به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد همکاری ها، پس از واقعه عاشورا، نخستین مرثیه سرایان سید الشهدا(ع) و یارانش، فرزندش امام زین العابدین(ع)، خواهر بزرگوارش زینب كبرا علیها السلام، دختران امام(ع) (امّ كلثوم و فاطمه صغرا)، و همسرش رباب بوده اند كه در كربلا، كوفه و شام، با مرثیه سرایى هاى هدفمند خود، راه سالار شهیدان را ادامه دادند.
شناخت دلایل عزادارى براى امام حسین(ع)، نخستین گام در راه تأمین اهداف بلند این سنّت مهم و سرنوشت سازِ پیروان اهل بیت(ع) است؛ زیرا عزادارى بدون معرفت، نه تنها ارزشى ندارد؛ بلكه چه بسا به زیان اهداف اصلى این حركت ارزشمند نیز باشد.
بى تردید، اظهار محبّت نسبت به خاندان پیامبر(ص) از طریق سوگوارى براى سالار شهیدان، پسندیده و در جهت بزرگداشت شعائر الهى است؛ لیكن تأمّل در روایاتى كه توصیه و تأكید بر تداوم اقامه ماتم بر سید الشهدا(ع) دارند، ایجاب مى كند كه عزادارى براى ایشان، دلیلى بسیار فراتر از اظهار محبّت به اهل بیت(ع) داشته باشد.
بنا بر این، باید دید حكمتِ آن همه تأكید بر عزادارى و گریه براى ابا عبد اللّه(ع) چیست؟
روایت ماجرای ملاقات ریان بن شببب با امام هشتم بخش اعظمی از سئوالات مارا پاسخ می دهد.
ریان بن شببب می گوید ؛روز اوّل محرّم ، بر امام رضا(ع) وارد شدم. فرمود: «اى پسر شَبیب! آیا روزه اى؟». گفتم: نه. فرمود: «این، همان روزى است كه در آن، زكریا(ع)، پروردگارشت را خواند و گفت: «پروردگارا! از جانب خود، نسلى پاك به من عطا كن، كه تو همانا شنواى دعایى». خداوند، دعایش را به اجابت رسانْد و به فرشتگان، دستور داد كه به زكریا(ع) ندا در دهند، «در حالى كه در محراب به نماز ایستاده بود: خداوند، تو را به یحیى مژده مى دهد!». پس هر كس امروز را روزه بگیرد و آن گاه، خداوندت را بخواند، خدا، دعاى او را اجابت مى كند، همان گونه كه براى زكریا(ع) اجابت كرد». آن گاه فرمود: «اى پسر شَبیب! محرّم، ماهى است كه مردم دوران جاهلى، ستم و جنگ را در آن تحریم مى كردند؛ امّا این امّت، حرمت آن را نشناختند و حرمت پیامبرش را نگه نداشتند. در این ماه، فرزندان او را كشتند و زنانش را به اسارت گرفتند و بار و بنه اش را غارت كردند. خداوند، هرگز آنان را نیامرزد! اى پسر شَبیب! اگر براى چیزى گریه مى كنى، براى حسین بن على بن ابى طالب(ع) گریه كن. او، همانند قوچ، سر بُریده شد و هجده مرد از خانواده اش همراه او كشته شدند و همانندى در زمین نداشتند. آسمان هاى هفتگانه و زمین ها، براى كشته شدنش گریستند و چهار هزار فرشته براى یارى اش به زمین فرود آمدند؛ امّا به آنان اجازه داده نشد. آنان در كنار قبر حسین(ع)، آشفته و پریشان حال، به سر مى بَرند تا قائم(ع) برخیزد. آنان از یاران او خواهند بود و شعارشان این است: «یا لثارات الحسین؛ اى خونخواهان حسین!». اى پسر شَبیب! پدرم، از پدرش، از جدّش [امام باقر(ع) ] برایم نقل كرد كه وقتى جدّم حسین كه درودهاى خدا بر او باد كشته شد، آسمان، خون گریست و خاك، سرخ شد. اى پسر شَبیب! اگر براى حسین(ع)، چنان گریه كنى كه اشك هایت بر گونه ات جارى شوند، خداوند، همه گناهانت را از كوچك و بزرگ، و كم و زیاد، مى آمرزد». اى پسر شَبیب! اگر خوش حال مى شوى كه خداى عزوجل را ملاقات كنى و گناهى نداشته باشى، حسین(ع) را زیارت كن. اى پسر شَبیب! اگر خوش حال مى شوى كه در غرفه هاى ساخته شده در بهشت، با پیامبر(ص) ساكن باشى، قاتلان حسین(ع) را لعن كن. اى پسر شَبیب! اگر خوش حال مى شوى كه ثوابى همانند شهیدشدگان با حسین بن على(ع) داشته باشى، هر وقت یاد حسین(ع) افتادى، بگو:" اى كاش با آنها مى بودم و به رستگارى بزرگى، نایل مى شدم!". اى پسر شَبیب! اگر خوش حال مى شوى كه با ما در درجه هاى عالى بهشت باشى، براى اندوه ما، اندوهگین باش و براى خوش حالى ما، خوش حال باش و همواره، ولایت ما را داشته باش. پس اگر مردى سنگى را [هم ] دوست داشته باشد، خداى عزوجل او را در قیامت، با آن، محشور مى كند».
منابع؛
عيون أخبار الرضا عليه السلام: ج ۱ ص ۲۹۹ ح ۵۸، الأمالي للصدوق: ص ۱۹۲ ح ۲۰۲، الإقبال: ج ۳ ص ۲۹ كلاهما نحوه، بحار الأنوار: ج ۴۴ص ۲۸۵.