؛ امام خمینی، صحیفه امام، 9/3)
در رویکرد انقلاب اسلامی جبر فلسفی مردود است(امام خمینی، تقریرات فلسفه، 2/ 312) و اصل آزادی در تربیت باید رعایت شود. (صدر، نقش متربی در تربیت، صص72-89؛ صفایی حائری، مسئولیت و سازندگی، 39) بر این اساس، چون انسان، شدني است مستمر و پويشي است خود آگاه، انتخابگر و خودساز (بهشتي ،1381 ،20) لذا باید طوری تربیت شود که با بهرهمندی از اراده و اختیار و تواناییش، در برابر فشارهای عوامل درونی و بیرونی مقاومت کند؛ ضمن آنکه در این نگاه، اراده و اختیار، بر اصالت فطرت انسانی - که ناشی از تکامل جوهری انسان در متن طبیعت است- مبتنی شده است. (مطهری، جامعه و تاریخ، ص41)
لذا باید تربیت به طوری ساماندهی شود كه متربیان با اراده خود و با انگیزه قلبی به سوی كسب فضایل اخلاقی و صفات انسانی حركت كنند. بسیاری از مشكلات رفتاری انسان ها به افراطهای مربیان مربوط میشود. اگر رفتاری بدون اقناع درونی به افراد تحمیل شود، هرگز به رفتار دینی قوی و ریشهدار تبدیل نخواهد شد. (؛ مطهری، 1374: 322)
راسخ ساختن این عزم و اراده جهت پذیرش مسئولیتهای خطیر نیز بسیار مهم است. (آیتالله خامنهای،3/9/ 1384؛ امام خمینی، صحيفه امام، 2/ 208)
در خصوص استقلال نیز استقلال در گرو تولید علم و دانش است و استقلال خواهی و مبارزه با ساختار نظام سلطه، مقتضی پی ریزی پایه های قدرت بر علم و فناوری است (آیت الله خامنه ای، 29/1/1384) که این امر شالوده اش در آموزش پرورش بسته میشود.
- در عرصه عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن
اگر جوانان يك جامعه، روحیه معنویت و تدین داشته باشند، از هرزگى، اعتياد و از چيزهایى كه جوان را زمينگير مىكند، دور خواهند شد؛ استعداد آنها به كار مىافتد، كار و تلاش مىكنند و در نتیجه جامعه را در همهی زمینهها متحول میسازند و موجب پيشرفت و عزت جامعه میشوند. (آیتالله خامنهای، 1/1/1390)
همچنین علم موجب عزت است. علم همچنان که در یک فرد عزت نفس و اعتماد به نفس میآفریند، در یک ملت هم عینا همین کار را می کند (آیت الله خامنه ای، 17/10/1383)
آموزش و پرورش برای ایجاد زندگی عزتمدانه باید از قرآن به عنوان منبع لا یزال معارف الهی استفاده کند که اقیانوس بی پایانی است که بیشتر حقایق عالم را در بردارد( بيانات ؛ سال1385 ؛ ص66) و انگیزه بخش و جهت دهنده و نور بوده و مجموعه نظام يك زندگى اجتماعى و دستورالعمل يك حيات سعادتمندانه و زندگى توأم با عزت است(آیت الله خامنه ای، 9/11/1376)
انسانی که با عزت تربیت شود، روابط خود با دیگران و به ویژه دشمنان را عزتمندانه تنظیم میکند.
اسلامی بار آوردن و عمل کردن انسان ها بر اساس سبک زندگی اسلامی، یکی از مهمترین اهداف تربیتی انقلاب بوده و هست. (آیتالله خامنهای، 25/10/1370) لذا آموزش و پرورش باید در جایگاه نهاد اصلی تعلیم و تربیت تحقق این امر را دنبال کند.
جمع بندی و نتیجهگیری:
از این پژوهش روشن میگردد که ایفای نقش آموزش و پرورش در تحقق اهداف بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی مستلزم اموری در عرصه نظر و عمل است.
الزامات نظری این امر «شناخت اهمیت آموزش و پرورش و جایگاه آن در گام دوم انقلاب اسلامی» و «شناخت ظرفیتهای آموزش و پرورش و نیازهای آن جهت ایفای نقش در گام دوم انقلاب اسلامی» است. الزامات عملی نیز رعایت «اصول گام دوم انقلاب اسلامی» همچون «تمرکز بر همت، هشیاری، سرعت عمل و ابتکار جوانان»، «توجه به ظرفیت های طبیعی و انسانی کم نظیر و استفاده از فرصت های مادی بینظیر کشور»، « نگاه خوشبینانه به آینده و امید صادق و متکی به واقعیت های عینی» است.
الزام عملی دیگر نیز «برنامهریزی راهبردی» در عرصههای گوناگون مربوط به توصیههای عملی گام دوم، همچون «علم و پژوهش»، «معنویت و اخلاق»، «اقتصاد»، «عدالت و مبارزه با فساد»، «آزادی و استقلال»، «عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن» و «سبک زندگی» است.
---------------------------------
منابع و مآخذ:
* قرآن کریم.
* نهجالبلاغه، الامام علی بن ابی طالب (ع)، الشریف الرضی، قم، دار الهجرة، چاپ اول، 1414ق.
- احمدپور، مهدی، حوزه و آموزش و پرورش، چشم انداز همکاری ها، ظرفیت و ها و ضرورت ها؛ ماهنامه پژوهشی، آموزشی، خبری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، شماره 109، اردیبهشت 1388.
- اسماعیلی یزدی، عباس ، فرهنگ تربیت، قم: دلیل ما، 1381
- امین زاده، فرهنگ تعلیم و تربیت اسلامی، ص128)
- امین زاده، محمدرضا ، فرهنگ تعلیم و تربیت اسلامی، قم: مؤسسه در راه حق، 1376
- آیتالله خامنهای، سید علی حسینی، حدیث ولایت (بیانات)، نرم افزار.
- آیتالله خامنهای، سید علی حسینی، حدیث ولایت (مکتوبات)، نرم افزار.
- بناری، علی همت، ظرفیت ها و امکانات اساسی آموزش و پرورش و حوزه های علمیه برای همکاریهای مشترک، ماهنامه پژوهشی، آموزشی، خبری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، شماره 109، اردیبهشت 1388.
- تعلیم و تربیت از دیدگاه آیت الله خامنهای حضرت آیت الله خامنه ای.
- حداد عادل، سخنرانی در سومین همایش همکاری ها؛ حلقه وصل، شماره 6.
- حسینی بهشتي، سيد محمد، آزادي ، هرج و مرج زورمداري ، تهران : بقعه ،1381 .
- حسینی بهشتي، سيد محمد، نقش آزادی در تربیت کودکان،تهران، بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی،1390.
- حکیمی، محمدرضا و دیگران، الحیاۀ، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1380
- خامنهای، بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، 1397.
- خمینی، امام روح الله، تقریرات فلسفه، ج1، تقریر: عبدالغنی اردبیلی، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1381
- خمینی، امام روح الله، شرح چهل حدیث، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1380
- خمینی، امام روح الله، صحیفه امام، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1379
- ری شهری، «منتخب میزانالحکمه».
- شورای عالی انقلاب فرهنگی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، آذرماه1390
- صادق زاده، علیرضا و دیگران، فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران، با نظارت علیرضا اعرافی و خسرو باقری، شورای عالی آموزش و پرورش، ویرایش دهم: بهمن1387
- صاعد رازی، محمد حسین، گزارش راهبردی همکاریهای حوزه و آموزش و پرورش، 1396، کمیسیون حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی.
- صاعد رازی، محمد حسین، نظریه حکومت تربیت محور در قرآن(پایان نامه دکتری)، 1397، جامعة المصطفی العالمیه.
- صدر، موسی ، نقش متربی در تربیت، فصلنامه پژوهش های قرآنی، ش 59و60، پاییز و زمستان 1388
- صفایی حائری، علی، مسئولیت و سازندگی، قم، انتشارات لیلۀ القدر، چاپ ششم، 1388ش.
- علی احمدی؛ وزیر آموزش و پرورش وقت در سومین همایش همکاری ها، حلقه وصل، شماره 6.
- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، بیروت: دارالکتب العلمیۀ، چاپ سوم: 1430 ه.ق، ج.
- مطهری، مرتضی ، مجموعه آثار، ج23، تهران: صدرا، اسفند1383
- مطهری، مرتضی. تعلیم و تربیت در اسلام. تهران: انتشارات صدرا، 1374.
[1] احمدپور، مهدی، حوزه و آموزش و پرورش، چشم انداز همکاری ها، ظرفیت و ها و ضرورت ها؛ ماهنامه پژوهشی، آموزشی، خبری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، شماره 109، اردیبهشت 1388.
[2] بناری، علی همت، ظرفیت ها و امکانات اساسی آموزش و پرورش و حوزه های علمیه برای همکاریهای مشترک، ماهنامه پژوهشی، آموزشی، خبری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، شماره 109، اردیبهشت 1388.
[6] علی احمدی؛ وزیر آموزش و پرورش وقت در سومین همایش همکاری ها، حلقه وصل، شماره 6، ص 13.
[7] حداد عادل، سخنرانی در سومین همایش همکاری ها؛ حلقه وصل، شماره 6، ص 15.
[9] - سخنرانى در ديدار با مسؤولان دفاتر نهضت سوادآموزى، رئيس و جمعى از مسؤولان ادارات شهربانى 4/7/1369
[10] - نهج البلاغه نامه 31
[11] (10/ 06/ 1380) پيام به كنگره جامعه اسلامى دانشجويان در مشهد
[12] (29/ 03/ 1385) بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى
[14] (20/ 12/ 1375) بيانات در گلزار شهداى هويزه
[15] (17/ 10/ 1392) بيانات در ديدار اعضاى ستاد بزرگداشت مرحوم عسگراولادى