پایگاه اطلاع رسانی دبیرخانه ستاد همکاری های حوزه و آموزش و پرورش به مناسبت شهادت جانسوز رییس مذهب شیعه حضرت امام صادق علیه السلام شرح چهار حدیث تربیتی را از صادق آل محمد منتشر میکند
*دشمنترین دشمنان
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
اِجعَل نَفسَکَ عَدُوّاً تُجاهِدُهُ وَ عارِیَهً تَرُدُّها؛
نفس خودت را دشمنی قرار بده، که با آن مبارزه می کنی و عاریه ای بشمار، که آن را برمی گردانی /تحف العقول، ص۳۰۴
شرح حدیث:
در روایات ائمّه معصومین(علیه السلام) از «نفس امّاره» به عنوان دشمن ترین دشمنان یاد شده است.
مقصود از «نفس»، نیرویی در باطن انسان است که او را به هوی و هوس، گناه، حرام، مَرزشکنی، هنجارشکنی، تجاوز به حقوق دیگران و بهره گیری از لذّت های حرام و... فرا می خواند.
انسان، میان دو نیروی «نفس» و «عقل» قرار دارد و از نعمت «اختیار» برخوردار است، تا خواسته دل را برآورد، یا فرمانبردار عقل گردد. یکی به دوزخ می کشاند و دیگری به بهشت دعوت می کند، اطاعت از یکی سعادت و تبعیت از دیگری، شقاوت به بار می آورد.
پس وقتی «نفس»، یک دشمن شد، باید با آن مبارزه کرد، نه آشتی و باید با آن مخالفت کرد، نه همراهی.
از این رو، در توصیه های اخلاقی به «جهاد با نفس» توصیه شده و از آن به عنوان «جهاد اکبر» یاد شده است، تا از آن رهگذر، انسان، اسیر تمایلات نفسانی نشود.
معنای دیگر نفس، روح و جان آدمی است
جانی که ودیعه ی الهی و امانت خداست و روزی این جان به خداوند جان آفرین تسلیم خواهد شد، در طول زندگی همراه ماست و ما وظیفه داریم آن را به کمال برسانیم و این عاریه را روزی نیز برگردانیم.
آمادگی برای مرگ، نشانه آن است که در زندگی با این ودیعه و عاریه خوب رفتار کرده ایم و حسابمان پاک است و بیمی از مرگ نداریم.
فکر «برگرداندن عاریه» ما را به یاد این حقیقت می اندازد که عمرها محدود است و اجل در پیش و روز حساب و قیامت فرا خواهد رسید.
نفس ملکوتی را تربیت کنیم و با نفس امّاره و وسوسه های دل، مبارزه نماییم.
*حق مسلمان بر مسلمان
امام صادق علیه السّلامفرمودند:
حَقُّ المُسلِمِ عَلَی المُسلِمِ اَن لا یَشبَعَ وَ یَجُوعُ اَخُوهُ؛
حق مسلمان بر مسلمان آن است که خودش سیر نباشد و برادرش گرسنه بماند/کافی، ج۲، ص۱۷۰
شرح حدیث؛
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی(گلستان، سعدی.)
علاوه بر حقّ انسانی و وظیفه ای که در برابر همنوع، بر دوش ماست، تکلیف دینی نیز نسبت به هم کیش و هم آیین داریم.
مسلمان، در برابر مسلمان دیگر وظیفه مند است، ادای این تکلیف نیز واجب است.
یکی از این وظایف، مواسات، ایثار و خدمت است.
پیامبر(ص) فرموده است: «کسی که سیر بخوابد، در حالی که همسایه اش گرسنه است، به من ایمان نیاورده است». این سخن اشاره به این گونه حقوق و وظایف دارد.
اگر برادر دینی کسی گرسنه، تشنه عریان و فقیر باشد و او تمکّن مالی داشته باشد و بتواند کمک کند، ولی در عین حال بی خیال باشد، طعم ایمان و مسلمانی را نچشیده است.
اگر این حسّ عاطفی و همبستگی دینی در جامعه زنده باشد، محرومیّت و فقر، از امّت مسلمان رخت برمی بندد.
در سیره ی پیشوایان دین، نمونه های فراوانی دیده می شود که به همنوعان و هم کیشان خود مساعدت و انفاق می کردند و به طور ناشناس و بی خبر، به آنان کمک می رساندند. این است، راه و رسم مسلمانی.
*بهترین دوست
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
اَحَبُّ اِخوانی إلَیَّ مَن اَهدی اِلَیَّ عُیُوبی؛
محبوب ترین برادرانم نزد من کسی است که عیب های مرا به من به عنوان «هدیه» بازگوید/ کافی، ج۲، ص۶۳۹
شرح حدیث:
هر کس، کم یا زیاد، عیوب و نقایصی دارد،پوشاندن یا انکار، آن را از بین نمی برد، بلکه شناختن عیوب و کاستی ها و تلاش برای رفع آنها، مفید و سازنده است.
نخستین گام «اصلاح خویش»، شناختن عیوب است، پس، باید ممنون کسانی باشیم که صادقانه و از روی خیرخواهی عیب ما را به ما بگویند، تا آن را برطرف کنیم، نه این که از آنان برنجیم و هر تذکّر را بر دشمنی و غرض ورزی حمل کنیم.
امام صادق(علیه السلام)، از عیبی که توسّط یک برادر به انسان گفته می شود به عنوان «هدیه» یاد کرده است که باید پذیرفت، آن هم با آغوش باز و روی گشاده، نه اخم و ناراحتی.
*دوست دارم که دوست عیبِ مرا
همچو آیینه رو به رو گوید
نه که چون شانه با هزار زبان
پشت سر رفته، مو به مو گوید(نشانی، دهلوی.)
کسی به رفع عیوب و اصلاح خود می تواند توفیق یابد که «پندپذیر» و «نقدپذیر» باشد، و گرنه تا به ابد در دامن عیبها، رذایل و خصلت های بد خواهد ماند.
برخی صالحان خود ساخته، با دوستان صمیمی خود قرار می گذاشتند که اگر عیب، خصلت ناپسند و عمل نادرستی را از آنان دیدند، گوشزد کنند.
این گام، مقدمه خودسازی است.
*ملاک شیعه بودن
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
لَیسَ مِن شیعَتِنا مَن قالَ بِلِسانِهِ و خالَفَنا فی اَعمالِنا و آثارِنا؛
از شیعیان ما نیست، کسی که به زبان از ما دم بزند، ولی در اعمال و آثار ما، با ما مخالفت کند/بحارالانوار، ج۸، ص۱۶۴
شرح حدیث:
مسلمانی به عمل است، نه به زبان.
شیعه بودن نیز به تبعیّت است، نه شعار و ادّعا.
از این که پیشوایی پاک ترین انسان ها و زبده ترین مخلوقات عالم هستی (ائمّه و اهل بیت علیهم السلام) را پذیرفته ایم، افتخار می کنیم، ولی باید نشان دهیم که پیرو و تابعیم،تشیع، پیروی از خاندان عصمت و طهارت است.
این پیروی، هم در افکار و اندیشه و اعتقادات است، هم در موضوعات دینی و حلال و حرام و هم در اخلاق و رفتار و سلوک فردی و اجتماعی.
«راه امامان» را با دو شیوه می توان شناخت:
یکی، سیره و زندگی و خلق و خوی آنان در عمل و زندگی شان و دیگری آثار حدیثی و سخنان و احادیث نورانی آنان.
خوشبختانه کتب دینی ما از هر دو جهت غنی و سرشار است. هم روایات معصومین(علیه السلام) و هم کتب تاریخ و سیره در دسترس است که ما را با زندگی آنان آشنا می سازد.
ادّعای شیعه بودن به زبان، کارساز نیست.
همراهی و همسویی و گوش به فرمان بودن و اطاعت، نشان می دهد که این ادّعا تا چه حدّ ریشه دار و عمیق و تا چه اندازه سطحی و زبانی است.
وقتی امامان، در عبادت و نماز، سرآمد دیگرانند، نمی توان پذیرفت که کسی شیعه باشد و در نماز، سستی نشان دهد.
وقتی پیشوایان ما، اهل صدق و وفای به عهد و خداترسی اند آیا پذیرفته است که شیعه آنها اهل دروغ و پیمان شکنی و بی مبالاتی در امور دینی باشد؟
شاخص شیعه، «عمل» است و «به عمل کار برآید، به سخن دانی نیست».
منبع؛ کتاب حکمت های صادقی اثر حجت الاسلام والمسلمین جواد محدثی