ستاد همکاریها / دهه کرامت فرصت مغتنمی است تا به یُمن قدوم مبارک حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها که به درستی زاد روز تولدش در اول ذی القعده روز دختر نام گذاری شده است ،کمی راجع به حجاب و واکنش های جامعه به آن بحث کنیم، زیرا عزت مؤمنانه یک دختر مسلمان حیا و عفاف است که رهبر معظم انقلاب از آن به عظمت یک زن نام برده و می فرمایند؛ «عظمت زن آن است که بتواند حیا و عفاف زنانه را حفظ کند و این را بیامیزد با عزت مؤمنانه؛ آن لطافت را در جای خود به کار ببرد، آن تیزی و بُرندگی ایمان را هم در جای خود به کار ببرد. این ترکیب ظریف فقط مال زنهاست.» 1/2/1389
آنچه در ذیل می خوانید پاسخ دکتر بانکیپور به سؤال مخاطبان نوجوان درباره حجاب است که پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری به عنوان پرونده ویژه به مناسبت دهه کرامت منتشر کرده است.
*چند راهکار طلایی
زیر پوست مدرسهها همیشه اتفاقات و ارتباطاتی در جریان است که گاه به اندازه کتابهای درسی اهمیت پیدا میکنند، مسائل مختلفی هم موضوع این ارتباطها میشود، یک روز بحث سیاسی میشود و روز دیگر فرهنگی و اعتقادی است. مسئله حجاب در مدارس دخترانه از آن ماجراهایی است که تقریبا پایانی نداشته و هر روز در نقطهای از مدرسه نقل بحث بچهها است.
دکتر امیرحسین بانکیپور متخصص و نویسندهای است که هم کتابهایش رنگ و بوی بحث حجاب و حیا دارد و هم مخاطبش در این کتابها جوانان و نوجوانان هستند.
با او همصحبت شدیم تا برایمان بگوید چگونه با حفظ ارتباط و دوستی با بچهها هم مبلغ خوبی برای حجاب باشیم و هم دستمان در مباحث پرو پیمان باشد.
*گفتگو به شیوه سقراط
همکلاسیهامان حجاب متفاوتی با ما دارند، چطور میتوانیم با آنها در این زمینه گپ بزنیم؟
به جای بحث بر روی تفاوت سبک حجاب و تقسیمبندی بچهها بر این اساس، بهتر است روی نقاط مشترکی که همه دارید دست بگذارید. مثلا اینکه حیا خوب است یا بد است؟ مرحله بعد این است که در مورد مظاهر حیا با هم صحبت کنید، چگونه معلوم میشود که یک نفر صفت پسندیدهای مثل حیا را دارد؟ اصلاً حیا در دختران بیشتر است یا در پسران؟ ایرانیها با حیاتر هستند یا خارجیها؟ از مسائل اعتقادی مثل حیا شروع کنید تا به حجاب برسید.
همینها برای دانشآموزانی که زمینهی مناسبی داشته باشند کافی است و با این بحثها تلنگر لازم را زده و پیامتان را منتقل کردهاید.
همه ما عاشق امام زمانمان هستیم، دوست داریم ایشان را ببینیم و همین موضوع هم اتفاقا خیلی اوقات در میان دانشآموزان مطرح میشود. خوب است یک بار که این بحث در جریان بود از همکلاسیهایتان بپرسید، اگر امروز خبر بدهند که شما توفیق یافته اید خدمت امام زمان (عج) بروید، ترجیح میدهید با چه تیپی بروید؟ کدام لباسهاتان را انتخاب خواهید کرد و با چه شکل و ظاهری خدمتشان میرسید؟
راه دیگر هم این است که از مشکلات دختران در سطح جامعه شروع کنید، مثلا اینکه علت ایجاد مزاحمتها برای دختران چیست؟ چه کنیم که کمتر مورد مزاحمت قرار بگیریم؟ چه کنیم تا در فعالیتهای اجتماعی تواناییها و انسانیتمان بیشتر از ظاهرمان دیده شود؟
این نوع بحث کردن، شیوه سقراط است. او مستقیم وارد موضعگیری نمیشد. سوالاتی طرح میکرد که فرد مقابل آرام آرام خودش به همان پاسخهای مورد نظر سقراط میرسید.
*در قلبها پایگاه بزنید
راهی وجود دارد که تاثیر حرفمان در بچهها بیشتر شود؟
روی جنبههای مثبت بچهها دست بگذارید؛ مثلاً پاکی قلب آنها را به خودشان یادآوری کنید و... بیشتر جنبههای مثبت وجودی و اعتقادیشان را خاطرنشان کنید تا کمکم بعد از این ارتباطهای دلی زمینهای ایجاد بشود و بعدها بتوانید در این مورد صحبت کنید. قبل از دوست شدن اصلاً امر و نهی نکرده و بحث نکنید. اول دوستیتان را ثابت کنید تا بچهها بدانند این حرفهایی هم که میگویید از روی دلسوزی است، باز هم تأکید میکنم اصلاً مستقیم وارد بحث نشوید.
مثلاً اگر مادرش مریض است جویای احوالش شوید و موقع ناراحتی کنارش باشید وقتی بقیه مسخرهاش میکنند شما او را دلداری بدهید، پایگاه قلبیتان را تقویت کنید.
اگر این حقیقت را ثابت کنیم که ما آنها را از لحاظ انسانی و اعتقادی قبول داریم، احترام قائلیم، به شخصیت آنها و مشکلات روحیشان توجه داریم و هرکاری از دستمان برآید برایشان انجام میدهیم آن وقت است که کلام ما مؤثر واقع میشود.
*نجات یا سقوط؟!
-برای اینکه پایگاهمان در قلب دیگران را تقویت کنیم، لازم است ارتباط بیشتری با یکدیگر داشته باشیم ، چه کنیم در این ارتباطها، نکات منفی دیگران روی ما اثر نداشته باشد؟
برای آنکه نکات منفی دیگران روی ما اثر نداشته باشد لازم است در محیط خارج مدرسه جمعی از متدینین را داشته باشیم.
مثل اینکه بخواهیم یک نفر را از پرتگاه نجات دهیم، باید حتما و حتما دست خودمان در دست یک نفر دیگر باشد. همه ما به محیط و جمعهای مذهبی یک دست برای تقویت روحیه نیاز داریم ، لازم است خودمان مرتب تغذیه شویم. از طرفی اگر ما طبق شناختی که از خودمان داریم معمولا زود تاثیر میپذیریم، نباید به محیطهای اثرگذار منفی نزدیک شویم و این دیگر به شناخت ما از خودمان برمیگردد. در همان مثال پرتگاه اگر جثه شما کوچکتر و بدنتان ضعیفتر از آن کسی که دارد سقوط میکند باشد و بدانید اگر دستش را بگیرید شما هم پرت خواهید شد، حق ندارید دست او را بگیرید.
*خوشاخلاق و صبور
یک تبلیغکننده خوب برای حجاب چه ویژگیهایی را باید در خودش ایجاد کند؟
اول از نظر درسی موفق باشید چون اگر نباشید در مدرسه مقبولیت کافی را نخواهید داشت.
دوم آنکه از نظر اخلاقی قوی باشید از لحاظ مطالعه کم نیاورید و دستتان پر باشد، بتوانید پاسخ سوالهایی در مورد حجاب و موارد این چنینی را بدهید، نباید در پاسخ دادن بمانید. حلم و صبر داشته و برای نتیجه گرفتن در این کارها عجول نباشید، نکته آخر اینکه روحیه خدمت به خلق خدا را در خودتان تقویت کنید، اینها ویژگیهای یک مبلغ خوب میتواند باشد.
*اشتباه نکنید
آیا در مسئله حجاب اگر با دانش آموزی روبرو شدیم که حدود حجاب اسلامی را رعایت نمیکند به او تذکر بدهیم؟
دقت کنید که هیچ وقت اولین ارتباطتان در این بحثها نباشد، دختر متدین باید اول به ویژگیهای اخلاقی شناخته شود، به اینکه چه قدر هوای بچهها را دارد و چه قدر همه دوستش دارند، یعنی ابتدا پایگاهش را در قلب بچهها تقویت کند با اخلاق و دلجویی نه اینکه وارد بحث بشود. اشتباه بزرگ همین است که با بحثهای چالشی شروع کرده و به دیگران حمله کنید.
حتی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) هم سال هشتم هجرتشان بحث حجاب را مطرح کردند، توقع نداشته باشیم با یک تذکر کسی که مدتها با این شرایط زندگی کرده حالا حرف ما را گوش کرده و حجابش را تغییر دهد
*زندگی با تاج بندگی
اگر برای حجابمان مورد سؤال و تمسخر قرار گرفتیم چه کار کنیم؟
این موضوع خیلی به شرایط بستگی دارد، مسلم این است که باید عزت نفس خودمان را حفظ کنیم. لازم است با خلاقیت و ابتکار جواب مناسبی به جملهای که شنیدیم بدهیم، بهترین جواب این است که بدون توهین، آنها را شرمنده کنیم. مثل آن کسی که میگفت این تاج بندگی است که بر سرم گذاشتهام.
یادمان باشد دلیل پاسخ دادن ما کوبیدن و خردکردن دیگران نیست، گاه لازم است سکوت کنیم، گاه با سلامتی برخورد کنیم طبق آیه «اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما» و گاه لازم است طبق آیه «و اذا مروا بالغو مروا کراما» بزرگوارانه برخورد کنیم، مثلا اگر پوششتان را مسخره میکنند، بگویید من پوشش شما را مسخره کردم؟. جملاتی بگویید که فرد مقابل پاسخی جز شرمندگی نداشته باشد، باز هم تاکید میکنم که عنصر خلاقیت در این موضوع خیلی مهم است، به هیچ عنوان جرو بحث نکرده و تحقیر نکنید، قرار نیست منفعل باشیم ولی درگیر هم نمیشویم، هدف ما تاثیرگذاری است اگر منفعل باشیم پیامش این است که ما هم از حجاب شرمندهایم، اگر درگیر شویم قدرت تاثیرگذاری خودمان را کاهش دادهایم.
*رفع تکلیفی نباشد
بهتر نیست تذکر داده و از کنار آنها بگذریم؟
دعوت دیگران به حجاب نباید رفع تکلیفی باشد، مثلاً با خودمان بگوییم حالا میگویم و میروم. ارزش این کار خیلی بالاتر از این است که ما با یک برخورد دفعی و لحظهای بخواهیم حل کنیم. گاهی باید چند ماه صبر کرده و روی دل و ذهن طرف مقابلمان کار کنیم.
این حدیث از پیامبر (ص) است که فرمودند: اگر خداوند بوسیله تو یک نفر را هدایت کند برای تو بهتر است از دنیا و هرآنچه در آن است، پس میارزد که برای هدایت یک نفر به جای تذکر یک دقیقهای وقت چند ماهه بگذاریم.