پایگاه جامع اطلاع‌رسانی
ستاد همکاری حوزه‌های علمیه و آموزش و پرورش

پاهای حنا بسته!

روایت جانسوز یک مادر از حنابندان شهید سیزده‌ساله

شناسه مطلب :35338
زمان انتشار: يكشنبه 29 تیر 1404 ساعت 14:27
روایت جانسوز یک مادر از حنابندان شهید سیزده‌ساله

حجت‌الاسلام عبدالرسول هاجری در متنی جانسوز، از عروج محمدحسین خاکی، شهید نوجوان سیزده‌ساله‌ای که همراه با پدرش در ۲۳ خرداد به شهادت رسید، با روایتی احساسی از پاهای حنابسته و آرزوی شهادت او نوشت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد همکاریها،حجت‌الاسلام عبدالرسول هاجری در سوگ شهید نوجوان محمدحسین خاکی که همراه با پدر، در صبحگاه ۲۳ خرداد از خاک تا افلاک پرواز کرد، نوشت:

جانِ مادر، محمدحسینم!

آن چند روزی که از تو خبر نداشتم، دست به دعا بودم که از میان آوار و ویرانه‌های مجتمع پیدایت شود!

مثل همیشه از درِ خانه بیایی و صدایم کنی و مهربانانه دست و پیشانی‌ام را غرقِ بوسه کنی!

بی‌خود به خودم امید می‌دادم!

از همان چند روز قبل که پاهایت را مثل دامادهای عربی حنابندان کردی، باید می‌دانستم که تو هم، مثل بابا، پرواز کرده و به حضرتِ محبوب رسیده‌ای!

انگار تو و بابا می‌دانستید شهید می‌شوید، حنا بستن فقط یک اشاره بود تا چیزی را به ما بفهمانید!

مثل شهید فهمیده!

معلمت، همین‌طور که اشک‌هایش را پاک می‌کرد، می‌گفت: مدتی قبل از او پرسیدم: محمدحسین، می‌خواهی بزرگ شدی، چه‌کاره بشی؟ گفت: آقا معلم، به آنجاها نمی‌رسد! از خدا خواستم مثل شهید فهمیده در سیزده‌سالگی شهید بشوم!

محمدحسینم، جانِ مادر!

 فکر می‌کنم دعای دیگری هم کرده بودی که به آقا معلم نگفتی! دعا کرده بودی مثل علی‌اکبر حسین(ع) شهید بشوی: أرباً أرباً. چون پیکرت را چند روز بعد، از پاهای حنا بسته‌ات شناختیم.....!

و سلامٌ علیه یومَ وُلِدَ و یومَ استُشهِدَ و یومَ یُبعَثُ حَیّاً.

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به ستاد همکاری های حوزه های علمیه و آموزش و پرورش می باشد و استفاده از مطالب با ذکرمنبع بلامانع می باشد