به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد همکاریها متن یادداشت پژوهش گونه این فعال عرصه تعلیم و تربیت در ذیل می آید.
مقصود و مفهوم علم نافع در اسلام و ارزش بی بدیل آن که در آیه شریفه ۹۷ سوره نحل آمده است : مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ هر کس از مرد یا زن، عمل نیک مؤمنانه انجام دهد پس او را بی تردید ( در دنیا ) به زندگی پاکیزه ای زنده خواهیم داشت و ( در آخرت ) پاداششان را در برابر عمل های باورمند در بالاترین سطح خواهیم داد.مقام معظم رهبری با توجه به محتویات سازنده علم نافع که همان دشمن شناسی ظاهری و باطنی منطوی در سند تحول است اصرار می ورزند.
در همین راستا بیانات مقام معظم رهبری بمناسبت روز معلم در اردیبهشت ماه 1402 اگر محققانه و مدبرانه مطالعه شود باید از کلید واژه علم نافع در آن نام برد که در سالجاری بی شک روح معلمان فرزانه و فرهیخته را نوازش داده است، زیرا علم نافع همان باطن پاکیزه از وسوسه های شیطان است که در مدرسه توحید تدریس می گردد وخروجی آن تربیت انسان کامل است.
اگر انقلاب اسلامی در زیر ساخت سازی علم نافع و تربیت نیروی انسانی آن سرعت و دقت به خرج ندهد آسیب های اجتماعی از جامعه به مدارس سراریز خواهد شد و دشمنان بی رحم از فضا و صفای جوانان برای استحاله جموری اسلامی اقدامات بیشتری خواهند کرد که مستمرا رهبری در نشست های با مسئولین این امر مهم شده اند.
دو سال فاصله دانش آموزان با فضای تربیتی مدارس و نیز تلخی های ایام اغتشاشات محرومیت های فراوانی تولید کرد که از جمله آن خانه نشین شدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بود و نیز از پس لرزهای آن یاری گیری دشمنان از دانش آموزان برای کف خیابانها بود.
اکنون بر آن شدیم بیانات معظم له را در قالب سئوال جواب بر آمده از رهنمودهای خلف صالح پیر جماران به عنون نقشه راه تبیین نماییم.
1- کدام بخش سرود معلمان مورد تحسین رهبری قرار گرفت؟
از سرودی هم که اجرا کردید تشکّر میکنم؛ سرود متفاوتی بود که با توحید الهی شروع شد، با مدح معلّم ادامه پیدا کرد؛ انصافاً جای همین هم هست که بعد از حمد الهی، انسان به مدح معلّمین بپردازد؛ خیلی خوب بود.
2- مسئولان و مدیران آموزش و پرورش برای نوشته های شهید مطهری و تنظیم شده های سخنرانی ایشان چه فعالیت هایی داشته یا در دست اقدام دارد؟
من توصیه میکنم نوشتههای ایشان و تنظیمشدههای سخنرانیهای ایشان را، بخصوص معلّمین، حتماً نگاه کنند و بخوانند؛ خیلی به دردتان میخورد.
3- از منظر رهبری آموزش و پرورش باید به معلمان چگونه بنگرد؟
معلمان به عنوان سربازان گمنام نظام اسلامی و اسلام و مسلمین که در اطراف کشور، در دورترین نقاط کشور، بیسروصدا مشغول کارند، مشغول مجاهدتند و با سختیها، با مشکلات فراوان، دارند کار میکنند. در واقع، فرزندان ملّت را این جامعهی معلّمین دارند تربیت میکنند و آنها را برای آیندهی روشنی آماده میکنند.
4- مشوق جوانان و دانشآموزان دبیرستانی برای اعزام به جبهه چه کسانی بودند ؟
معلّمان کشور چهار هزار و نهصد و خردهای شهید دادند. دانشآموزانی که غالباً تحت تأثیر نَفَس گرم معلّمین به جبهه رفتند و شهید شدند، حدود ۳۶ هزار نفرند؛ این دانشآموزان ممکن است تحت تأثیر خانواده و مسجد و رفقا هم بودند، امّا اغلب یا بسیاری از این جوانان دانشآموز و دبیرستانی که جبهه رفتند، تحت تأثیر نَفَس گرم این معلّمین بودند.
5- بزرگترین خدمت از نظر رهبری در کشور چیست؟
تربیت انسان آگاه، عالم، اهل فکر کردن، متفکّر، اهل منطق، با ایمان، با اراده، متشرّع، پایبند به اخلاق اسلامی، پایبند به تعهّدات ملّی، بزرگترین خدمت به کشور انجام گرفته
6- رهبری دانش آموز ایرانی را به چه چیزی تشبیه وتوصیف کردند؟
اگر ما با یک جامعهی جوان و نوجوانِ متوسّط از لحاظ ذهنی مواجه بودیم، یک جور بود؛ حالا که با یک قشرِ جوانِ هوشمند مواجهیم که از متوسّط هوش جهانی بالاترند، قضیّه جور دیگر است. این ثروت عظیمی است. اگر ما این موجود باارزش، یعنی این جوان هوشمند را ــ که هوشمندیِ خودش را در المپیادها، در مسابقات جهانی، در همه چیز ثابت کرده ــ تربیت نکنیم و به جایگاه شایسته نرسانیم، واقعاً جفا شده؛ این جواهرِ قیمتیای است، این را باید خوب ساخت.
7- ارتباط میان آموزش و صلاحیت های انسانی دانش آموزان از نگاه رهبری چیست ؟
معلّم در واقع معمار آیندهی کشور است. امروز شما دارید فردای کشور را میسازید.
معلم شاگرد را مثل فرزند خودش بداند. شما در مورد پسر خودتان، دختر خودتان چه آرزوهایی دارید؟ نمیخواهید خوشبخت باشد؟ نمیخواهید سربلند باشد؟ نمیخواهید عاقل باشد؟ نمیخواهید با سواد باشد؟ نمیخواهید رفتار او احترامبرانگیز باشد در جوامع، در خانوادهها؟ انسان راجع به بچهاش این چیزها را میخواهد. عین همینها را از این شاگردتان هم بخواهید. در خلال درس با رفتار، با کردار، با بیان، ایمان را، صلاح را، صلاحیتهای انسانی را در این شاگرد پرورش بدهید فرض کنید فرزند خودتان است.
8- آیا رهبری با تجمیع پرورش با آموزش موافق هستند؟
اوّلین توقّعی است که انسان از معلّمین دارد. البتّه این غیر از مسئلهی «پرورشی» است که بعداً عرض خواهم کرد؛ آن امور پرورشی، مستقلّاً یک مسئلهی جداگانهای است؛ بعضیها اینها را با هم مخلوط میکنند.
9- دیدگاه رهبری در خصوص مستقل بودن برنامه پرورشی چه بود ؟
آنهایی که میخواستند «پرورشی» را تعطیل کنند، میگفتند «معلّم در همان حالِ تعلیم، پرورش هم بدهد»، که خب این حرف ناقص و ناتمامی است.
10- کانون های برکت آفرین از نگاه رهبری کدام است ؟
یک نکتهی دیگر تشویق دانشآموزان به حضور در مراکزی است که آن مراکز برکتآفرین است، نورآفرین است، مثل مساجد، مثل هیئت ها. بهتجربه ثابت شده جوانی که با مسجد سر و کار دارد و ارتباط دارد، خیرش بیشتر به جامعه میرسد؛ یعنی احتمالش بیشتر است. نه اینکه آدمِ جوان یا غیرجوانِ مسجدی منحرف نمیشود؛ چرا، همهی احتمالات وجود دارد، لکن این زمینه یک زمینهی بسیار باارزشی است
11- از منظر رهبری چرا مدرسه موضوعیت دارد؟
شاگرد، دانشآموز، غیر از یادگیری و شنیدن درس، احتیاج به حضور در فضای آموزشی دارد؛ احتیاج دارد به اینکه بین همسالان خود، همکاران خود، همسانان خود حضور داشته باشد؛ این همافزایی ایجاد میکند، این خیلی مهم است. باید سعی بشود که دانشآموز در مدرسه حضور پیدا بکند؛ مدرسه موضوعیّت دارد.
12- چگونه برخی نا امنی ها در خیابانها به ناامنی در مدارس مرتبط می شود؟
عرض کردیم کرونا ضربه زد، این فتنهها و اغتشاشها و مانند اینها هم ضربه میزند؛ یعنی اینها با این نا امنیهایی که در خیابان و از این قبیل درست میکنند، یکی از ضرباتی که به کشور میزنند همین (عدم حضور در مدارس) است.
13- تعبیر رهبری از معلم چیست؟
معلّم در واقع معمار آیندهی کشور است. امروز شما دارید فردای کشور را میسازید.
14- آیا همه مفاهیم اسلامی و مفاخر ایرانی لازم است در تمام کتب درسی دانش آموزان بیاید؟
مفاهیم اسلامی در کتابها بیاید؛ همانطور که عرض کردم، اینها میتواند در همهی رشتههای درسی بیاید، منتها بهتناسب؛ در کتاب رشتهی علوم انسانی یک جور، مثلاً در کتاب رشتهی علوم طبیعی یک جور دیگر، امّا میتواند بیاید؛ هم مفاهیم اسلامی، هم مفاخر اسلامی و ایرانی. در کتابهای علمی، مفاخر ایرانی معرّفی بشوند. ما یک روزی سردمدار علم در همهی دنیا بودیم. من از افراد مطّلع شنیدم که گفتند تا چند سال قبل از این ــ مثلاً تا ده بیست سال یا سی سال پیش؛ حالا من دقیق نمیتوانم بگویم ــ کتاب قانون ابنسینا در مراکز علمی مهمّ اروپا مطرح بوده و ترجمه شده بود. آن زمان که به من گفتند، کتاب قانون که ابنسینا آن را عربی نوشته، به فارسی ترجمه نشده بود، [در حالی که] به زبانهای اروپایی، انگلیسی، فرانسه ترجمه شده بود.
15- احساس مسئولیت جامعه و مسئولان در برابر معلم به چه معناست. ؟
"وقتی نظام از جامعهی معلّمی توقّعی دارد، باید در قبال این جامعه احساس مسئولیّت هم بکند. این احساس مسئولیّت [هم] در همهی ابعاد است؛ فقط مسئلهی معیشت نیست. البتّه مسئلهی معیشت خیلی مهم است، امّا فقط مسئلهی معیشت نیست، مسئلهی تجربهآموزی است، مسئلهی مهارتآموزی است."
16- مهمترین کانون تربیت معلم از نظر رهبری کجاست؟
دانشگاه فرهنگیان خیلی مهم است و دستگاههای تربیت معلّم کلّاً خیلی مهمّ اند، رسیدگی به اینها خیلی مهم است.
17- خطای راهبردی برخی مسئولان درخصوص آموزش و پرورش از دیدگاه رهبری چه بود. ؟
به نظر بنده، بعضی هنوز قادر نیستند نقش آموزشوپرورش را در پیشرفت همهجانبهی کشور درک کنند. یک خطای راهبردی در بین برخی از مسئولین در گذشته وجود داشته که خسارتهایی هم وارد آورده، و آن کوچکانگاریِ این دستگاه حیاتی است. [برخی مسئولین] قدر و عظمت و ابعاد تأثیر این دستگاه حیاتی را نشناختند، بعضی آن را به صورت یک مزاحم و به صورت یک مجموعهی مصرفی نگاه کردند
18- راه برون رفت از مشکلات اساسی و گرههای سخت کشور چیست؟
به نظر بنده، عبور از گردنههای دشوار پیشرفت ــ که ما دنبال پیشرفت همهجانبهی کشور هستیم و در این مسیر گردنههای دشواری وجود دارد ــ بدون کمک آموزشوپرورش ممکن نیست. امروز انسان میشنود که وقتی راجع به... بحث میشود، علاج کار را در مدرسه جستجو میکنند.
19- رهبری از کدام مساله در وزارت آموزش و پرورش تعجب کردند. ؟
ما در یک دهه پنج وزیر و چهار سرپرست در آموزشوپرورش دیدهایم! این چیز خیلی عجیبوغریبی است. خب در وزارتهای دیگرِ ما، [مثل] وزارت خارجه یا وزارت جهاد کشاورزی، هفت سال، هشت سال، گاهی بیشتر، یک وزیر در دو دولت میمانَد؛ چرا در وزارت آموزشوپرورش اینجور بیثباتی در مدیریّت وجود دارد؟ ببینید، همهی. خب وقتی وزیر عوض شد، خیلیهای دیگر هم عوض میشوند؛ معاونها عوض میشوند، مدیرها عوض میشوند، مدیران میانی عوض میشوند، حتّی شنیدهام گاهی مثلاً تا سطح مدیر مدرسه با رفتوآمد وزیر عوض میشود. این هم یک مسئله است.
یکی میآید یک برنامهای میریزد، یک کاری را شروع میکند، [با رفتنِ او] نیمهکاره رها میشود، دیگری میآید.
هر که آمد عمارتی نو ساخت- رفت و منزل به دیگری پرداخت
20- ماموریت های رهبری به شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی آموزش و پرورش را برشمرید؟
مسئلهی انطباق یا عدم انطباق نظام آموزشی آموزشوپرورش و نظام ساختاری آموزشوپرورش با نیازهای کشور است. ساختار آموزشوپرورش ما ــ مثلاً وضع کلاسبندیهای دبستان و دبیرستان یا [برنامهریزیهای] منطقهای و امثال اینها ــ و همچنین ترتیب درسی و علمی در این دستگاه عظیم، چقدر با نیازهای کشور تطبیق میکند؟ این یکی از آن مسائل بسیار مهم است. مسئولان عالی فرهنگی کشور، بخصوص در خود آموزشوپرورش، باید روی این فکر کنند. البتّه در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم باید فکر کنند و آن شورای عالی آموزش[و پرورش] باید روی این فکر کنند، مدیران اجرائی آموزشوپرورش هم باید روی این فکر کنند.
21- کدام مانع میان انطباق سخت افزار و نرم افزار آن فاصله ها انداخته است؟
خب الان نسبت این آموزشهای عمومی که در دبیرستانهای ما رایج است، با آموزش فنّیوحرفهای آیا نسبت متعادلی است؟ بنده چقدر در دورانهای گذشته راجع به آموزشهای فنّیوحرفهای سفارش کردم؛ خب حالا ایشان گفتند که یک مقداری افزایش پیدا کرده امّا باید نسبت، یک نسبت متعادلی باشد. یا مثلاً آیا نیروی کارِ ماهر در نظام آموزشی ما پرورش پیدا میکند؟ مهارت در کار، به انواع خدمات لازم، در تولید و در امثال اینها. خب آموزشوپرورش باید فکر اینها را بکند.
22- آیا دالان بودن دبستان و دبیرستان برای رفتن به دانشگاه کفایت می کند؟
مسیر کنونی یک مسیری است به سمت دانشگاه؛ یعنی این [مسیری] که الان هست یک دالانی است از دبستان و دبیرستان به سمت دانشگاه؛ آیا این ضروری است؟ واقعاً باید همه همینطور بیایند عبور کنند بروند به سمت دانشگاه؟ این ضروری است؟ این اصلاً برای کشور بهرهده است؟
23- آیا تحصیل دانش آموزان باید در راستای کار مناسب آنها برنامه ریزی شده باشد؟
من چند روز قبل از این در جمع کارگران عزیز که اینجا بودند گفتم ــ به نظرم آنجا گفتم ــ که ما یک تعداد زیادی دیپلمه را تبدیل میکنیم به کارشناسها و کارشناسهای ارشد بیکار و ناراضی و معترض، که حق هم دارند؛ این همه درس خوانده، کارِ مناسبِ درسش وجود ندارد. واقعاً روی اینها باید فکر کرد، اینها را باید ملاحظه کرد.
24- مسئولان آموزش و پرورش برای رسیدن علم نافع چه اقداماتی باید داشته باشند؟
روی علوم انسانی؛ چرا؟ برای خاطر اینکه آنچه دنیا را اداره میکند علوم انسانی است؛ سیاست است، مدیریّت است، اینها است که دارد سیاستهای دنیا و حرکتهای دنیا را پیش میبرد و اداره میکند؛ روی این بیشتر تکیه میکنند. حالا من نمیخواهم این را توصیه کنم؛ من نمیخواهم بگویم جلوی مهندسی را بگیریم یا مثلاً علوم انسانی را چه کار کنیم؛ نه، باید این ملاحظه را کرد که کشور امروز و فردا به چه چیزی احتیاج دارد، ما این جوان را برای چه چیزی بایستی تربیت کنیم. علم نافع، علمی که برای آیندهی کشور نافع باشد؛ این باید جزو اصلیترین دغدغههای مسئولان آموزشوپرورش باشد. این هم یک نکته.
25-آیا منابع انسانی به حسب احتیاجات کشور مدیریت می گردد؟
آیا ما منابع انسانی خودمان را که ارزشمندتر از منابع مادّی هستند، درست داریم توزیع میکنیم؟ منابع انسانی ما همین نوجوانها و همین جوانهای ما هستند دیگر؛ توزیع اینها در بخشهای مختلف آموزشی توزیع درستی است؟
26- انتظار رهبری از دولت و مجلس برای به روزرسانی سند تحول بنیادین چیست؟
یک نکتهی دیگر مسئلهی تحوّل در آموزشوپرورش و مسئلهی این سند تحوّل است که بالاخره بعد از مدتّها با تأخیر تهیّه و آماده شد. دربارهی سند تحوّل، من در سالهای قبل هم که دیدار داشتیم مکرّر گفتهام، باز هم باید بگویم؛ حالا الان امیدواری هست که انشاءالله همّتی در مجموعه وجود داشته باشد که این کارها را انجام بدهند. اوّلاً بایستی سند تحوّل دائماً بهروزرسانی بشود. درست است که سند تحوّل تنظیم شد و سند خوبی هم هست، امّا آیهی قرآن نیست؛ نه اینکه حالا هر روز به یک شکلی دربیاورند، امّا بایستی افراد صاحبنظر آن را بهروزرسانی کنند و تکمیل کنند.
27- چرا رهبری با بدیل آفرینی برای سند تحول مخالف هستند؟
برای سند تحوّل، یک بدیلی و رقیبی درست نکنند. سند تحوّل یک سند متقن و محکم و خوبی است؛ دیگر از یک گوشهای باز یک سند دیگری سر درنیاورد برای تحوّل، همه را متحیّر کند که چه کار کنیم، چه کار نکنیم.
28- نیاز به معلّمِ کارآمد و متعهّد و مسئول؛ با چگونه دانشگاهی پاسخ داده می شود؟
خب الحمدالله پیشرفت دانشگاه خوب بوده، اگرچه ظرفیّتش کم است. ظرفیّت دانشگاه فرهنگیان دو برابر هم [شود] شاید کم باشد؛ احتیاج دارد به اینکه ظرفیّتش افزایش پیدا کند، زیرساختهایش افزایش پیدا کند، واقعاً کمک بشود. راه حلّش این است: باید سرمایهگذاری کنیم. اگر نیاز به معلّمِ کارآمد و متعهّد و مسئول، مورد قبول است ــ که قطعی است و چارهای جز قبول این نیست؛ یعنی واقعاً همه باید نیاز به معلّم را بپذیرند ــ این سرمایهگذاری لازم دارد، تلاش لازم دارد. دستگاههای مراکز تربیت معلّم، از جمله مهمترینش دانشگاه فرهنگیان، باید تقویت بشوند که بتوانند کار را پیش ببرند؛ هم زیرساختهایشان تقویت بشود، هم ظرفیّتهایشان افزایش پیدا کند.
29- جذب معلم ایده آل باید بر اساس چه ویزگی هایی باشد؟
البتّه علاوهی بر این، شایستگیهای حرفهای معلّم و شایستگیهای عمومی معلّم هم در طول خدمت بایستی رصد بشود؛ یعنی صرفاً [رصدِ] اوّلِ کار اهمّیّت ندارد؛ اوّلِ کار اهمّیّت دارد، لکن ادامه هم اهمّیّت دارد. و راهش این است که ضوابط گزینش کمرنگ نشود؛ خب یک مقداری سختیهایی دارد، گزینشهای در چهارچوب ضوابط یک مقدار سخت است، [امّا] نگذارند این سختی موجب بشود که این ضوابط کمرنگ بشود.
از معلّمین مجرّب مؤمن قدیمی هم باید استفاده بشود. بنده میشناختم معلّمی را که نزدیک به هفتاد سال معلّمی کرد، بااخلاص؛ شوخی است؟ در سنّ نودوچندسالگی به رحمت ایزدی پیوست؛ تا اواخر عمر، شاید تا همان آخر عمر، مدرسه را ترک نمیکرد، میرفت مدرسه و میآمد؛ اینها خیلی باارزشند. او یک کلمه هم که در مدرسه درس بدهد و با یک تعدادی دانشآموز مواجه بشود، این قیمت دارد؛ اینها را حفظ کنید.
30- شاخص های کتاب درسی شوق آفرین چیست؟
یک مطلب دیگری که باز این هم مهم است، مسئلهی کتابهای درسی است. خب در این سالها سفارشهای زیادی در این زمینه شده، تأثیراتی هم داشته، کارهای خوبی هم در کتابها انجام گرفته، لکن آن توقّعی که انسان از کتاب درسی دارد این است که کتاب درسی باید سرشار باشد از مشوّقهای نسل جوان؛ یعنی کتاب درسی باید نسل جوان را که کتاب را میخواند، سر شوق بیاورد. نوع تألیف کتاب ــ در هر رشتهای [باشد] فرق نمیکند؛ چه در رشتههای علوم انسانی، چه در رشتههای علوم ریاضی یا طبیعی ــ باید جوری باشد که دانشآموز را سر شوق بیاورد. البتّه معلّم هم نقش دارد؛ در این زمینه که دانشآموز را سر شوق بیاورد، کیفیّت معلّم و رفتار معلّم نقش دارد، امّا کتاب میتواند نقش زیادی در این زمینه ایفا کند.
31- مصادیق آثار علمی شوق آفرین چیست؟
مفاهیم اسلامی در کتابها بیاید؛ همانطور که عرض کردم، اینها میتواند در همهی رشتههای درسی بیاید، منتها بهتناسب؛ در کتاب رشتهی علوم انسانی یک جور، مثلاً در کتاب رشتهی علوم طبیعی یک جور دیگر، امّا میتواند بیاید؛ هم مفاهیم اسلامی، هم مفاخر اسلامی و ایرانی. در کتابهای علمی، مفاخر ایرانی معرّفی بشوند. ما یک روزی سردمدار علم در همهی دنیا بودیم. من از افراد مطّلع شنیدم که گفتند تا چند سال قبل از این ــ مثلاً تا ده بیست سال یا سی سال پیش؛ حالا من دقیق نمیتوانم بگویم ــ کتاب قانون ابنسینا در مراکز علمی مهمّ اروپا مطرح بوده و ترجمه شده بود. آن زمان که به من گفتند، کتاب قانون که ابنسینا آن را عربی نوشته، به فارسی ترجمه نشده بود، [در حالی که] به زبانهای اروپایی، انگلیسی، فرانسه ترجمه شده بود. بعد البتّه ترجمه شد؛ یک مترجم بسیار خوبی زحمت کشید و انصافاً ترجمهی بسیار عالیای از قانون تهیّه شده که بنده دارم. یعنی اینجوری است؛ ما مفاخر علمی را معرّفی کنیم به جوانهایمان، اکتشافات علمی اینها را معرّفی کنیم. در تاریخ علمی دنیا به وسیلهی ایرانیها کارهای بزرگی انجام گرفته؛ اینها را به جوانهایمان بگوییم؛ این تشویق میکند او را، سر شوق میآورد.
32- منظور رهبری از تعبیر"مراد برخی از تغییر زمانه تغییر در اصول است"چه بود ؟
و البتّه شیوهی کتابنویسی هم بایستی جذّاب باشد، بهروز باشد، مبتکرانه باشد. حالا اینکه میگویند زمانه تغییر کرده و تغییر میکند ــ که بنده هم قبول دارم ــ بعضیها که میگویند زمانه تغییر میکند، مرادشان این است که اصول تغییر کند. اتّفاقاً اصول تغییر نمیکند؛ اصول در طول قرنهای متمادی [تغییر پیدا نمیکند]. اصل عدالت از اوّل دنیا تا حالا به عنوان یک اصل معتبر وجود داشته؛ آن [اصل] که تغییر پیدا نمیکند؛ اصل انصاف همینجور، اصل محبّت همینجور؛ اصول تغییر پیدا نمیکند.
33- توصیه رهبری در باره نگارش کتب دانش آموزان چه بود؟
و البتّه شیوهی کتابنویسی هم بایستی جذّاب باشد، بهروز باشد، مبتکرانه باشد. حالا اینکه میگویند زمانه تغییر کرده و تغییر میکند ــ که بنده هم قبول دارم البته؛ اصول تغییر پیدا نمیکند. آنچه تغییر پیدا میکند همین روبناها است؛ یکیاش همین است: شیوهی لباس پوشیدن، شیوهی درس خواندن، شیوهی کتاب نوشتن، شیوهی مقاله نوشتن، شیوهی شعر گفتن؛ اینها تغییر پیدا میکند. کتاب را به شیوهی جدید [بنویسید]
34- آیا با فکر برون سپاری آموزش و پرورش به بخش خصوصی؛ به دولت و کشور کمک لازم محقق می گردد؟
برای نابود کردن کشور، این فکر خوبی است. شأن تعلیم و تربیت شأن دولتی است؛ هیچ نظامی نمیتواند این شأن را از خودش دور کند، از نظام قابل تفکیک نیست. تربیت و تعلیم کشور به عهدهی نظام حاکم بر این کشور است، در همهی دنیا [هم] همینجور است. یک مواردی یک استثناهایی دارد، مثل همین مدارسِ بهاصطلاح «غیر انتفاعی» که حالا در کشور وجود دارد؛ اینها موارد استثنائی است. کار تعلیم و تربیت و ادارهی تعلیم و تربیت [کار دولتی است]، قانون اساسی ما هم که این را بصراحت بیان کرده. بنابراین، مسئلهی برونسپاری معنیای ندارد؛ این شأن دستگاه حاکم قابل واگذاری نیست.
35- نگاه رهبری به مدارس دولتی و نقد معظم له از نگاه رایج چیست؟
در این باره ــ که شأن، شأن دولتی است ــ من میخواهم دو نکتهی فرعی عرض بکنم که البتّه این دو نکتهی فرعی هم باز مهم است. یکی مسئلهی مدارس دولتی است. تقویت مدارس دولتی مهم است. نباید در کشور جوری باشد که وقتی گفته میشود «مدرسهی دولتی»، اوّلین چیزی که در مقابل انسان نقش میبندد ضعف مدرسه باشد؛ این نباید باشد. معلّمینِ خوب، مربّیانِ خوب، مربّیانِ تربیتیِ خوب، معلّمینِ متعهّد، فضاهای آموزشی قابل قبول، در مدارس دولتی باید وجود داشته باشد؛ این مطلب اوّل. وقتی ما به مدرسهی دولتی کماعتنائی بکنیم، معنایش این است که اگر کسی بنیهی مالیاش آن قدر نبود که بتواند در آن مدرسهای که شهریّه میگیرد ثبت نام بکند، ناچار است که تن به ضعف بدهد؛ معنایش این است که کسی که بنیهی مالی ندارد، بنیهی علمی هم نداشته باشد. این بیعدالتیِ محض است؛ این بیعدالتی به هیچ وجه قابل قبول نیست. پس یکی اینکه مدرسهی دولتی بایستی از آموزش خوب، از معلّم خوب، از فضای آموزشی خوب بهرهمند بشود.
36- وظیفه آموزش و پرورش در خصوص مدارس غیر دولتی چیست؟
مسئلهی دوّم مدارس غیر دولتی است. البتّه بعضی از مدارس غیر دولتی انصافاً ابتکارات جالبی دارند، کارهای بسیار خوبی انجام میدهند؛ باید از آن ابتکارات استفاده کرد، لکن به مجموعهی مدارس غیر دولتی هم باید نظارت داشت. آموزشوپرورش خودش را فارغ نداند از نظارت بر این مدارس. البتّه عرض کردم این به معنای آن نیست که آن ابتکاراتشان و کارهای نویی که در بعضی از این مدارس انجام میدهند نادیده گرفته بشود یا جلویش گرفته بشود؛ معنایش این نیست.
37- چرا رهبری اصرار دارند امور پرورشی باید تا داخل مدارس امتداد داشته باشد؟
مسئلهی آخر و بسیار مهم مسئلهی امور پرورشی است. خب، شنیدم در ستاد آموزشوپرورش توجّهات خوبی به مسئلهی امور پرورشی میشود و شده ــ که خب مغتنم است و باید تشکّر کنیم ــ لکن این برنامههای پرورشی باید در مدرسه دیده بشود. در مدارس [از برنامههای پرورشی] خبر چندانی نیست؛ حالا یک جاهایی ممکن است در بعضی از مدارس باشد. باید امور پرورشی تا داخل مدارس امتداد داشته باشد. بسیاری از مدارس معاون پرورشی ندارند، مسئول پرورشی ندارند؛ باید حتماً تأمین بشود. یک درصدِ خیلی بالایی را به بنده گزارش دادند، منتها چون من اطّلاع دقیق ندارم عرض نمیکنم. به هر حال، بسیاری از مدارس معاون پرورشی ندارند؛ یک نکتهی دیگر هم در مورد مسائل پرورشی این است که باید کار پرورشی جذّاب باشد، بچّهها را فراری نباید بدهد؛ باید جوری باشد که بچّهها به طرف آن جذب بشوند. تقویت هویّت ملّی، تقویت عشق به میهن، تقویت پرچم ملّی، تعلیم سبک زندگی اسلامی و ایرانی، در شمار اصلیترین کارهایی است که بایستی انجام بگیرد.
38- کار پرورشی مد نظر رهبری در مدارس باید چگونه باشد؟
یک نکتهی دیگر هم در مورد مسائل پرورشی این است که باید کار پرورشی جذّاب باشد، بچّهها را فراری نباید بدهد؛ باید جوری باشد که بچّهها به طرف آن جذب بشوند. تقویت هویّت ملّی، تقویت عشق به میهن، تقویت پرچم ملّی، تعلیم سبک زندگی اسلامی و ایرانی، در شمار اصلیترین کارهایی است که بایستی انجام بگیرد.
39- کدامین شاخص گذاری برای سند تحول مقصود رهبری است؟
شاخصهای قابل اندازهگیری وجود داشته باشد. حالا معمولاً شاخصهای قابل اندازهگیری شاخصهای کمّی است، امّا گاهی در یک مواردی شاخص کمّی ممکن است امکانپذیر نباشد امّا همان کیفیّت قابل اندازهگیری باشد؛ یعنی یک شاخصهایی را برای آن مشخّص کنند، بعد هم آموزشوپرورش به طور دائم مورد رصد قرار بگیرد که آیا تحقّق پیدا کرد، در این مسیر پیشرفت حاصل شد، انجام گرفت یا نگرفت. اینها لازم است؛ یعنی صرف اینکه ما یک سند درست کردیم کافی نیست. حالا البتّه شنیدهام ــ ایشان هم گفتند ــ که بعد از یازده سال، یک ردیف مستقلّی در بودجه برای اجرای سند معیّن شده؛ خیلی خوب، مبارک است انشاءالله! [اگر] تحقّق پیدا کند، کار پیش برود انشاءالله، خوب است. این هم یک نکته در مورد آموزشوپرورش.