به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد همکاریها، ۱۳ شهریورماه سال ۱۳۹۵ بود که حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی سیاستهای کلی «خانواده» را که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شده است، ابلاغ کردند.
از سوی دیگر نهاد مقدس خانواده و ضرورت تشکیل آن، همواره مورد تأکید خداوند متعال و اهلبیت (ع) بوده است، از همین رو در گفتوگو با فریبا علاسوند عضو شورای سیاستگذاری حوزه های علمیه خواهران و پژوهشگر خانواده به تبیین مفهوم خانواده محوری و بررسی سیاستهای کلی «خانواده» ابلاغی رهبر معظم انقلاب پرداختیم که در ادامه میآید.
یکی ازمقاصد خانواده، مقصد طبیعی آن است
وقتی که جوامع به زندگیهای ناهمجنس یا زندگیهایی نامشروع روی میآورند، نشان دهنده یک تمدن متفاوت است و این مبتنی بر بی اهمیت بودن خانواده است.
علامه طباطبایی معتقد است یکی ازمقاصد خانواده، مقصد طبیعی آن است؛ یعنی یک زن ومرد با یکدیگر رسماً ازدواج میکنند و در نهایت منجر به تولید مثل میشود و این مقصدی است که خداوند برای انسان ترسیم کرده است. در این بین ممکن است خانوادهای نخواهد فرزندی بدنیا بیاورد و موافق با مقصد ترسیم الهی نباشد. در کشورهای شرقی، بیشتر شاهد این هستیم که شخصی بهخاطر پول و یا وجاهت طرف مقابل با او ازدواج میکند، ولی در کشوهای غربی بیشتر ازدواجها بهخاطر عشقهای رومانتیک است و زمانی که این عشق از بین برود، زندگی نیز کم کم فرو میپاشد. اصل، خانواده مبتنی بر دین است که یک زندگی ایدئال، رسمی و شرعی است و ممکن است افراد هم یک سری از مقاصدشان را در آن اضافه کنند.
به اعتقاد علامه احکام مربوط به ارث و احکام مربوط به عفت، غیرت و مانند آن در این سبک ازدواج قرار میگیرد. درخصوص بازتعریف فلسفه خانواده یک نگاه ایدئولوژیک نسبت به خانواده دارم. تعریف از خانواده با واقعیت امروز، متفاوت است. در خانواده چیزی به اسم ابر مدل نداریم، حتی زندگی حضرت زهرا و حضرت علی علیهماالسلام با اینکه در اوج معصومیت بودند، ولی با شرایطی بسیار دشوار زندگی میکردند و زندگی آنها کم چالش نبود. با وجود اینکه چالش را خودشان ایجاد نمیکردند، اما عواملی مثل فقر و یا نبودن مرد در خانواده به علت حضور در جنگهای طولانی، زندگی را با چالش روبهرو میکرد.
از آنجا که بسیاری از مسئولیتهای ازدواج دائم در ازدواج موقت وجود ندارد؛ لذا ازدواج موقت، خانواده نامیده نمیشود.
در مورد ازدواج هم جنس گراها نیز به همین صورت است، خداوند در قرآن این سبک ازدواج را خروج از راه میشمارد.
پس در هیچکدام از این مدلها آرامش نیست و مطابق فلسفه خانواده که همه اعضای خانواده باید مسئولیتها و فشارهای خانواده رو به دوش بکشند، نیز وجود ندارد.
اینکه خانواده گروه است یا نهاد، اختلاف نظر وجود دارد، گروه یعنی مجموعهای از افراد که در زیر یک سقف زندگی میکنند، بدون درنظر گرفتن انرژی خانواده و در برابر تهاجمات خانواده تسلیم شدن.
نهاد یا نظام خانواده به مثابه یک کل است و یک دیالکتیکی بین خانواده و اجتماع باید باشد؛ یعنی افزون بر اینکه فرد مهم است، همفراشی و همسفره بودن نیز اهمیت دارد. بحث مادری که یک کل است و همین نگاه کل، باعث میشود شخص فقط به فکر خودش نباشد و نیازهای دیگران را نیز ببیند؛ در حالی که در نگاه لیبرالیسم افراطی فقط از فرد دفاع میشود.
خانوادهای که به صورت طبیعی روند زندگی را طی نماید و عقیده داشته باشد که کسی برایش برنامهای ارائه نداده و باید به خودش متکی باشد، حتماً پیشرفت میکند؛ ولی اگر خانوادهای که متکی به دیگران باشد ضعیف بار میآید و به سمت پیری میرود. یکی از دلایل نگرانی خانوادهها بابت فرزندانشان نیز همین باور است که آیا فرزندانشان هم در آینده مثل خودشان میشوند یا خیر؟ و دلیل آن نیز همین انرژیهای کاهنده هست. غزالی بر این باور است که به قدری نسل عوض شده که فرزندانمان به جای اینکه بخواهند سراغ درس و مشق بروند، دنبال چوب و چوگان هستند که بازی کنند؛ یعنی در هر زمانی خانواده با یکسری انرژی کاهنده روبرو بوده، در واقع روند ضعیف شدن را پیش گرفته است.
نگرانیهای خانواده شاغل این است که وقتی مادروپدر در محل کار هستند، چه اتفاقی ممکن است برای فرزندان رخ دهد؟ مثلاً در کشورهای اروپایی و امریکایی، صاحبان مهدکودک در جهت کاهش نگرانی خانوادههای مذهبی به والدین اعلام میکنند که به فرزندشان غذای حلال میدهند و یا مشاورانی را جهت راهنمایی در اختیار قرار میدهند، ولی متاسفانه در کشور ما اینها فقط نوشته شده است و ضمانت اجرایی ندارند.
سازمانهایی در ایران به نام سازمانهای مادر و نوزاد تشکیل شده که مشاورههای جسمی و روحی ارائه میدهند که خیلی خوب است، ولی در نظر نگرفتن پدر و هزینههای بالای این مشاورهها، از ایرادهای این طرح است که دولت باید در این زمینه، خانواده را حمایت کند. چنانچه دولت در زمینه مشاوره حمایت کند، منجر به کاهش ناهنجاریهایی مثل جرم و جنایت و یا حتی مجرد زیستی در جامعه خواهد شد؛ بنابراین با دادن خدمات، شاهد خانواده کارآمد خواهیم بود.
برای اینکه بتوانیم با شرایط خود را وفق بدهیم، باید آگاهی داشته باشیم و پسازآن، ارائه خدمات از سوی حاکمیت است که در این صورت حتماً خانواده سرپا میماند. در همین راستا دولت به سربازان در طول مدت سربازی آموزشهایی میدهد تا پس از پایان دوره بتواند بهصورت حرفهای وارد بازار کار شود.
خانواده محوری دارای ابعاد کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت است
خانواده محوری دارای ابعاد کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت است، در کوتاهمدت، مسائل ضروری خانواده موردتوجه قرار میگیرد که در حال حاضر بحث جزء آن قرار گرفته، ولی سیاستهای درستی نیز در این زمینه صورت نگرفته است.
در میانمدت و درازمدت، تمام برنامهها باید خانواده محور باشد، متأسفانه خانواده محور تخاصم گفتمان شده و هر نهادی (مجلس، دولت، قوه قضائیه) میخواهد آن را برای خودش بردارد. کمیسیون خانواده که در حال حاضر شکل گرفته، به شرطی که در تمام زمینهها وارد شود، بسیار کار خوبی خواهد بود، ولی وقتی دولت در زمان مناسب تدبیری در جهت تشکیل خانواده و فرزندآوری جوانان نیندیشد؛ ازآنجاکه مدتزمان زیادی را بدون مسئولیت و بهصورت آزاد زندگی کردهاند، حاضر به پذیرش تعهد و مسئولیت و از دست دادن آزادیهای گذشته نیستند. در تمام دنیا بهصورت مستقل و تخصصی به مسائل مربوط به زنان پرداخته میشود و در کشور ما نیز باید کمیسیون خانواده تشکیل شود و برنامهریزی دقیقی در این خصوص ارائه گردد.
روح خانواده باید در دولت و مجلس حضور داشته باشد
خانواده محوری یعنی اینکه روح خانواده در دولت و مجلس حضور داشته باشد که در مبنای حفاظت از خانواده و غنیسازی روابط خانواده بتوانند خانواده را بازسازی کنند. ما یک مدل حداقلی در خصوص خانواده محوری نداریم که مدل با پایه را بپذیریم؛ بنابراین سعی کنیم یک مدل پایه در حوزه تربیت یا در حوزه آموزشوپرورش داشته باشیم. درصورتیکه بیشتر خانوادههای ما درگیر تأمین امرارمعاش خانواده هستند و کمتر به موضوع تربیت، معنویت و حتی تحصیل فکر میکنند. باید عرصههای نگرانکننده تأمین شود و بر روی همین عرصهها، برنامههای میانمدت و بلندمدت تعریف شود.